بازجویان
غرق ایماناشان
وحشت زنِ آزاده را نمیبیند
و شیوناش را نمیشنود
بازجویان
غرق ایماناشان
پیکر زنِ آزاده را
چون غنیمتی حلال از آن خود میکنند
بازجویان
غرق ایماناش
به بوی بهشت
حرمت زنِ بندی را درهم میشکنند
و برهنگیاش را
زیر پای وقاحتاشان پخش میکنند
بازجویان
غرق ایماناشان
پس از صواباندوزی از روان زن
غسل میکنند
و با شنیدن صدای اذان
با حسی ملکوتی
به نماز واجبِ جماعت
به امامت شیخ زندان بر میخیزند