Saturday, Aug 6, 2022

صفحه نخست » ایرانیان غیر مسلمان در جنبش مشروطه، اميرساسان شرفي

sharafi.jpgجنبش مشروطه ایران که حدود یک قرن قبل رخ داد و در برخی منابع آنرا انقلاب اول ایران نیز می نامند، حرکت آزادی خواهانه ملت ایران درجهت استقرار حاکمیت قانون بود، بگونه ی که برای اولین مرتبه در تاریخ ایران زمین، نظام حکومتی کشور را از یک ساختار قبیله ی به یک نظام دیوانی، اداری با حفظ تفکیک قوا در سایه حکومت قانون بدل نمود. همچنین برخی صاحبنظران این جنبش را مکمل جنبش تنباکو دانسته و آنرا عامل بازیافت هویت ایرانی می دانند.[1]

در این نوشتار سعی برانست که از سوئی نقش ایرانیان غیر مسلمان را در جنبش مشروطه و همچنین تاثیر متقابل این حرکت سیاسی را بر زندگی آنان مورد بررسی و کاووش قرار گیرد.

درباره نقش یهودیان ایران که خود قدمتی بیش از دوهزار سال در ایران زمین دارند، برای اولین بار دکتر حبیب لوی، حدود پنجاه سال پس از انقلاب مشروطه در جلد سوم تاریخ یهودیان ایران، بصورت مختصر به بررسی نقش آنان در مشروطه می پردازد. طبق تحقیقات ایشان، اگرچه کلیمیان نشریاتی همچون شالومשלום، حییم חיים را داشتند، اما در این نشریات هرگز به این موضوع پرداخته نشده است.

هرچند برخی از کلیمیان تهران در مخالفت با مشروطه و یا از روی اجبار، شعار مشکوک « ما ملت موسائیم مشروطه نمی خواهیم » را سر می دادند،[2] اما بودند جوانان کلیمی که تحت تاثیر همکیشان خویش در کشورهای همسایه، و به منظور مشارکت سیاسی و بهبود شرایط خود، وارد فعالیتهای سیاسی می شدند.

دکتر لوی با توجه به منابع شفاهی از دو جوان یهودی بنام خاجی داوود ابراهم یعقوب و عزیز اشر ربی رحمیم نام می برد. عزیز آشر ربی با توجه به تجربه اقامت در روسیه و همزیستی با یهودیان انجا اموخته بود که برای بدست اوردن آزادی می توان به فعالیتهای سیاسی روی آورد، و از این روی هنگام مراجعه به ایران به صف انقلابیون پیوسته و درفتح تهران حضور داشته است. او که به حرفه عکاسی مشغول بوده در اواخر عمر بدلیل بیکاری به اسرائیل مهاجرت می کند.

در مورد حاجی داوود اما اطلاع زیادی در دست نیست و فقط گفته شده است که وی در سن بیست و پنج سالگی بر اثر ابتلا به سل فوت کرده و در سالهای بین 1907 تا 1909 در جنبش مشروطه فعال بوده است.

درنهایت با پیروزی انقلاب مشروطه و با تصویب قانون اساسی جدید که در آن از ایرانیان غیر مسلمان بعنوان ملل متنوعه یاد شده بود، آنان توانستند چهار نماینده از طرف خود به مجلس بفرستند، اگرچه علما با حضور اهل کتاب موافق بودند اما هرگز حاضر به قبول بهائیان در مجلس نشدند.[3] از جامعه کلیمیان آقای عزیز الله سیمانی بعنوان اولین نماینده یهودی به مجلس مشروطه راه پیدا می کند که البته بعد از مدت کوتاهی، بدلیل اینکه عده ی معدود ی از نمایندگان حاضر نبودند با غیر مسلمانان در یک مجلس بنشینند، ایشان بهمراه نماینده ارامنه از سمت خود استعفا داده[4] و به اقایان سید محمد طباطبائی و بهبهانی جهت دفاع از حقوق ایرانیان ارمنی و یهودی وکالت می دهند و مجلس را ترک می کنند.[5]البته نماینده جامعه زرتشتیان، ارباب جمشید که سابقه حمایت از مشروطه را نیز داشت در مجلس ماند و حاضر به استعفا نشد، همچنین آیت الله بهبهانی به حمایت از زرتشتیان پرداخت و با بیان اینکه این طایفه بر ایران حق آب و گل دارند، حمایت خود را از ارباب جمشید اعلام کرد و خواهان ماندن او در مجلس شد.[6]

قانون اساسی مشروطه در دو اصل هشتم ونهم، اهالی مملکت ایران را متساوی الحقوق دانسته بود و جان، مال، و شرف آنان را مصون از هرگونه تعرض برشمرده بود. اما اینکه آیا این قانون توانسته بود واقعا تساوی حقوق ایجاد کند و جان و مال همگی ساکنین ایران زمین را حفظ کند، خود جای بحث داشته و در ادامه بدان خواهیم پرداخت.

اصل هشتم قانون اساسی که کلیه اهالی مملکت ایران را متساوی الحقوق دانسته بود، یکی از بحث بر انگیز ترین لوایح قانون اساسی مشروطه بوده و بحث و جدل پیرامون ان به بیش شش ماه به درازا می انجامد[7]. ظاهرا در طرح اولیه این قانون حقوق تمامی مسلمانان بصورت مساوی در نظر گرفته شده بوده و ارباب جمشید، نماینده زرتشتیان، به همراه تنی چند از همکیشان خود، به دیدار احتشام السلطنه، رئیس مجلس شورای ملی، می رود و خواهان آن می شود که حقوق همه ی اهالی ایران در مقابل قانون مساوی درنظر گرفته شود و این پیشنهاد در نهایت با تلاش وی مورد تصویب قرار می گیرد.[8]

ازمیان زرتشتیان نیز دو تن بنامهای پرویز شاهجهان، معروف به ارباب پرویز و فریدون خسرواهرستانی، معروف به گل خورشید، دز زاه برقراری مشروطه جان خود را از دست می دهند. پرویز شاهجهان از معدود تجاری بود که به تجارت بین الملل و صادرات و واردات اشتغال داشت، تجارت خانه جهانیان که در شهرهای مختلف شعب متعددی داشت در کنار امر تجارت به انجام امور پولی و مالی،نقل و انتقال پول و صرافی نیز اشتغال داشت و از این روی می توان گفت، زیربنای تاسیس اولین بانک ایرانی از ایده و فعالیتهای وی گرفته شده بود و در نهایت اولین بانک ایزانی در سال 1307 تاسیس گردید. او که در لابلای بار پنبه به تبریز اسلحه و مهمات ارسال می کرد و از حمایت کنندگان مالی جنبش مشروطه بحساب می امد و از این روی موجب بر انگیختن خشم محمد علی شاه گردید و نهایتا شاه دستور قتل وی را به صنیع حضرت صادر کرد. کشته شدن ارباب پرویز و فریدون خسرو اهرستانی منجر به اعتراضاتی وسیعی گردید وبرخی خواهان قصاص قاتلین بودند، مخصوصا که طبق قانون مشزوطه نیز حقوق کلیه اهالی مملکت ایزان به رسمیت شناخته شده بود، اما از سوئی دیگر قصاص چند مسلمان به خاطر یک غیر مسلمان با فقه سنتی و نظر علما مغایرت داشت و در نهایت یازده نفر از عاملین به مجازات با تازیانه محکوم می شوند و سه تن از آنان زیر ضربات تازیانه جان می دهند، امری که مخالفین مشروطه و دین داران سنتی را سخت برآشوب و آنرا از افات مشروطه نامیدند و با آن بنام خدا و دین به مخالفت پرداختند. صنیع سلطان نیز بعدها در سال 1289 توسط مردم اعدام گردید.[9]

در کنار زرتشتیان و کلیمیان، ارامنه نیز در به ثمر رسیدن جنبش مشروطه نقش داشتند، و در این زمینه می توان به نقش یپرم داویدیان، معروف به یپرم خان، اشاره کرد، وی که در جوانی توانسته بصورت معجزه آسائی از اردوگاههای کار اجباری در ساخالین روسیه بگریزد و خود را از طریق ژاپن و چین دوباره به ایران برساند، پس از بازگشت به ایران با چند تن از مشروطه خواهان آشنا شده و به صفوف مبارزین می پیوندد. وی بعدها به ریاست شهربانی تهران انتخاب شد و انتصابی که مورد انتقاد برخی از متعصبین نیز قرار گرفت، اما علی الرغم تمامی مخالفتها وی به انجام وظیفه خویش ادامه داد و پس از پیروزی مشروطه مامور جمع آوری سلاح از مردم گردید، انجام این وظیفه موجب آن شد که وی مقابل دوستان و هم رزمان خویش، همچون

ستارخان و باقر خان ، و همچنین مورد انتقاد برخی از مورخین قرار بگیرد. سرانجام وی دراه استقرار مشروطه، در حین نبرد با سالار الدوله جان خود را از دست داد. درمراسم تدفین وی، هزاران ایرانی از طیفهای مختلف شرکت کرده و به وی ادای احترام کردند.[10]

از میان ارامنه می توان به نقش میرزا ملکم خان نیز اشاره کرد، وی فرزند یعقوب ارمنی، مسیحی زاده ی بود که در میان جامعه مسلمانان حضوری چشمگیر و چندوجهی داشت، وی به اصلاح و استمرار قانون معتقد و خواهان نوسازی ساختار اداری مملکت بود،و همچنین صاحب امتیاز روزنامه قانون که ادبیاتی انتقادی و تحول خواهانه نیز داشت بوده و در عین حال معتقد به اصلاح و سازگاری قرائتی از مذهب بود که با مدرنیته سازگاری داشته باشد.

با وجود انکه جان و مال غیر مسلمانان که بعنوان ملل متنوعه شناخته شده بودند در قانون مشزوطه محترم شمرده شده بود، اما اقدامات یهودستیزانه ی نیز بعد از انقلاب مشروطه به وقوع پیوست که از آنان می توان از حمله به محله یهودیان شیرازدر سالهای 1906 و 1910 نام برد که در طی این حملات چندین تن کشته و زخمی شدند. علی الرغم اینکه حکومت جهت محافظت از جان ساکنین سیصد سرباز را به انجا گشیل نمود و شخصی بنام جعفر قلی خان، رئیس قزاق خانه، خود شخصا در متفرق کردن مزاحمین و عاملین شرکت داشت، اما حدود بیست و یک نفر جان باختند و بیش از دویست منزل آسیب جدی دیدند.[11]

اگرچه درخت مشروطه و قانون مداری انگونه که باید در خاک ایران به بار ننشست و هنوز هم ملت ایران در پی احقاق حداقلی از حقوق خویش هستند، اما نمی توان ثمرات انرا بطور کلی نهی کرده و اثراتش را نادیده گرفت. هرچند برخوردهای یهودستیزانه حتی بعد از مشروطه در ایران اتفاق می افتاده، اما بنا به اضهار نظر برخی از یهودیان ایران، تاسیس مدارس آلیانس و نهضت مشروطه هر دو از نقاط مثبت در تاریخ معاصر کلیمیان ایران می باشد.[12] این نهضت در همان سالهای ابتدائی خویش توانست تغیراتی در طرز تفکر روشنفکران، مردم و حتی روحانیت سنتی نسبت به کلیمیان و سایر ایرانیان غیرمسلمان فراهم آورد. چاپ اولین نشریات ویژه یهودیان در دوران احمدشاه و حتی انتقاد از حکومت در ان نشریات، به خیابان امدند مردم و خواهان مجازات عاملین قتل شهروندان زرتشتی شدن، و حتی تشکیل دولت در تبعید در زمان استبداد صغیر توسط سیدحسن مدرس با ارباب کیخسرو نماینده زرتشتیان و میرزاده عشقی را می توان همگی از نکات و اثرات مثبت درخت مشروطه دانست، هرچند که جای ان دارد که دراین باره بیشتر توسط پژوهشگران مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.

نویسنده: امیرساسان شرفی

منابع:

تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی

عزت الله سحابی، هشت فراز هزار نیاز، بررسی جنبش مشروطه، نشست دهم

تروعا، یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر، هما سرشار،جلداول، 1996، کالیفورنیا

روح الله رنجبر، اقلیت های دینی در انقلاب مشروطه،

ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، جلد اول،

فصل نامه پژوهشی تاریخ اسلام و ایران، زرتشتیان در انقلاب مشروطه، جلیل نائینیان، سال 1389،

یحی دولت ابادی، حیات یحیی، انتشارات عطار فردوسی، جلد دوم، 1363،

همنشین بهار، از ماموت تا فیسبوک 62، سایت یوتیوب

Bayat, Mangol 1991: Iran's First Revolution: Shi'ism and the Constitutional Revolution of 1905-1909, New York: Oxford University Press.

https://www.tabletmag.com/sections/israel-middle-east/articles/jewish-participation-in-iranian-political-life

Jews,Iran,Israel, Prof. Amnon Netzer, Jerusalems, 2014



[1] عزت الله سحابی، هشت فراز هزار نیاز، بررسی جنبش مشروطه، نشست دهم

[2]،ص 39 تروعا، یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر، هما سرشار،جاداول، 1996، کالیفورنیا

[3] Bayat, Mangol 1991: Iran's First Revolution: Shi'ism and the Constitutional Revolution of 1905-1909, New York: Oxford University Press. Page 144

[4] https://www.tabletmag.com/sections/israel-middle-east/articles/jewish-participation-in-iranian-political-life

[5] ص35 تروعا، یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر، هما سرشار،جاداول، 1996، کالیفورنیا

[6] ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، جلد اول، ص 583

[7] Bayat, Mangol 1991: Iran's First Revolution: Shi'ism and the Constitutional Revolution of 1905-1909, New York: Oxford University Press. Page 190

[8] فصل نامه پژوهشی تاریخ اسلام و ایران، زرتشتیان در انقلاب مشروطه، جلیل نائینیان، سال 1389، صفحه 162

[9] یحی دولت ابادی، حیات یحیی، انتشارات عطار فردوسی، جلد دوم، 1363، ص 187

[10] روح الله رنجبر، اقلیت های دینی در انقلاب مشروطه، صفحه 124

[11]تروعا، یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر، هما سرشار،جاداول، 1996، کالیفورنیا ص 37

[12] همان ،ص 39



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy