Friday, Jan 20, 2023

صفحه نخست » آموزش "به‌زبانِ مادری" یا "آموزشِ زبانِ مادری"؟ کوروش گلنام

Kourosh_Golnam_2.jpgویژه گویا

گفت‌و‌گویِ آقایِ حسن شریعت‌مداری از "شورایِ‌ملی‌ی‌گذار" و آقایِ مسعود نقره‌کاراز "شورایِ ملیِ تصمیم"، در برنامه"ساعت صفر" کاری ارزنده بود و نیاز است این گفت‌وگوها بیش‌تر شده و دیگران نیز هم‌راه شوند.

یک پایه مهم در هر دو شورا

یک‌پایه مهم در هر دو شورا وجود عضوهایی در درونِ ایران است. همیشه به این اشاره رفته است که هیچ‌تشکلی در بیرون از ایران بدونِ داشتن پایه‌ای در ایران نه استوار خواهد ماند و نه اعتبارِ درستی خواهد یافت. خوش‌بختانه هر دو شورا از آغاز به این نکته توجه درستی داشته و در ایران پایه دارندو بنا به گفته آقای نقره‌کار پیشنهاد تشکیلِ این شورا ازایران بوده است. نگارنده از دیدِ خود کوتاه به‌چند نکته اشاره می‌کند. این نکته‌ها را من در دودسته سنجیده‌ام:
آن‌چه که امروز نیازمندِ پرداختن به‌آن هستیم و آن‌چه باید در آینده به‌آن پرداخت و نه امروز.

۱. نیازهایِ امروز

اعتصاب ‌هایِ همگانی راهی برایِ فروپاشیِ حکومت

این دیگر بحثِ تازه‌ای نیست که نخست باید این رژیم کودک‌کش و آدم‌خوار را به زیر کشید. کوشش برایِ یک شورای‌ی"رهبری" یا به گفته درستِ آقایِ شریعت‌مداری "شورای‌ی راه‌بَری" در همین راستا است. این شورا با یاری‌گرفتن از پایه خود در ایران باید راه‌کارهایی برای پیش‌بُرد اعتصاب‌های فلج‌کننده در ایران را برنامه‌ریزی کند. اگر اعتصابِ همگانی با برنامه‌ریزی‌ای درست که زمینه پشتیبانی‌ی مالی آن بسیار مهم‌ است با سازوکاری شدنی تهیه‌شود، می‌تواند با توجه به انزوایِ شدیدِ حکومتِ اسلامی در جهان، هم از هزینه‌ها، آسیب‌ها و کشتارها جلوگیری کند و هم دستگاهِ لرزانِ حکومت را به فروپاشی بکشاند.

جوانان

روشن نیست آیا جوانان نیز در این دو شورا عضویت دارند؟ اگر ندارند، این می‌تواند کمبودِ و سستی بزرگی باشد. چه‌باید کرد که جوانان نیز در این دو شورا به کوشش بپردازند؟ آینده ایران را جوانان می‌سازند و باید پذیرفت که دورانِ نسلِ ما دیگر به‌پایان خود رسیده است. آیا نمی‌شود در دو وب‌سایت این‌دو ‌شورا، جایی نیز به‌نامِ "بخشِ جوانان" برایِ تماس و ابراز دیدگاه‌هایِ جوانانِ آینده‌ساز ایران بازکرد؟

داشتن برنامه‌ای روشن برای فردایِ فروپاشی

از امروز باید روشن‌باشد که شورای "راه‌بَری" آینده، برنامه سنجیده‌ای هم‌خوان با وضع ایران برای روزهایِ پس از فروپاشی داشته باشد. شوربختانه دیده می‌شود که کسانی می‌خواهند از انقلاب‌ها در دیگر کشورها الگوبرداری کرده و یک‌بند بر آن‌ها تاکید دارند و این در حالی است که حکومتِ اسلامی و آن بلایی که بر سر ایران آورده است، با هیچ کشوری قابل برابری نیست و جامعه ایران پس‌از‌آن، حامعه‌ای است با زخم‌هایی هولناک که برنامه‌ریزی و برخوردهای‌ی ویژه خود را می‌خواهد. در باره این‌برنامه که کوتاه و موقت است، باید بیش‌تر گفت و نوشت.

آقایِ رضا پهلوی

سرانجام آقایِ رضا‌پهلوی به‌عنوانِ شخصیتی که چه در ایران و چه در بیرون از ایران هوادارانِ ویژه خود را دارد و می‌تواند در یک شورای راه‌بَری به سهمِ خود نقشِ مهمی داشته باشند، باید تصمیمِ نهایی خود را گرفته و از تنها سخن‌گفتن پا در میدانِ عملِ روشن بگذارند. هم‌راهی ایشان با این دو شورا تا کنون در سخن بوده است و شوربختانه هوادارانی به‌نامِ ایشان بدترین برخوردها با دیگر نیروها را آغاز کرده‌اند که نه تنها به اعتبارِ ایشان آسیب می‌زند که بهِ سود حکومتِ اسلامی است و به پراکندگی میان نیروهایِ مخالفِ حکومت دامن می‌زند. آقایِ رضا پهلوی مسئولیت دارند که به شکلی روشن این گروه‌های‌ی ناسزاگو و تفرقه‌افکن پادشاهی‌خواه‌ سنتی (که در برگیرنده همه این هم‌میهنان نیز نبوده و اندک هستند) را از خود دور‌کند. در یک ارزیابی کلی‌تر، پادشاهی‌خواهانِ سنتی با مشروطه‌خواهان که به‌دمکراسیِ پارلمانی باور حقیقی دارند نه "نیرویِ مطلق و فردی‌ی شاه به‌شیوه گذشته" نیز در یک‌سو نیستند.
همآن‌گونه که همه می‌دانیم، در وضع تعین‌کننده امروز ایران و گرفتاری‌ی حکومت در سراشیبی‌ی فروپاشی، جاسوسانِ حکومت در بیرون از ایران سخت به‌کار هستند و می‌توانند با سهل‌انگاریِ ما، در هر شکل و چهره ریاکارانه‌ای درون این‌یا‌آن گروه جاخوش‌کرده و به خرابکاری به‌پردازند.

۲. آن‌چه در اینده باید به آن پرداخت نه امروز

آموزشِ زبان مادری

من به‌این اشاره آقای شریعت‌مداری که از" آموزش به‌زبانِ مادری" نه "اموزشِ زبان مادری" برایِ قوم‌هایِ ایرانی گفتند، ایراد دارم و از دیدِ من کاربُردِ درستی نیست. آموزش در همه آموزش‌گاه‌هایِ ایران باید به فارسی یعنی زبانِ پیوندیِ همه شهروندانِ ایران باشد و در کنار آن همه قوم‌های ایران آموزشِ اجباری زبانِ مادری خود را نیز داشته و به زبان خود بخوانند، بنویسند و همه گونه نشریه، برنامه رادیویی و تلویزیونی داشته‌باشند.
این بحث ولی امروز بی‌فایده است زیرا نخست باید آن سنگِ بزرگ را از سرِراه برداریم و سپس در قانون اساسی تازه، با موشکافی و ارزیابی همه سویه در سیستم آموزشی نوین، به این موضوع پرداخته شود.

تمرکززدایی

این نکته نیز از اهمیت بالایی در آینده ایران برخوردار بوده و باید به قانونِ اساسی‌ی نوین ایران سپرده شده و با کارشناسی‌ی کارشناسان، همه سویه بررسی شود. نگارنده پیش از این نیز در اندازه‌توان، دیدگاهِ خود در این‌باره را بیان داشته‌است.

فدرالیسم

گم‌راه کننده‌ترین بحثِ امروز از دیدِ من، بحثِ فدرالیسم است. در حال‌و‌روزِ امروزِ ایران ورود در این زمینه، که نیازِ امروز ما نیست، کارِ خطرناکی است. همه شاهد بوده‌ایم که در آغازِ خیزش انقلابی‌ی کنونی حکومتِ اسلامی چگونه کوشش کرد به هم‌میهنانِ کُرد و بلوچ ما تهمت "تجزیه‌طلبی" بزند که هم‌آوایی یک‌پارچه و بی‌همتایِ ایرانیان در سراسر ایران، این کوشش را به‌شکستی تاریخی کشاند. به این‌نکته مهم باید اشاره‌کرد که تنها خودِ همین بحث در ایران به فرهنگ‌سازی و آمادگی‌ی ویژه جامعه نیاز دارد. با وضعی که ایران به‌آن‌ دچار‌شد و مردم بیش از چهاردهه را در دریایی از خون‌، هراس، زورگویی و بی‌قانونی گذراندند، باید هنگامی چنین بحثی را آغاز‌کرد که دست‌کم آرامشی نسبی و امنیتی در جامعه به‌وجود‌آمده و بیمِ برخوردهایِ خشونت بار از میان‌رفته باشد و پذیرش گفت‌وگو و دیدگاه مخالف در جامعه جاافتاده باشد. آن‌گاه می‌شود این بحث را گشود وگرنه جز درگیری و التهاب و آشوب در جامعه، اثر دیگری نخواهد داشت.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy