Saturday, Apr 15, 2023

صفحه نخست » نایلون به جای روسری

رقیه رضایی - ایران وایر

شنبه است، ۲۶ فروردین ۱۴۰۲؛ ضرب‌الاجل «احمدرضا رادان»، فرمانده کل فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که گفته بود اگر زنان حجاب را رعایت نکنند، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند، سر رسیده است. در روزهای گذشته اما، همزمان با افزایش فشارها بر زنان برای رعایت حجاب اجباری، تعداد آن‌ها که گفته‌اند دیگر حتی روسری و شال در کیف‌شان نمی‌گذارند و کاملا بدون حجاب اجباری در انظار عمومی ظاهر می‌شوند، بیشتر شده است.

naylon.jpgشماری از زنان جوان هم می‌گویند که به جای شال و روسری در کیف دستی‌شان، شلوارک، سوئیشرت، نایلون دسته‌دار یا کیف پارچه‌ای خرید می‌گذارند تا اگر ماموران و لباس‌شخصی‌ها آن‌ها را وادار به پوشاندن سر کردند، نایلون پلاستیکی خرید را بر سر بکشند.

این میزان نوآوری، مقاومت و شجاعت از کجا می‌آید؟ برای پاسخ به این سوالات، «ایران‌وایر»، با دو زن جوان در ایران که گذاشتن نایلون خرید در کیف را اجرا می‌کنند و «فاطمه حقیقت‌جو»، مدیر موسسه «خشونت‌پرهیزی برای دموکراسی»، گفتگو کرده است.

به عقب بر نمی‌گردیم

«میم»، زن جوانی است که در تهران زندگی می‌کند. او از خانواده‌ای مذهبی می‌آید که با این‌که خودش اعتقاد به حجاب نداشته، به‌خاطر خانواده و احترام به آن‌ها، حجاب معمول زنان در ایران را تا چند ماه پیش دست‌کم در حضور خانواده رعایت کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

اما، خودش می‌گوید که بعد از این‌که «سپیده رشنو را آن طور کتک‌خورده جلوی دوربین نشاندند و مجبورش کردند اعتراف کند»، دیگر حاضر نشده به احترام کسی روسری سر کند: « برای من شهروند، کاری که با سپیده رشنو کردند، قدرت‌نمایی حکومتی بود که یک قانون اجباری را دارد به ما تحمیل می‌‌کند و ما هم در مقابل هیچ قدرتی نداریم. تا الان هیچ وقت نظرمان را راجع به قانون حجاب اجباری نپرسیده‌اند و حتی وقتی حجاب داشتیم، با ما با خشونت برخورد کردند.»

او ادامه می‌دهد: «برای من خیلی سنگین بود که مهسا امینی حجاب داشت و کشتندش. با کشته شدن مهسا، همه چیز تمام شد، سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. من مطمئن شدم کسی اصلا حق ندارد از من بپرسد که چرا حجاب سرت نیست. چون این‌قدر موضوع واضح است که گفتن ندارد.»

«شین» نیز اسم مستعار زن جوان دیگری است که در شیراز بدون حجاب اجباری تردد می‌کند و حدودا چند هفته‌ای است که به ذهنش رسیده که در مقابل وسوسه برداشتن روسری در کیف که ممکن است مقاومت او را بشکند، بایستد. او حالا، شلوارک یا نایلون دسته‌دار خرید در کیفش می‌گذارد.

به گفته او، همه چیز برایش با مرگ «ژینا (مهسا» امینی» در زمان بازداشت در گشت ارشاد شروع شده و اوایل خیلی ترس و لرز داشته، ولی بعد که دیده زنان دیگر، خصوصا زن‌هایی که مسن‌تر هستند حجاب سرشان نمی‌کنند، او هم شجاع‌تر شده است: «هنوز هم می‌ترسم، تازگی‌ها شروع کرده‌ام اصلا شال و روسری و کلاه با خودم نمی‌برم. من هنوز هم عینک آفتابی و ماسک می‌زنم که کسی از من عکس نگیرد و برایم دردسر نشود. در شیراز فضا بازتر از تهران است، مردم پشت زنان می‌ایستند و اکثریت بدون حجاب هستند.»

او با تاکید بر این که از وقتی با خود روسری بر نمی‌دارد بیشتر از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کند تا دیده شود، می‌گوید: « شاید یک نفر من را ببیند و جراتش بیشتر شود برای همین سعی می‌کنم بیشتر در انظار عمومی آفتابی شوم.»

حجاب اجباری همین‌قدر مسخره است

روایت «شین»، از روزی‌که دیگر به‌جای روسری، شلوارک یا اشیای بی‌ربط در کیفش گذاشت تا اگر تحت فشار قرار گرفت که سرش کند، نتواند و تا آخر مقاومت کند، این‌گونه است:

«ایام عید، تذکر زیاد بود در شیراز. در مسیرم به باغ ارم از قصد روسری نبردم. با خودم فکر کردم یک درصد اگر طرف بگوید روسری سر کن، شاید بترسم و سر کنم. بنابراین نبردم که بایستم و مبارزه کنم. یک کیسه نایلونی بزرگ برداشتم و منتظر بودم که مسئول بلیط به من تذکر بدهد ولی خب اصلا به روی خودش نیاورد، چون تعداد ما زیاد بود و اگر می‌خواست تذکر بدهد باید عملا هیچ‌کس را راه نمی‌داد. برداشتن نایلون از سر خشم و استیصال بود. می‌خواستم به آن‌ها بگویم ببینید این حجابی که شما این همه برایش جلز و ولز می‌کنید، برای ما به اندازه یک نایلون دسته‌دار هم ارزش ندارد. چیزی که ما را مجبور می‌کنید بپوشیم، همین‌قدر مسخره است. همه خشمی که در این چند ماه با خودم جمع می‌کردم تبدیل شد به این ایده که اگر مجبور شدم و راه دیگری نبود، کیسه خرید سرم بکشم. حالا، همیشه حوله، شلوار، نایلون با خودم می‌برم تا ببینند که ما چقدر مصمم هستیم و کوتاه نمی‌آییم. فلسفه حجاب نپوشیدن این است که بفهمند تحمیل حجاب چقدر آزاردهنده و مسخره است. انگار که واقعا آنطور که مسیح علی‌نژاد می‌گوید، حجاب دیوار برلین جمهوری اسلامی است و اگر بریزد، هیچ چیزی مثل قبل نمی‌شود.»

اگرچه میم و شین در دو شهر متفاوت زندگی می‌کنند و در این‌باره با هم از قبل گفتگو نکرده بودند، ایده آن‌ها خیلی شبیه هم است؛ خلاقیتی که احتمالا هم‌زمان به ذهن زنان زیادی رسیده است.

در واقع روایت میم هم کم و بیش شبیه روایت بالا است؛ زنانی‌که برای تفریح در روزهای عید نوروز بیرون رفته‌اند و یک نفر، خلاقانه در مقابل فشار مامورانی که به آن‌ها اجازه ورود نمی‌داده، سوئیشرتش را دور سرش پیچیده است: «وضعیت مسخره‌ای بود و عملا شد مسخره کردن حجاب. همان‌جا ما فکر کردیم چه کار خوبی! اگر قرار است چیزی را این‌طور به ما زور کنند، چقدر خوب است که فرق آن کسی که به اختیار خودش چیزی سرش کرده و آن دیگری که به زور به سرش چیزی را تحمیل کرده‌اند، این طور نشان دهیم.»

میم ادامه می‌دهد: «ما هیچ راهی دیگری به جز نافرمانی مدنی نداریم. این حس خشم و نفرت من را خیلی از زنان دیگر هم دارند. این خشم و نفرت بوده که به احتمال زیاد، ایده حجاب پلاستیکی را در سر ما تک تک و جدا از هم پرورانده است. دیگر می‌خواهد چه شود؟ قرار است مگر چکار کنند دیگر؟ ما چیزی برای از دست دادن نداریم. قرار است یک روزی مثل سپیده رشنو بنشانندت جلوی دوربین یا مثل مهسا تو را بکشند، پس مسیر دیگری را می‌توانی انتخاب کنی و با سربلندی بیشتری ادامه بدهی.»

اگر جمهوری اسلامی بساط حجاب را جمع نکند، خودش رفتنی است

«فاطمه حقیقت‌جو»، مدیر موسسه خشونت‌پرهیزی برای دموکراسی، معتقد است که زنان ایرانی تصمیم به نافرمانی مدنی گرفته‌اند و این امری مشروع است. چرا که اولا نباید مطیع قوانین تبعیض‌آمیز بود و دوما، اساسا این «ابداعات اخیری که کسانی مانند رییس پلیس اعلام کرده‌اند»، «من‌درآوردی و غیرقانونی» است.

اشاره خانم حقیقت‌جو به خط و‌نشان‌های مختلف مقامات جمهوری اسلامی برای زنان است. مثلا این‌که، فرماندهی انتظامی اواسط فروردین‌ماه بیانیه داد و اعلام کرد که دوربین‌هایی برای تشخیص چهره و هویت زنانی که حجاب اجباری سر نمی‌کنند، در معابر عمومی نصب خواهد شد. یا اظهارات دادستان عمومی و انقلاب خراسان جنوبی که گفته بود در صورت بی‌حجابی زنان در خودرو، خودروی آن‌ها برای ۲۰ روز توقیف می‌شود.

حقیقت‌جو که خود در مجلس ششم، نماینده بوده، توضیح می‌دهد: «قانون حجاب بر هیچ‌کدام از این ضوابط اعلام شده، تاکید نکرده است. مواردی مانند جریمه بر اساس فیلم‌های دوربین‌ها کاملا غیرقانونی است. پس این موارد چه قانون باشد چه سلیقه‌های من‌درآوردی دستگاه‌های اجرایی، هیچ‌کدام نباید تبعیت شود چرا که غیرعادلانه است.»

به باور او، «زنان ایرانی استراتژی مبارزه با حجاب اجباری را انتخاب کرده‌اند و بسیار خلاقانه متناسب با شرایط عمل می‌کنند.»

او ایده برداشتن نایلون به جای شال و روسری را استراتژی «کاهش هزینه» عنوان کرد و به ایران‌وایر می‌گوید: «این ابتکارات و نوآوری‌هاست که جنبش را به هدفش نزدیک می‌کند و هر چه این ابتکارات بیشتر باشد، بهتر است. تمامی این‌ها، روش‌های کم‌هزینه و خشونت‌پرهیز است. اگرچه، یکی از اشکال مبارزه غیر خشونت‌آمیز حضور در خیابان است، اما زمانی که هزینه آن زیاد باشد کاربرد ابتکارات دیگر مانند آنچه که ما در ایران در ماه‌های اخیر شاهد هستیم هم بسیار کارآمد است.»

فاطمه حقیقت‌جو با نام بردن از چندین روش نافرمانی مدنی مردم که در ماه‌های اخیر گسترش یافته، از جمله رقص و پایکوبی مردم در مقابل کافه‌ای به خاطر پخش موسیقی پلمب شده یا صف طولانی خرید در مقابل لبنیاتی که از زنان در مقابل فرد ماست‌پاش حمایت کرده، می‌گوید: « تمامی این موارد از جمله روش‌های مبارزه غیرخشونت‌آمیزی است که ما را به هدف جنبش «زن، زندگی، آزادی» نزدیک‌تر می‌کنند. همبستگی اقشار مختلف، تداوم نوآوری‌ها، حفظ امید برای تغییر و سازماندهی بهتر، باعث پیروزی می‌شود.»

او در پایان تاکید می‌کند: «اگر رژیم بساط حجاب را جمع نکند، این مبارزه باعث برچیده شدن اصل نظام می‌شود. حالا انتخاب با رژیم است! زنان ایرانی پیروز این صحنه هستند.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy