Sunday, Oct 16, 2022

صفحه نخست » اعتراض، اعتصاب، انقلاب، حسین لاجوردی

lajevardi.jpgآیا جمهوری اسلامی با یک انسداد سیاسی-مذهبی مواجه شده است؟ آیا شکست سخت و سنگین چهار دهه حکومت ایدئولوژیک مذهبی جمهوری اسلامی نه تنها در ایران که در دیگر کشورهای منطقه و اسلامی نیز اثرات منفی و سنگین خود را خواهد داشت؟


آیا مردم دیگر کشورهای منطقه که در یک قرن گذشته و در انقلاب ها و جنبش های آزادی خواهانه ایرانیان مانند انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی همواره و بتبع ما ایرانیان چنین جنبش هایی را داشته اند این بار نیز چنین خواهند کرد؟

آیا این بار تحولات در جامعه ایران قابل پیش بینی است ؟

اعتراض، سَرآغاز گسترده یک و یا چند خواست و مطالبات انجام نشده است و در صورت به نتیجه نرسیدن به مرحله بعدی که اعتصاب است وارد می شود و در صورت تداوم و بی نتیجه ماندن مطالبات خواسته شده، گام به مرحله انقلاب می گذارد.

تاریخ معاصر ما تا کنون چندین بار موارد فوق را تجربه کرده و در مراحلی هم به نتیجه منجر گشته است، انقلاب مشروطیت، جنبش و انقلاب نفت و انقلاب شوم ۵۷ نمونه های بارز آن هستند.

نکته بسیار مهم و استراتژیکی که در این مرحله نباید نادیده گرفته شود و نمونه های آن در تمامی انقلاب ها نیز وجود داشته است، یک جنبش اجتماعی خودجوش که در پاسخ به سوالهای پاسخ نداده شده به حرکت درآمده و با هدف مشترک برای تغییر بنیادی به پیش می رود، برای وارد شدن به مرحله انقلاب به وجود یک سازماندهی استراتژیک در قالب یک رهبری سازمان یافته و عقل گرا نیازمند است که نبود آن، راه رسیدن به تغییرات اساسی را دشوار می کند ولی باید امیدوار بود که تمامی این مراحل طی شده باشد و مرحله به مرحله به انجام برسد.

بدون تردید، دلایل رسیدن به مرحله انقلاب را در مرحله کنونی، شاید بتوان در عملکرد، رفتار و ناکامی تمام و کمال جمهوری اسلامی در قانون اساسیش دید.

اگر به تمامی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و خاصه اهداف آن که در اصل سوم وجود دارد نگاه کنیم مرحله به مرحله به دلیل شکست همه جانبه آن که در هیچ یک از اصول خود نه تنها موفق نبوده بَل در یک شکست مذهبی و ایدئولوژیک ناباورانه، در یک فساد و غارت بی انتها، در بی عدالتی و تبعیض قانونی نهادینه شده و سیستماتیک، در یک عدم امنیت اجتماعی-سیاسی و یک اقتصاد ورشکسته قرار گرفته است که ناگزیر باید در انتظار فروپاشیش باشیم.

اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی:

• دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم - نظامی است بر پایه ایمان - همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد.
• بند ۱- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
• بند ۳ - آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
• بند ۷ - تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
• بند ۹ - رفع تبعیض ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی.
• بند ۱۴ - تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

سال ۵۷ و امروز

سال ۱۳۵۷ جوانان و تمام کسانی که انقلاب کردند و یا به انقلاب پیوستند (انقلابی که دلایل بسیار و خواست های گوناگون داشت) اکثریت به دنبال آزادی های سیاسی بودند ولی امروز و با آنچه که شاهدش هستیم فرزندانمان به دنبال آزادی های بنیادی، حقوق برابر و یک زندگی «عادی» هستند.

امروز زنان و جوانان و تمامی مردم ایران برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی بپاخاسته اند چرا که دیگر هیچ گونه پاسخ و امیدی برایشان باقی نمانده است. آنها به شارلاتانیزم جمهوری اسلامی خاصه اصلاح طلبان ش هر چه بیشتر آگاه و ناامید تر شده اند و شعار «اصلاح طلب-اصولگرا دیگ تمومه ماجرا» بی دلیل شکل پیدا نکرده است.

فرزندانمان می خواهند «ایران رو پس بگیرند»: «می جنگیم، میمیریم ایرانو پس میگیریم»

با همین خواست و تلاش برای بدست آوردنش است که می گویند «توپ، تانک، فشفشه آخوند باید گُم بِشه» آنها به دنبال یک زندگی عادی و سالم برای همه ایرانیان هستند. اگر تا دیروز برای دست یافتن به زندگی عادی فکر ترک ایران را داشتند امروز دیگر نمی خواهند از کشورشان فرار کنند. ایران را میخواهند پس بگیرند.

آنها هیچ چیز نمی خواهند جز یک زندگی برابر که حق مسلم آنهاست و در قالب شعار «زن.زندگی.آزادی» خلاصه شده است که تمامی خواست ها و مفاهیم متعدد و متفاوت زندگی را در خود دارد.

جان انسان عزیز است اما با شجاعتی ستودنی، فرزندانمان با در دست گرفتن جانشان و بدون ترس از زندان و سرکوب و اعدام و ...،‌ ایستاده اند تا ایران را پس بگیرند. آنها نشان داده اند که با نسل های گذشته خود تفاوت های بسیاری دارند، ما ایران رو گذاشتیم و فرار کردیم، آنها ایستاده اند که ایران رو پس بگیرند، «دَمشون گرم».

مرزهای کشورمان امروز جهانی ست. صدای ایرانیان در سراسر دنیا صدای آزادیخواهی و برابری طلبیِ درون است. به زنان و مردان کشورمان افتخار کنیم و با تمام تواناییمان پشتیبانی و حمایت شان کنیم.

من بارها گفته ام که ایران فرزندانش را صدا کرده است.

چقدر زیباست که امروز فرزندان ایران در سراسر جهان با این شجاعت پاسخ می دهند. امید بسیار برای آینده روشن ایران دارم و برای برگشتنش به جایگاه شایسته اش در جامعه بین المللی

حسین لاجوردی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy