Wednesday, Mar 15, 2023

صفحه نخست » نقدی بر منشور مهسا، بیژن صف سری

Bijan_Safsari_2.jpgبیژن صف سری - ویژه خبرنامه گویا

این روز‌ها با انتشار منشوری از سوی هیئت شش نفره‌ای که مورد وثوق جمع کثیری از جامعه اپوزیسیون خارج از کشور هستند منتشر شد ه است که بجای وحدت و همگرایی بیشتر باعث بحث و جدل هایی گردید که نقل هر محفلی است اما با این همه نباید منکر این واقعیت شد که نفس انتشار منشور مهسا به دلیل همگرایی و همکاری نیروهای پراکنده در اپوزیسیون ایران حرکت مثبتی است چرا که به قول شیخ اجل
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به باور این قلم که بارها متن هفده گانه منشور را خوانده و مرور کردم این پرسش به ذهنم آمد که آیا اساسا انتشار چنین منشوری از سوی گروهی که قرار بود فقط راه کارهای عملی و زمانبندی رسیدن به هدف را در دوران گذار ارائه دهند، ضرورت داشت؟ و اگر این ضرورت در بین هیئت شش نفره احساس شد و نوشتن و انتشار ان را بر خود فرض و واجب دانستند ان هم قبل از آنکه چاره ایی در ساقط کردن رژیم حاکم بر کشورمان بیاندیشند و به قول ان ضرب المثل معروف که قبل از کندن چاله بفکر دزدیدن منار افتادن جای تعجب است چرا که دست کم برای نوشتن چنین منشور و یا بیانیه ایی که به واقع به نوعی اساسنامه و تعیین و تکلیف حکومت آینده را ترسیم میکند، مشورت با اهل فن از بدیعی ترین اقدام قبل از نوشتن و انتشار این اعلامیه و یا منشور می‌توانست باشد و گویا حتی وجود حقوقدانی چون خانم شیرین عبادی که از قضا برنده جایزه صلح نوبل هم هستند، در این هیئت بی تاثیر بوده چرا که متن نوشته شده صرف نظر از انشا سطحی ان، از نگاه بسیاری از حقوقدانان فاقد وجاهت قانونی است، برای مثال در اولین بند از اصل "حکمرانی دمکراتیک" آمده است که "... تمامی مقامات سیاسی و رسمی، به واسطه‌ی انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب می‌شوند... "؟ بعبارتی بعنوان مثال می‌توان گفت برای انتخاب ریاست دانشگاه و یا انتخاب مسئول یکی از نهاد‌های مهم کشوری و یا لشکری، باید مردم به پای صندوق‌های رای بروند و در مورد انتخاب آن‌ها رای دهند همینطور برای انتخاب مثلا مدیر عامل سازمان آب و برق و یا شرکت مخابرات باید مردم رای دهند که امری است محال و نشدنی، چون در دنیای امروز مصداقی این چنینی برای اداره امور کشور نمی‌توان یافت حتی در کشوری مثل سوئیس مقامات اهم از کشوری و لشکری با رای مردم انتخاب نمی‌شوند بلکه رئیس جمهوری انتخاب می‌شود و او دولتی را تعیین می‌کند و دولت افرادی را برای اداره سازمانهای تحت نظارت خود منسوب می‌کند و مردم هم هیچ نقشی ندارند چرا که با انتخاب رئیس جمهور همه اختیارات اداره کشور را به او تفویض می‌کنند و این یک نکته حقوقی است که گویا حتی از چشم خانم عبادی هم بعنوان حقوقدان به دور مانده است. بنابراین وجود چنین عبارتی در چنین منشوری اگر ان را عوام فریبی ندانیم، نشان از نا آگاهی و نداشتن تخصص لازم نویسندگان این بیانیه و یا منشور دانست.



بی شک همه ما می‌دانیم که جمهوری اسلامی از آغاز استقرار نحس حاکمیت خود برکشورمان همواره سعی و اهتمام بسیاری در از بین بردن همه‌ی نماد‌های ملی که هویت ایرانی هستند داشته است مثل مخالفت با حفظ آثار باستانی چون تخت جمشید، پاسارگاد و یا عنادورزی با سنت و آئین‌های ایرانی مثل نوروز، و یا ممانعت از برگزاری آئین هایی چون چهارشنبه سوری و غیره و با چنین اوصافی انتظار می‌رفت منشوری که از طرف گروهی که به هرحال مورد وثوق بسیاری از مردم هستند این المان‌ها در منشورشان مد نظر قرار بگیرد المان هایی مثل پرچم شیر خورشید و یا زبان فارسی که زبان مشترک و غالب مردم این گستره تاریخی از کرد و بلوچ و آذری و گیلک و... است اما متاسفانه در این منشور به این خواستگاه مردم ایران توجه ایی نشد خاصه با انتخاب لوگوی "مشت" که بر گرفته از لوگوی سازمان هایی تروریستی است که بهتر بود حداقل از یکی از نماد‌های انقلاب زن زندگی آزادی استفاده می‌شد.
یک سویی بودن متن منشور منتشر شده از دیگر ایراداتی است که می‌توان به اعلام این گروه شش نفره که در نشست چرج ناون گفته بودند ما به هیچ وجه نقش رهبری انقلاب را نخواهیم داشت، شک کرد. چرا که به قول دکتر نیری که یکی از منتقدین متن منشور منتشر شده هست تعداد کلماتی که در این منشور تکرار شدند افشا کننده نیت نویسندگان منشور است برای مثال برخی از کلماتی که در متن این منشور استفاده شده عبارتند از: چمهوری ۱۱ بار، دمکراتیک ۱۱ بار، کنفوانسیون ۱۱بار، سازمان ۷ بار، همبستگی ۴ بار، و اعدام دو بار، و در مقابل کلماتی که در این منشور استفاده نشده و وجود ندارد مثل کلمه ملت صفربار، پرچم صفربار، فارسی صفربار، پادشاهی صفر بار، بنابراین با کمی تعمق به این لیست واژگان آدمی بیاد انتخابات از پیش تعین شده سال ۵۷ می‌افتد که در برگه‌های رای نوشته بودند جمهوری اسلامی آری یا نه و هیچ گزینه دیگری وجود نداشت
اگر چه نویسندگان این منشور مدعی هستند که با بسیاری از کنشگران و آنهایی که صاحب اندیشه و تفکر و ایضا سابقه مبارزاتی دارند برای نوشتن چنین بیانیه، و یا اعلامیه و یا منشور، در داخل و خارج از کشور مشورت گرفته‌اند که به نظر بعید میاید چرا که بعد از انتشار این منشور، صرف نظر از فحاشی‌های تعدادی از کسانی که که از اساس با هر گونه اتحاد و گفتگو بین طیف‌های مختلف سیاسی مخالف هستند و تنها با فحاشی و نه نقد منصفانه اعلام مخالفت کردند اما بسیاری از کنشگران و مبارزان هم نسبت به انتشار چنین منشوری زاویه گرفتند حتی مادران داغدیده ایی که فرزندانشان را در این انقلاب از دست دادند و به رغم همه باورهایی که به این گروه شش نفره صادره کننده منشور کذایی دارند اما به صراحت ناخشنودی خود را نسبت به محتوای این منشور اعلام کردند مثل مادر سجاد رضایی که فرزندش را در کشتار ۲۵ آبان ۹۸ از دست داده است و با انتشار بیانیه‌ای مخالفت خود را اعلام می‌کند.
سخن کوتاه که در چنین برهه‌ای از تاریخ کشورمان که اتحاد و همبستگی رمز پیروزی است اما سکوت در برابر هر کج روی خیانت به چنبش انقلابی مردم امروز است از فرزانه‌ای دل آگاه شنیدم که وقتی دل به درد می‌آید، اشک ناخوانده مهمان می‌شود، آنگاه لحظه بیداری است، لحظه فریاد بی پروا است و اکنون گویی رسیده است آن میوه کالی که طعم خوش آزادی دارد و عقربه‌های زمان بر نشانه‌ای استوار گردیده‌اند تا فریاد اعتراض جان به لب رسیدگان مردم این کهنه دیار، همچون ناقوسی برای آزادی باشد.

بیژن صف سری



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy