شورای ملی تصمیم پس از ۱۱ ماه کارمداوم؛ دیروز اعلام موجودیت کرد. درخت تناوری که به گفته یکی از سخنگویان آن"ریشه در زندانهای حکومت اسلامی و کف خیابانهای میهن مان دارد". ریشههایی که تا بیداد و ظلم و ستم و استبداد هست؛ هر روز تنومند تر میشود تا روزی نه چندان دور دودمان استبداد را برکند.
شورایی که ایده اولیه آن توسط مبارزان داخل کشور شکل گرفت و سپس برای شکستناپذیر شدنش در مقابل هیولای جمهوری اسلامی؛ با طرح همبستگی تمام عیار داخل و خارج پیش رفت. ایده ناب این بود که با این ساختار؛ حتی اگر رژیم ضد بشری؛ تمامی اعضای داخلی را دستگیر کند حرکت ادامه مییابد و خود را ترمیم میکند تا به مقصد برسد.
امروز گفته میشود که شورا پروژهای در دست دارد؛ دوست و دشمن میگویند که شورا پروژهای در دست دارد؛ باید گفت که درست میگویید؛ شورا پروژهای دارد؛ پروژهای به بزرگی وسعت ایران؛ پروژهای از آذربایجان تا کردستان و از بلوچستان تا اصفهان؛ از انزلی و طالش و پارس آباد تا جاسک و گواتر و میرجاوه؛ از آبادان و خرمشهر و شادگان تا مهاباد و کامیاران و سردشت؛ از میانکاله و کردکوی تا علی آباد و آق قلا و گرگان و خراسان و از کوچکترین دهکدههای میهن مان تا بزرگترین شهرهای سرزمین مان؛ از بازرگان تا چاه بهار و از سرخس تا آبادان؛ شورای ملی تصمیم برای ایران پروژهای دارد.
آری؛ شورا پروژهای دارد به گستردگی اندیشه همه مردمانمان؛
از راست راست تا مرکز و میانه؛ از چپ چپ تا هزاران اندیشه و ترانه؛
گسترهای از دموکراسی خواهی و پادشاهی خواهی؛ تا عدالت طلبی و سوسیالیسم باوری؛
از کمونیستها تا دین داران و دین نداران تا هر آنچه اندیشه است در این میانه؛
از اندیشه من و شما....... تا آنسوی زمانه؛
تا بدانجا که جان لاک گفت و راسل و کانت و مارتین لوتر و دکارت و گالیلهی زمانه.
ولی آیا مردم ایران (در قرن بیست و یکم) پتانسیل داشتن چنین جبههای گسترده از تفکرات مختلف را دارند؟
آیا ما لیاقت و شایستگی آن را داریم که پس از ۱۱۹ سال از انقلاب مشروطیت و ۴۳ سال از حاکمیت قرون وسطایی مذهبی؛ به موانع گذار به دموکراسی بیندیشیم و هموار نمودن راه آن را مد نظر قرار دهیم؟ آیا در نقطهای ایستادهایم که برای همیشه؛ اندیشهی حذف را حذف کنیم واندیشه همگرایی و تحمل و مدارا و احترام را جایگزین آن نماییم. ایا ما توان استفاده از فرصت تاریخی در کنار هم بودن را که به بهای مقابله خونین با یک استبداد وحشی ۴۳ ساله بدست آوردهایم داریم؟
بی شک عملکرد ما پاسخ این سوال را خواهد داد.
و اما چند کلمهای در مورد تعریف پروژه و پروژه شورای ملی تصمیم بر اساس مدارک و مستندات شورا:
بطور ساده؛ هر فعالیتی که مداوم وغیر روزمره (روتین) باشد؛ میتواند بعنوان یک پروژه تعریف گردد. بطور مثال فعالیتهای یک اداره دولتی پروژه نیست چون کار عادی و روزمرهای است که ادامه دار است؛ ولی ساختن یک پل یا یک مدرسه یا یک فرودگاه؛ یک پروژه است؛ چرا که مدت ساخت دارد ازنقطهای شروع میشود و در جایی تمام میشود؛ بودجه معینی دارد؛ سهامداران مشخصی دارد و در چهارچوب یک برنامه مشخص طرح شده انجام میشود. (مبانی مدیریت پروژه).
در واقع تمامی نمادهای تمدن بشری در قالب پروژه ساخته شده اند؛ از تخت جمشید و اهرام ثلاثه مصر گرفته؛ تا ساخت دانشگاه تهران و رصد خانه مراغه و کانال سوئز و پاناما و پروژه اسپیس ایکس؛ تا فرستادن وویجر (یک) که اکنون در شمال غربی مرکز راه شیری در فضا ره میپیماید؛ همه و همه پروژههای بشری بودهاند.
هر پروژهای با موضوع پروژه؛ سهامداران؛ زمان بندی؛ کیفیت پروژه؛ مکانیزم بهینه سازی؛ وهزینه پروژه معرفی میگردد. با این تعریف مفدماتی؛ به پروژه شورا بپردازیم:
پروژه شورای ملی تصمیم
- موضوع پروژه شورای ملی تصمیم؛ همبستگی همه نیروهای سیاسی و اجتماعی با هر نوع باور و تفکر و گرایش سیاسی است؛ همه آنها که اعتقاد به عبور از رژیم ولی فقیه دارند؛
- سهامداران (صاحبان) پروژه؛ زندانیان سیاسی درون زندانها و سیاه چالههای ایران؛ مبارزان؛ معلمان؛ کارگران؛ دانشجویان و همه اقشاری هستند که کف خیابانها فریاد تغییر و سرنگونی استبداد سر دادهاند. سهامداران این پروژه تما میمردم ایران در زندان بزرگ هشتاد و پنج میلیونی ایران و همه ایرانیان (تبعیدی) خارج ایران هستند که از زندگی در ایران محروم شدهاند.
- زمان این پروژه از امروز (یا بهتر بگویم از دیروز) تا سرنگونی رژیم تمامیت خواه و تا رسیدن به مجلس موسسان است؛
- شرح کار پروژه و مبانی کنترل کیفی پروژه آنچنان که تعریف شده است شامل:
۱- گذار کامل از ج ا با تکیه به جنبشهای اعتراضی مردم (گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع)
۲- حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیر متمرکز
۳- جدایی دین از دولت
۴- فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس موسسان
۵- تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی (تعیین نوع حکومت با آرای مردم)
۶- اجرای کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق وابسته به آن با تاکید بر حفظ محیط زیست.
- مکانیزم تغییرات و بهینه کردن (دستاوردهای) پروژه؛ بر اساس اصول دموکراتیک و بر اساس نظریات سهامداران درطی زمان و با یک روال دموکراتیک و در راستای منافع ملت ایران؛ خواهد بود.
-هزینه پروژه؛ رنج و شکنج و دستگیری و شکنجه و اعدام و فداکاری مردم ایران است.
یک پروژه اجتماعی سیاسی؛ با ویژگیهای فوق میتواند تاریخ یک ملت را ورق زند و به آرمانهای تاریخی آن تحقق بخشد؛ در این مسیر هیچ سنگلاخی نمیتواند مانع شود؛ ملتی که بزرگترین نیروی ایدئوژیک بیرون خزیده از قبر تاریخ را با پرداخت بها عقب زده است؛ هیچ مانعی نمیتواند او را از رسیدن به آزادی باز دارد.
گاهی پروژهها به وسعت اندیشهها وقلبهای یک ملت است و گاه به قلت مغز مردان کوچکی که نمیتوانند شاهد براندازی ساختار استبدادی باشند. آنچه بدیهی است آنست که پروژههای بزرگ نیاز به همگی توان یک ملت دارند. مدیریت پروژه یک پروژه ملی باید به مردان و زنانی سپرده شود که اعتقاد دارند "برای یک ملت هیچگاه بن بستی وجود ندارد؛ یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت".
مردان و زنان اندیشمند به این پروژه بزرگ ملی بپیوندید تا با هم بتوانیم این فرصت را به نقطه عطفی در تاریخ ملت ایران تبدیل کنیم.
کیقباد اسماعیلپور