Friday, Aug 5, 2022

صفحه نخست » حسادت و سیاست، مسعود نقره کار

Masoud_Noghrehkar.jpgحسادت (رشک، چشم تنگی) به عنوان پدیده‌ای احساسی - هیجانی از کنش‌ها و واکنش‌های روانی و رفتاری انسان است. حسادت ریشه دراین فکر و نگاه دارد که چرا دیگری یا دیگران چیزی دارند که من ندارم. حسادت تمایل به مقایسه کردن نسبت به دیگری یا دیگران است، مقایسه‌ای که خود آزار و دیگر آزار است، چنین ویژگی‌ای سبب می‌شود انسان حسود هیچ وقت آرامش نداشته باشد و مدام از پیشرفت‌ها و داشته‌های دیگران رنج ببَرد. مقایسه فردی و اجتماعی می‌تواند عامل محرکی برای پیشرفت باشد اما در حسادت عاملی بازدارنده و مخرب است. در مورد این " گناه مرگ آور" که عده‌ای پادزهر افسردگی در حسودان می‌دانند ضرب المثل‌های بسیار وجود دارد: (حسود هرگز نیاسود)، (حسود از نعمت حق بخیل است و بنده بی گناه را دشمن می‌داند)، (نه می‌خواهم خدا گوساله را به همسایه‌ام بدهد و نه ماده گاو را به من).

غبطه خوردن را گاه مترادف حسادت می‌آورند، اما غبطه خوردن یک احساس مثبت است که می‌تواند به رشد و پیشرفت انسان کمک کند. حسادت به ندرت عاملی رقابتی و محرک برای بهتر شدن، رشد و پیشرفت است، و بیشترآن را مخرب و زیان آور دانسته‌اند، احساسی منفی برای کسی که حسادت می‌کند (حسود) و هم شخصی که مورد حسد است، در چنین حالتی حسود به تخریب و تحریف و تا حد حذف و نابودی فرد یا افراد مورد حسادت پیش خواهد رفت. میان حسادت و نگرانی و دلواپسی نیز پاره‌ای ویژگی‌های مشابه مطرح شده است اما این سه تفاوت‌ها دارند.

حسادت ناشی از احساس ناامنی ست، حسی که ریشه در دوران کودکی و زمانه شکل گیری شخصیت فرد دارد. برای بروز حسادت دلائل متعدد بر شمرده‌اند، گفته‌اند دلائل بیولوژیک و بیو کمیکال در بروزاین اختلال ثابت نشده است، بیشترین روانشناسان و جامعه شناسان عوامل محیطی (خانوادگی و اجتماعی) به ویژه تجربیات کودکی و شخصی را عامل بروز حسادت دانسته‌اند. برای نمونه در خانواده اگر به یکی از کودکان بیشتراز دیگران محبت و توجه شود، در کودکی که کمتر محبت و توجه می‌بیند حس حسادت تقویت می‌شود..
حس بیهوده و بی ارزش بودن، حس سرخوردگی، حس فقدان عزت و اتکا به نفس تقویت کننده حسادت‌اند. حسادت منفی و مخرب گاه با تظاهر و نقاب عزت نفس بالا و فروتنیِ کاذب خود نمائی می‌کند اما حسود با بروز حس و هیجان و رفتار تخریب گرانه و تحریف کنندۀ نسبت به فرد یا افراد مورد حسادت به سرعت نقاب از چهره و رفتارش بر داشته می‌شود. گفته شده است "ریشه حسادت ترس و ریشه ترس، نا امنی ست"، ترس از دست دادن چیزی که برای فرد ارزش دارد می‌تواند سرچشمه حسادت شود.
حسود اگر بپذیرد و باور کند که مبتلا به حسادت است گام در راستای بهبودی خود بر داشته است، آگاهی به این اختلال آغاز مدیریت حسادت مخرب و تحریف کننده و تقویت عزت نفس است، و این به یافتن راه بر قراری رابطه سالم با فرد و افراد کمک می‌کند. حسود خود شناس نیست، بهمین خاطر حسرت خورِ موقعیت دیگران است. حسود اگر بتواند کمبودهایش را بفهمد و با آن‌ها کنار بیاید با آرامش بیشتری زندگی خواهد کرد اما اگر عامل کمبودهایش را دیگران بپندارد حسادتی مخرب را دامن خواهد زد.
حسادتی که اختلال در روابط فردی و عاطفی ایجاد کند می‌باید درمان شود. حسادت حتی می‌تواند عامل بروز اختلال‌های فیزیکی (جسمی) شود.

حسد سیاسی

رابطه بین حسادت و سیاست، حسادت و قدرت، حسادت و عدالت، حسادت و رقابت، حسادت و منفعت طلبی، حسادت و تبلیغات، حسات و نوع دوستی از مباحث و مسائل مورد بحث روانشناسان و جامعه شناسان بوده و هست.
حسادت را ناشی از تفاوت‌ها دانسته‌اند و برخی براین باورند که با از میان برداشتن بی عدالتی‌ها و تفاوت‌ها ریشه کن خواهد شد، برخی اما گفته‌اند تفاوت‌ها می‌توانند یکی از عوامل بروز حسادت باشند اما در بروز اختلال حسادت عوامل روانی و رفتاریِ فردی و اجتماعی نقش دارند. حسادت را برخی تجربه بی عدالتی در جامعه دانسته‌اند و ناشی از این پرسش که بر اساس چه قانون اجتماعی‌ای عده‌ای بیش از " من " دارند. در این میانه واکنش انسانی و عدالت خواهانه در مقابل بی عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی را می‌باید از واکنش ناپسند و بیمارگونه حسادت جدا کرد.
حسادت در فرهنگ و جوامع مختلف ویژگی‌ها و معانی خاصی دارد. نظام‌های سیاسی و تبلیغاتی به اشکال مختلف از وجود چنین ناهنجاری‌ای در فرد و جامعه بهره می‌برند. سرمایه داری از حس حسادت، به مانند حس رقابت جهت منفعت بیشتر استفاده می‌کند.
حسادت در سیاست با ویژگی اغواگرانۀ قدرت نیز در می‌آمیزد و سبب بروز روابط سیاسی مخرب و نا مناسب بین افراد و در جامعه می‌شود. برخی حضور پدیده حسادت در عرصه سیاست را نه فقط در مناسبات فردی و جمعی، که به سطح کلان مناسبت سیاسی و روابط بین کشورها نیز تسری داده‌اند و آن را عامل بروز بسیاری از اختلاف‌ها و تنش‌های سیاسی و حتی جنگ هایی بزرگ دانسته‌اند.
حسادت در میان سیاسیون به گرایش و تمایل به استفاده از خشونت زبانی کشیده می‌شود، گرایش و تمایلی آلوده به تنفر و کینه‌جویی که در برابر و تقابل با رقابت سالم و سازنده قرار می‌گیرد و انگیزه‌ای برای جاه طلبی می‌شود. حسادت سیاسی حسی ست که از در هم آمیختگی خشونت و شکست شکل می‌گیرد، مجموعه‌ای از احساس‌ها، انگیزش‌ها و افکاری که در گفتار و رفتار حسود سیاسی خود را نشان می‌دهد. ضعفی که حسود سیاسی احساس می‌کند به شکل خشونت زبانی به قربانی حسادت‌اش منتقل می‌کند و این مانع از رنج بیشتر او از شکست می‌شود. حسودِ سیاسی درون و برون‌اش بوی طرد شدگی و گند دروغ می‌دهد. حسد سیاسی توام با دروغ گوئی، مردم فریبی، عصبانیت، و گاه افسردگی همراه است، حس و هیجانی پیچیده که با زود رنجی، خشم، خصومت، ناتوانی، آسیب پذیری، ترس و آشفتگی همراه ست، حس هایی که تاثیرات منفی بر زندگی حسود سیاسی می‌گذارند.
حسد سیاسی را به وضوح درفکر و رفتار بسیاری از کنشگران سیاسی ایرانی، به ویژه در متوهمانی که خود رهبر پندار و خود گُنده بین هستند می‌توان دید، اختلالی که از عوامل پراکندگی، عدم همکاری و نزدیکی فعالان و جریان‌های سیاسی و اجتماعی شده است. شاهدیم که حسود سیاسی به جریان‌های سیاسی، شخصیتی سیاسی و فرهنگی، به ویژه رقیبی که به علت داشتن ویژگی‌ای مورد احترام واقع می‌شود، حسادت می‌ورزد. حسود سیاسی می‌پندارد حق او را فردی که مورد حسادت قرار گرفته خورده است و گاه با خشونت زبانی و حتی رفتاری به فرد مورد حسادتش حمله می‌کند. مذبوحانه تلاش می‌کند محبوب القلوب و زینت المجالس باشد اما فکر و رفتارش سرانجام نفرت المجالس‌اش می‌کند. خود را مظلوم و فروتن جا می‌زند اما فروتنی‌اش کاذب و دورغین است. حس آزار دهنده بی ارزش بودن و ضعف در برابرکسی که رقیب می‌داند به حسادتی خشن سوق‌اش می‌دهد.
تخریب و تحریف و به خطر انداختن موقعیت، و ترور شخصیت فرد مورد حسادت از ویژگی‌های حسود سیاسی است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy