توضیح ضروری ــ نگارنده ضمن نفی هر نوع حاکمیت ایدیولوژیک، دیکتاتوری و حکومت فردی و مادام العمر، بدنبال برقراری یک حکومت دموکراتیک و سکولار مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر است و یادداشت حاضر صرفآ نگاهی واقع بینانه به یک بزنگاه تاریخی است.
مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی با یک شبکه تلویزیونی درلندن به دو قطبی شدن فضای سیاسی داخل و خارج کشورمنجر شد و به رسم معهود، بخشی ازاپوزیسیون پرمدعا و پرسروصدا، علم مخالفت برافراشته که صدای پای دیکتاتوری به گوش میرسد وآنچه دیگران در آئینه نمیبینند "ما" در خشت خام میبینیم.
چندی پیش درخبر نامه وزین گویا به بهانه "پیمان نوین"، طی یادداشتی دردو بخش به شرائط حساس کشورولزوم اتحاد سریع نیروها ونقش شاهزاده پهلوی اشاره شد که میتواند بعنوان تنها شخصیت معتبرویگانه آلترناتیو قابل اعتنا درحال حاضر، مبنای اتحاد نحلههای مختلف قرار گیرد که مرورآنها امروزضروری تر وتوصیه میشود. (*)
واکنش اپوزیسیون بویژه در فضای مجازی به این مصاجبه چهل دقیقهای این بارنه در غالب چند گروه بلکه بصورت دو قطب موافقین و مخالفین " وکالت به آقای پهلوی" بسرعت فراگیر شد. صرفنظرازمخالفین حرفهای که هربزنگاه سیاسی را بیدلیل و بادلیل بیفایده و مسخره ارزیابی میکنند، بخش قابل توجهی از مخالفین را فعالانی تشکیل میدهند که تجربه مبارزه سیاسی را درقبل از انقلاب درچنته دارند. ازجریانهای تآثیر گذارچپ مارکسیسم، تودهای و فدائی خلق با شعار حمایت ازکارگرورویای تحقق جامعه بی طبقه، تا مسلمانان تندروومعتدل، ملی مذهبی ومجاهد خلق با رویای استقرار حاکمیت اسلام، به مبارزه بعضآ مسلحانه با حکومت مستقر پرداخته و تشکیلات امنیتی کشور- ساواک - را هنوز مینوازند که چرا با زندان و شکنجه مانع تحقق آرمانهایشان شدند. مبارزان آن سالها با فراغ بال نه غم نان داشتند و نه شاهد تورم افسارگسیخته شصت درصدی. نه آلودگی هوای کلانشهرها با شاخص "سمّی" نفسشان را بریده بود و نه نگران فرزندانشان درمدرسه و خیابان وآموزشگاههای ورزشی نونهالان و کلاس آموزش قرآن. نه اطلاعی از درآمد سرانه سه برابری کره جنوبی داشتند و نه پاسپورت قدرتمند با قابلیت سفر بدون ویزا به ۹۲ کشور جهان را ارزشی قائل بودند. نه طبیعت زیبا و رودخانهها و تالابهای پر آب وزاینده رود و ارس و کارون را دیدند و نه مراقبت مسئولانه از جنگلها و منابع طبیعی و میراث غنی فرهنگی را ارج نهادند. نه کور کردن چشم طمع هر نامحرم به تمامیت ارضی را توجهی کردند ونه وقعی به منابع سرشار خدادادی نهادند که محترمانه و از موضع قدرت صادر میشد و بهای آن نیزتمام و کمال به خزانه بازمیگشت و بسیارحقایق دیگر که ما هنوزنمیدانیم اما مبارزان آن دوران (؟) میدانستند ومیدانند. دورانی که از آن به "دیکتاتوری" نام میبرند و با فراغ بال در کار مبارزه بودند. (بازگلی به گوشه جمال موسیقدان مشهور"اسفندیار منفرد زاده" که با اذعان به آن خطای تاریخی ایرانیان، گذشته را " دوران خوش اختناق" یاد میکند)
اما...، اما آنچه دراین چهاردهه بر ملک و ملت گذشت حکایتی تلخ ومثنوی هفتاد من کاغذ است که اگر ز دیده خون فشانیم رواست. اینک اما هر روز که میگذرد، یک و نیم میلیارد دلار سهم ایران از مخارن گازی پارس جنوبی را شیخک نشین قطر به تاراج میبرد. در آلودگی هوای شهرها نفس ایرانیان بیشتر به شماره افتاده و روزانه ۲۸۰ نفررا راهی گورستانها میکند. منابع نفت و گاز به بهای یک سوم به حراج رفته که خزانه ملی ازآن نصیبی ندارد. منابع ارزی و طلا و نقره در چمدانها بی ملاحظه ودر برابر چشم ایرانیان، تقدیم گروههای مقاومت وخرج ریخت و پاش رهبرانشان درهتلهای پنج ستاره دوبی میشود. دست و پای اختاپوس فساد که تا نازل ترین سطوح مراکز اقتصادی " خودیها " پیش رفته، روزانه قطورتر، بلند تر و قدرتمند تر میشود. در عرصه خارجی نیز آرام آرام کشور سابقآ مهم و استراتژیک ایران، از صحنه معادلات منطقهای و بین المللی، کنار گذاشته و روز یروز قراردادهای چند ده میلیاردی کشورهای همسایه با جهان منعقد میشود. روز گذشته کشور همسایه و بحران زده عراق با جذب سرمایه گذاری خارجی درتوسعه ابر پروژه بندرفاو، به شاهراه استراتزیک خاورمیانه بدل خواهد شد که نتیجه مسلم سکوت قبرستانی عموم روشنفکران و مبارزان دربودجه ریزی کشورو قطع بودجه توسعه کریدوری ایران و افزایش ۵۳ درصدی بودجه حوزههای علمیه است. آنچه روزانه شاهدیم مشتی است نمونه خروار که اندیشه برعاقبت آن به غایت ترسناک بوده و درچشم بهم زدنی "نه از تاک نشان ماند ونه از تاک نشان".
و اینک در بزنگاهی دیگر و آزمونی دیگر قرار داریم. علیرغم آنکه آقای رضا پهلوی بارها و به بهانههای مختلف و به زبان سلیس فارسی تآکید کرده که اعتقادی به استقرارنظام پادشاهی نداشته وبرحاکمیت دموکراسی اصرار دارد، دوستان مبارز و مخالف همچنان بر طبل خطر بازگشت به دیکتاتوری میکوبند. هشدار به بازگشت دوران خوش اختناقی که قبل از آن خودکشی دسته جمعی، ایرانیان تجربهاش کردند. بفرض اینکه طعم شیرین قدرت مانند بسیاری از راه رسیدگان به مزاق ایشان خوش بنشیند و ایران باردیگر به دامان دیکتاتوری بازگردد، کشوری خواهیم داشت مانند دوران پیش از انقلاب که مبارزه برای دستیابی به آرمانها بسیار ساده تر از امروز است. در دیکتاتوری احتمالی آینده، قطعآ دارو دسته تروریست گردن کلفت لبنان جائی نخواهند داشت چه رسد که یک زن هرزه گوی لبنانی در کنار برج میلاد لایو یادگاری بگیرد تا سرکوب اعتراضات و اعدام جوانانمان را تحسین کند و از جیب ملت فقیرو فلاکت زده بیست هزار یورو بگیرد و برود و به ریش من و شما و مدافعان وضع موجود بخندد. در شرائطی که در هر روز بلائی بر کشور نازل میشود آیا ایرانی خواهد ماند تا دوستان آرمان گرا بتوانند حاکمیت ایده الشان را مستقر کنند؟ پاسخ به این سوال ضرورتی تاریخی است.
بهرام مشتاق
پی نوشت:
http://news.gooya.com/2022/07/post-65930.php
http://news.gooya.com/2022/07/post-66057.php
نظری محترمانه به سخنی نامحترم، بهمن پارسا
این هیاهو تنها بهسودِ حکومت است، کوروش گلنام