Friday, Mar 3, 2023

صفحه نخست » چرا ایرانیان انقلاب کردند؟ ۵۰ وعده خمینی در پاریس، حنیف یزدانی

hanif_Yazdani.jpgاگر چه انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ جهان را وارد دوران جدیدی کرد، اما با توجه به شکست آرمانهای انقلاب امروز کمتر کسی تمایل به دفاع از آن را دارد. از جمله به این دلیل که بسیاری از کسانی که در انقلاب شرکت داشتند به انواع تفکرات استبدادی باور داشتند که امروز تفکرات خودشان را مساوی با انقلاب ۵۷ می‌دانند. اکثر قریب به اتفاق این افراد از روی ضعف فکری، کم اطلاعی و حتی ضعف شخصیتی حاضر نیستند بگویند که تفکرات مارکسیست لنیستی، استالینیستی یا خط امامی و... آنها اشتباه بوده است، نه آرمانهایی که مردم برای آنها انقلاب کردند. زیرا همیشه، بسیار راحتتر است تا دیگران را مقصر نشان بدهیم به جای نقد جدی خود!
بسیاری دیگر، اگرچه در انقلاب به صورت نسبی حضور داشته‌اند ولی اصلا زحمت مطالعه جریان اصلی انقلاب را به خود نداده و تنها به پیروی از مد روز و باب میل رسانه‌ها، به جنگ با تاریخ می‌روند. برای مثال چند روز پیش در میزگردی در صدای امریکا خانم الهه بقراط که در زمان انقلاب طبق مد روز استالینیست بوده و امروز طبق مد روز ضد انقلاب ۵۷، ادعا می‌کرد که در انقلاب ۵۷ صحبتی از آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان و سایر مفاهیم آزادی خواهانه نشده است و هر چه بوده است جز خشونت و اعدام و... نبوده است! در حالی که این حرفها عملا با شعارهای انقلاب و وعده هایی که مردم به خاطر آنها، خمینی را به رهبری انقلاب برگزیدند در تناقض است. بگذریم از حرف عجیب ایشان که می‌گوید، هر پدیده ایی را از روی نتایجش باید شناخت! گویا ایشان درباره مزه‌ی قرمه سبزی یا فسنجان آخر هفته‌شان حرف می‌زند نه درباره یک انقلاب عظیم تاریخی در کشور ۳۰۰۰ ساله ایران! که اگر با این گزاره بخواهیم درباره انقلاب فرانسه حکم کنیم و آنرا از نتایجش قضاوت کنیم، از سال پیروزی انقلاب بزرگ فرانسه، ۱۷۹۲، تا امروز صدها قضاوت متناقض به دست خواهیم آورد! ایشان هنوز نمی‌داند که انقلاب و سرنگونی استبداد، اولین قدم برای رسیدن به دموکراسی هست و نه ایستگاه پایانی!
مطالعه و دقت در وعده‌های خمینی در پاریس بسیار مهم هستند. زیرا نه تنها باعث می‌شود نگاه ما به تاریخ واقعی تر و منصفانه تر بشود بلکه از شکل گیری اعتماد بدون ضمانت اجرایی به شعارهای فریبنده نیز جلوگیری می‌کند.

آزادی بیان، حقوق اقلیتها، دفاع از استقلال، حق تعیین سرونوشت، حقوق زنان و حتی وعده عدم دخالت روحانیت در سیاست تنها بخشی از وعده هایی بود که خمینی در پاریس در حضور جهانیان به ایرانیان داد. اما متاسفانه بسیاری از روشنفکرانِ ناآگاه نظیر دکتر جلال ایجادی به کرات بیان کرده‌اند که انقلاب ۵۷ در جهت خلاف انقلاب مشروطه بوده است! در حالی که با مطالعه دقیق در میابیم که او که سابقا استالینیست از گروه پیکار بوده است باورمند به زور و خشونت بوده است نه مردمی که در پی این وعده‌ها به یک مرجع تقلید اعتماد کردند و استبداد مطلقه شاه را سرنگون کردند. اما او همچون بسیاری از استالینیستهای سابق و شرمسار و یا مانند اصلاحطلبان لیبرال سابقا خط امامی شهامت نقد خود را ندارد. به همین دلیل مسیر ساده را که کوبیدن مردم و انقلاب است، انتخاب می‌کند!
بازخوانی وعده‌های خمینی در پاریس نشان می‌دهد که مردم نه خمینیِ ولایت فقیه که کسی را به رهبری انتخاب کردند که بیان آزادی و آرمانهای تاریخی ایرانیان بود. خمینی برای اینکه رهبر انقلاب بشود در پاریس ولایت فقیه را کنار نهاده و به صورت مداوم دم از ولایت جمهور مردم و سایر حقوق مردم می‌زد. این او بود که تسلیم آزادی خواهان شده بود و نه برعکس! اینکه عده ایی انقلابیون ۵۷ را متهم به پیروی از مولف ولایت فقیه می‌کنند به گواه تاریخ، شرط عدالت و حقیقت نیست!

امیدوارم که بازخوانی وعده‌های خمینی به جامعه ایرانی اجازه بدهد که بداند، شعارهای فریبنده نشاندهند آزادی خواهی نیست، بلکه دموکراسی نیاز به توازن قوا به سود آزادی دارد. انقلاب ۵۷ شکست خورد زیرا قدرت سیاسی و مذهبی در خمینی جمع شد. اما آیا انقلاب ۱۴۰۱، با جمع شدن قدرت سیاسی و سلطنتی در دست پهلوی کوچک با خطر نابودی مواجه نخواهد شد؟
مطالعه وعده‌های خمینی در پاریس نشان می‌دهد، سردادن شعارهای زیبا و همراهی با آرمانهای تاریخی مردم ایران از انقلاب مشروطه تا کنون نباید تنها ملاک قضاوت باشد. مهمتر از بیان شعارها، غمل کردن و حتی زندگی کردن آنهاست. در سال ۵۷ به دلیل خفقان ساواک کسی نمی‌دانست که خمینی در سال ۱۳۳۲ علیه مصدق و جنبش دموکراتیک و استقلال طلبانه مردم عمل کرده است اما آیا عملکرد بازماندگان رژیم پهلوی در شکنجه، فساد اقتصادی، تجاوز به حقوق بشر، موافقت با چپاول خاک و منابع ایران توسط بیگانگان و... بر کسی پوشیده است؟ آیا باور کردن شعارهای زیبا و چشم بستن بر روی عملکرد افراد عاقلانه است؟

وعده‌های آقای خمینی در پاریس در مصاحبه با خبرنگاران:
۱. بشر در اظهار نظر خودش آزاد است. ۱
۲. اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است. ۲
۳. مطبوعات در نشر همهی حقایق و واقعیات آزادند. ۳
۴. در جمهوری اسلام‌ها‌ی کمونیست نیز در بیان عقاید خود آزادند. ۴
۵. یکی از بنیانهای اسلام آزادی است... بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است. ۵
۶. برنامه ما تحصیل استقلال و آزادی است. ۶
۷. حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است. ۷
۸. دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای و اقعی است. و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم. ۸
۹. اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است. ۹
۱۰. نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی است که حافظ استقلال و دموکراسی است. ۱۰
۱۱. اما شکل حکومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینکه متکی به آرای اکثریت است. ۱۱
۱۲. حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنـی بـر دموکراسـی و پیشـرفته و باهمه مظاهر تمدن موافق. ۱۲
۱۳. شکل حکومت جمهوری است. جمهوری به همان معنا که در همه جا جمهوری است. جمهوری اسلامی، جمهـوری اسـت. مثل همه جمهوری‌ها. ۱۳
۱۴. ولایت با جمهور مردم است.
۱۵. در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم امور مملکت را اداره خواهند کرد. ۱۴
۱۶. عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام العمر نیست، طول مسئولیت هر یک از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود. اگر هم هر مقـامی یکـی از شرایطش را از دست داد، ساقط میشود. ۱۵
۱۷. رژیم ایران به یک نظام دمکراسیای تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد. ۱۶
۱۸. اختیارات شاه را نخواهم داشت. ۱۷
۱۹. من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت. ۱۸
۲۰. من در آینده [پس از پیروزی انقلاب] همین نقشی که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می‌کنم... لکن من در خود دولت نقشی ندارم. ۱۹
۲۱. ما به خواست خدای تعالی در اولین زمان ممکن و لازم برنامه‌های خود را اعلام خواهیم نمود، ولی این بدان معنی نیست که من زمام امور کشور را به دست بگیرم و هر روز نظیر دوران دیکتاتوری شاه، اصلی بسازم و علی رغم خواست ملت بـه آنها تحمیل کنم. به عهدة دولت و نمایندگان ملت است که در این امور تصمیم بگیرند، ولی من همیشه به وظیفة ارشـاد و هدایتم عمل میکنم. ۲۰
۲۲. علما خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور می‌باشند. این حکومت در همه مراتب خـود متکـی بـه آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود. ۲۱
۲۳. من نمیخواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حکومت، حکومت جمهوری است و تکیه بر آرای ملت. ۲۲
۲۴. مردم هستند که باید افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند ولیکن من شخصاً نمـی تـوانم در ایـن تشـکیلات مسئولیت خاصی را بپذیرم ودر عین حال همیشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظیفه ارشادی خود را انجام مـی دهم. ۲۳
۲۵. من چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. ۲۴
۲۶. من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمی‌کنیم، وظیف ه روحانیون ارشاد دولت هـا اسـت. مـن در حکومـت آینده نقش هدایت را دارم. حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور میگذارد. ۲۵
۲۷. قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هرآدمی باید به دست خودش باشد. ۲۶
۲۸. باید اختیارات دست مردم باشد، این یک مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد کـه مقـدرات هرکسـی باید دست خودش باشد. ۲۷
۲۹. حکومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازهی اسلام ملاحظه‌ی حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است، شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور. ۲۸
۳۰. اسلام، هم حقوق بشر را محترم مى شمارد و هم عمل مى کند. حقى را از هیچ کس نمى گیرد. حق آزادى را از هـیچ کـس نمىگیرد. اجازه نمی‌دهد که کسانى بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب کند. ۲۹
۳۱. باید اختیارات دست مردم باشد. هر آدم عاقلی این را قبول دارد که مقدرات هر کس باید در دست خودش باشد. ۳۰
۳۲. ما که می‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سـال پـیش. مـا میخواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیشش برگردیم. همهی مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم. ۳۱
۳۳. ما وقتی از اسلام صحبت میک نیم به معنی پشت کردن به ترقی و پیشرفت نیست. ما قبل از هر چیز فکر می‌کنـیم کـه فشار و اختناق وسیلهی پیشرفت نیست. ۳۲
۳۴. دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند... رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود. ۳۳
۳۵. در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پـیش قاضـی مـی رود و قاضـی او را احضـار میکند و او هم حاضر می‌شود. ۳۴
۳۶. ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یکدسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند. ۳۵
۳۷. حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر ۳۶
۳۸. حکومت اسلا می، حکومت ملى است. حکومت مستند به قانون الهى و به آراء ملت است. این طور نیست کـه بـا قلـدرى آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را، با آراء ملت مى آید و ملت او را حفظ مى کند و هر روز هـم کـه بـرخلاف آراء ملت عمل بکند قهراً ساقط است. ۳۷
۳۹. تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند. ۳۸
۴۰. اقلیتهای مذهبی به بهترین وجه از تمام حقوق خود برخوردار خواهند بود. ۳۹
۴۱. تمام اقلیتهای مذهبی در ایران برای اجرای آداب دینی و اجتماعی خود آزادند. ۴۰
۴۲. از یهودیانی که به اسرائیل رفته‌اند دعوت میکنیم به وطن خود بازگردند. با آنها کمال خوشرفتاری خواهد شد. ۴۱
۴۳. اسلام جواب همه عقاید را بعهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق‌ها را با منطق جواب خواهد داد. ۴۲
۴۴. در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند. ۴۳
۴۵. جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت. ۴۴
۴۶. ما یک حاکمی می‌خواهیم که تـوی مسـجد وقتـی آمـد نشسـت بیاینـد دورش بنشـینند و بـا او صـحبت کننـد و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند. ۴۵
۴۷. این که می‌گویند اگر اسلام پیدا شد زنان باید توی خانه بنشینند و قفلی بر آن زده دیگر بیرون نیایند تبلیغات اسـت. زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. رای بدهند. رای بگیرند. ما با ملعبه بودن زن و به قول شاه زن خوب است زیبا باشد مخالفیم. ۴۶
۴۸. اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است. ۴۷
۴۹. زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند. ۴۸
۵۰. زنها در حکومتِ ا سلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیـرون آورد و آنهـا را هـم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی که علیه ما می‌شود برای انحراف مردم است. اسلام همه‌ی حقـوق و امـور بشـر را تضمین کرده است. ۴۹

منابع
۱ - گفتگو با خبرنگاران، ۱۱ آبان ۵۷، پاریس
۲- سخنرانی ۵ آبان ۵۷، پاریس، امام و...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی، چاپ سوم، زمسـتان ۲۰ ۱۶۸ص، ۵۸
۳- مصاحبه با پائزهسرا ایتالیایی، ۱۱ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴ص۲۶۶ ۲۱
۴- مصاحبه با روزنامه هلندی دی ولکرانت، ۷ نوامبر ۱۹۷۸، صحیفه نور، ج۴ص۳۶۴
۵- مصاحبه با خبرنگار روزنامه لاکروا، ۱۰ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴، ص۲۴۲
۶ - مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ، ۱۱ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴، ص۲۶۳
۷ - مصاحبه با خبرنگار تلویزیون تایمز انگلیس، ۱۶ آذر ۵۷، صحیفه نور، ج۵، ص۱۳۲
۶ - مصاحبه با رادیو و تلویزیون اطریش، ۱۰ آبان ۱۳۵۷، امام و...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایـده جلالـی، انتشـارات پیـام ۲۶ آزادی، چاپ سوم، زمستان ۵۸، ص۱۳۲
۷- مصاحبه با رادیو و تلویزیون اطریش، ۱۰ آبان ۱۳۵۷، امام و...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایـده جلالـی، انتشـارات پیـام آزادی، چاپ سوم، زمستان ۵۸، ص۱۲۰
۸- مصاحبه با خبرنگار تلویزیون آلمان، ۱۶ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۵، ص ۳۵۳
۹- صحیفه نور، ج۳، ص۱۶
۱۰- صحیفه نور، ج۲، ص۵۱۷
۱۱- مصاحبه با تلویزیون ایتالیا، ۲۳ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۲، ص۱۰۷
۱۲- مصاحبه با لوموند، ۲۲ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۲، ص۳۵۱
۱۳- ۱۰/۸/۵۷، صحیفه نور، ج ۲، ص ۱۶۰
۱۴- صحیفه نور، ج ۲، ص۳۵۷.
۱۵- مصاحبه با تلویزیون آلمانی زبان سوئیس، ۱۴ آبان ۱۳۵۷
۱۶- گفتگو با خبرنگاران، /۲۴/ ۱۰ ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۳، ص۱۱۵
۱۷ - گفتگو با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۵۷، پاریس
۱۸ - صحیفه نور، جلد ۴، ص ۲۰۶
۱۹- ۱۸/۱۰/۵۷، نور صحیفه جلد ۳، ص ۷۷
۲۰- مصاحبه با رویترز، ۱۴ آبان ۵۷، پاریس؛ صحیفه‌ی نور، جلد ۴، صفحهی ۱۶۰
۲۱- مصاحبه با مجله‌ی اُسترن، ۲۶ دی ۵۷، پاریس؛ صحیفه‌ی نور، جلد ۵، ص ۴۸۳
۲۲ - مصاحبه با لوژورنال منطقه آلپ فرانسه، ۷ آذر ۱۳۵۷
۲۳- ۲۶/۱۰/۵۷، صحیفه‌ی نور، ج ۳، ص ۱۴۰
۲۴- ۱۸/۱۰/۵۷، صحیفه‌ی نور، ج ۳، ص ۷۵
۲۵- مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷، پاریس
۲۶ - مصاحبه با خبرنگاران، ۱ بهمن ۵۷، پاریس
۲۷- ۲۲/۸/۵۸، صحیفه‌ی نور، ج ۲، ص ۱۹۹
۲۸- مصاحبه با راسلگر، آبان ۵۷، پاریس، صحیفه‌ی نور، جلد ۵، ص ۷۰
۲۹- مصاحبه با مجله اکسپرس، ۲۰/۱۰/۵۷، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۹۹
۳۰ - مصاحبه ۱۲ آبانماه ۱۳۵۷، پاریس
۳۱ - مصاحبه با خبرنگاران، ۱۹ مهر ۵۷، پاریس، امام و...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیـام آزادی، چـاپ سوم، زمستان ۵۸، ص۱۲۲ -
۳۲- مصاحبه با خبرنگار فیگارو، ۲۲ مهر ۵۷، پاریس
۳۳ - مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه، ۱۳ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴، ص۱۴۷
۳۴- مصاحبه با خبرنگاران، ۱۷ آبان ۵۷، پار یس، امام و...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی، چاپ سوم، زمستان ۵۸، ص۱۲۳ -
۳۵- مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷، پاریس
۳۶- مصاحبه با خبرنگاران، ۸ آبان ۵۷، پاریس
۳۷- صحیفه نور، ج۴، ص۵۸
۳۸ - مصاحبه با خبرنگاران، ۱۷ آبان ۵۷، پاریس
۳۹ - مصاحبه با اشپیگل، ۱۶ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴، ص۳۵۹
۴۰- مصاحبه با القومی العربی، ۲۰ آبان ۱۱، ۵۷ نوامبر ۷۸، امام و...، گردآورندگان منصور دوسـتکام، هایـده جلالـی، انتشـارات پیـام آزادی، چاپ سوم، زمستان ۵۸، ص۲۱۴
۴۱ - سخنرانی ۱ دی ۵۷، پاریس
۴۲ - مصاحبه با روزنامه آلمانی دنیای سوم، ۱۵ نوامبر ۷۸
۴۳ - مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، ۱۹ آبان ۵۷، پاریس
۴۴- مصاحبه با اشپیگل، ۷ نوامبر ۱۹۷۷
۴۵ - مصاحبه با خبرنگاران، ۱ بهمن ۵۷، پاریس
۴۶ - سخنرانی ظهر عاشورا، ۲۰ آذر ۵۷، پاریس
۴۷ - مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ، ۲۰ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۵، ص ۴۱۷
۴۸ - مصاحبه با گاردین، ۱۰ آبانماه ۵۷
۴۹- مصاحبه با راسلگر، آبان ۵۷، پاریس، صحیفه‌ی نور، جلد ۵، ص ۷۰



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy