Friday, May 26, 2023

صفحه نخست » کسب آمادگی برای یک جنبش سرکوب ناپذیر، کورش عرفانی

Kourosh_Erfani-7.jpgدر ایران و به طور مشخص، در اقتصاد این کشور، رویدادهایی در حال وقوع است که بعید است بتوان هیچ چشم انداز خوبی را برای آن در نظر گرفت؛ برعکس، همه چیز گواهی می‌دهد که به سوی یک فاجعه‌ی واقعی در حرکتیم.
براساس یک نظرخواهی از جمعی از هموطنان کنشگر در داخل کشور، بیش از دو سوم آنها بر این باور بودند که با توجه به موقعیت اقتصادی کنونی پیش بینی بروز شورش‌ها و نارضایتی‌های معیشتی قوی است. یک سوم در این باره مطمئن نبودند. اما نکته‌ی مهم این که در بین دو سوم صحبت از بروز ناآرامی هایی است که مردم به فقر کشیده شده و گرسنه آغاز خواهند کرد ولی نیاز به سازماندهی و رهبری دارد.

وضعیت اقتصاد رژیم

بدهی دولت در حال افزایش است. «مجموع بدهی دولت به نظام بانکی و همچنین سازمان‌ها حدود ۱۱۴۴ هزار میلیارد تومان و بدهی شرکت‌های دولتی نیز حدود ۱۸۹۴ هزار میلیارد تومان است. همچنین بدهی دولت به صندوق توسعه ملی حدود ۷۴ میلیارد دلار است». کل این بدهی به دلار با نرخ ۵۳۰۰۰ تومان رقمی معادل ۱۳۱ میلیارد دلار می‌باشد. کسری بودجه در سال گذشته برابر با ۷۹۴ هزار میلیارد تومان یا معادل دلاری ۱۵ میلیارد دلار بوده است. رقم کل بودجه سال گذشته ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان بوده که میزان کسری در واقع ۲۱ درصد کل بودجه بوده است.
بودجه سال ۱۴۰۲ دولت معادل پنج هزار میلیارد تومان است که با توجه به بالا رفتن نرخ عمومی تورم باید منتظر کسر بودجه‌ای به مراتب بالاتر از ۲۱ درصد باشیم. اما اگر حتی همین رقم سال گذشته را مبنا قرار دهیم، که غیر منطقی است، دولت تا پایان سال با کسر بودجه‌ای بالای یک هزار میلیارد تومان یا به عبارتی معادل ۲۰ میلیارد دلار مواجه خواهد شد.
در نبود درآمدهای ارزی کافی، دولت می‌بایست تمام این رقم را به اضافه‌ی رقمی که بابت بازپرداخت اجباری سررسید بدهی‌های دولتی خواهد داشت و برای آن پولی ندارد از طریق فشار بر مردم تعیین کند. این امر در قالب افزایش نرخ کالاها و خدمات دولتی مانند افزایش قیمت سوخت (بنزین، نفت، گازوئیل، گاز)، آرد (نان)، نهاده‌های دامی، برق، آب، حمل و نقل، عوارض دولتی و امثال آن خواهد بود. بنابراین مردم باید آماده باشند که یک فشار تورمی فوق العاده را که قرار است برای دولت کسری عظیم بودجه‌اش را تامین کند بر دوش بگیرند. مردمی که تا همین جا نیز به فقر و گرسنگی کشیده شده‌اند.
در این میان دولت به محض مواجه شدن با کسری‌های دیگر به سوی قرض گرفتن مجدد از بانک مرکزی می‌رود، پایه پولی را گسترش می‌دهد، نقدینگی را بازهم از ۶ هزار هزار میلیارد تومان عبور خواهد داد و تورم را برای کالاهای اساسی به سوی سه رقمی شدن خواهد برد. ورود اقتصاد ایران به ابرتورم (hyperinflation) در حال انجام است.
در مقابل رشد این ارقام فاجعه آفرین دولت نمی‌خواهد یا بهتر است بگوییم نمی‌تواند کاری صورت دهد. درست به مثابه پزشکی که شاهد از دست رفتن هر چه بیشتر خون از پیکر بیمارش است و نمی‌تواند آن را بند آورد. در یک جایی، کشش اقتصاد برای تحمل این میزان از کسری و کمبود و حفره‌ی مالی و مدیریتی به پایان می‌رسد. چه موقع؟ به دلیل عد شفافیت آماری به طور دقیق نمی‌توان گفت اما به احتمال بسیار در همین سال ۱۴۰۲خورشیدی.
با افزایش در این کشور از تامین حداقل‌های حیاتی عاجز خواهند شد. فقر این بار سراغ قشرهای پایین جامعه نمی‌رود، این انجام شده است، حالا نوبت به فقر کشیدن تمامی لایه‌های میانی جامعه است و کسبه و کارمندان عالیرتبه و متخصصین (مهندسین و پزشکان) را نیز در برخواهد گرفت. در مجموع این چیزی معادل هشت دهک را شامل خواهد شد. به قول یک رسانه، «شتر فقر پشت در خانه میلیاردهای کشور» نشسته است.
ادامه‌ی این روند اقتصادی آثار و عوارض اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. یک حرکت اعتراضی با ماهیت معیشتی و صنفی نوع جدیدی از جنبش اعتراضی است که بعد از قیام اعتراض افزایش قیمت شکر و تحریم تنباکو در ایران در دوران پیش از مشروطیت سابقه نداشته است. در طول پنجاه سال گذشته یا جنبش‌های بزرگ سیاسی داشته‌ایم و یا حرکت‌های کوچک صنفی. این برای نخستین بار خواهد بود که به سوی یک جنبش بزرگ صنفی و معیشتی می‌رویم.

حرکت اجتماعی متفاوت

ویژگی هر دو نوع حرکت‌های متداول در ایران بعد از انقلاب ۵۷ قابلیت سرکوب آنها بوده است. جنبش‌های سیاسی را به دو دلیل می‌شد سرکوب کرد. ۱) بارقه‌ی محتوایی آنها بهانه‌ی لازم را به دست رژیم می‌داد که چنین حرکت هایی را «برانداز» و «مخل امنیت نظام» و امثال آن تلقی کرده و برای مقابله آنها را به خاک و خون کشد. ۲) عمق باور شرکت کنندگان به مطالبات این جنبش‌ها در هیچ مورد در حدی نبوده است که بتواند بسیج گر یک نیروی گسترده‌ی باورمند و قاطع و جدی و پایدار برای تحمل و مقابله با سرکوب و به پیروزی رساندن جنبش باشد.
حرکت‌های صنفی و معیشتی نیز به دلیل پراکندگی، محدود بودن، نداشتن سازماندهی و رهبری و بدون برنامه و استراتژی به راحتی مورد بی اعتنایی یا سرکوب قرار گرفته‌اند.
اینک می‌رویم که برای نخستین بار در ماه‌های آینده شاهد حرکتی باشیم که در آن هم گستردگی شمار معترضین را داشته باشیم و هم قاطعیت جمعیت شرکت کننده در آن را. گستردگی به واسطه‌ی آن که موضوع اعتراضات، موقعیت صنفی و معیشتی بیش از ۷۰ میلیون ایرانی را پوشش می‌دهد و قاطعیت، برای این که شکم خالی با کسی شوخی ندارد. این جنبشی است که به واسطه‌ی ماهیت خود آن چه را که قرار است مایه ترس آفرینی سرکوب باشد در خویش دارد: بقای فیزیکی شرکت کنندگان و به همین دلیل، قابل سرکوب نیست. حاضران در این جنبش یا باید ساکت باشند و بمیرند یا باید خطر کنند که زنده بمانند. صحبت از جنبشی است که در آن لایه‌های مختلف جامعه در می‌یابند که فرار و پرهیز از مرگ احتمالی ناشی از اعتراضگری به معنای پذیرا شدن مرگ حتمی ناشی از گرسنگی است.
این بار تمامی کنشگران اجتماعی داخل کشور و فعالان سیاسی باید خود را برای مدیریت چنین حرکتی آماده کنند. حرکتی که در ابتدا فاقد آرمان خواهی سیاسی، وسیع و فراگیر است و در عین حال، مثل همیشه، فاقد سازماندهی و رهبری است. تعامل با این نوع حرکت که سابقه‌ی تاریخی چندانی در حافظه‌ی جمعی ایرانیان ندارد کار آسانی نیست و باید برای آن آمادگی‌های خاصی کسب کرد.
تزریق آرمان‌های سیاسی در این جنبش آسان نخواهد بود، زیرا اکثریت جمعیت برای درد گرسنگی به خیابان خواهد آمد نه نبود آزادی و دمکراسی و سکولاریسم. آن بخش از اپوزیسیون که بخواهد ناشیانه این گونه شعارها و مطالبات را به درون جنبش تزریق کند با استقبال مواجه نشده و باید برود صبر پیشه کرده و منتظر ایام بهتری برای طرح آرمان‌های خویش باشد.
بزرگترین خدمتی که افراد و تشکل‌های صنفی و مدنی و سیاسی می‌توانند در حق این جنبش کنند یکی کمک به سازماندهی آن، یعنی تشویق کار جمعی منظم میان لایه‌های مختلف معترض است و دیگری، تدارک یک رهبری که قادر باشد حرکت را در گام نخست به سوی طرح حقوق معیشتی و صنفی شرکت کنندگان در سطحی وسیع و کشوری به پیش برد.
تاکید می‌کنیم که هر نوع سیاسی کردن و به ویژه «بیش از حد سیاسی کردن» (over-politicization) جنبش مورد بحث، آن را تبدیل به یک ملغمه‌ی شکست پذیر می‌کند. این قابل پیش بینی است که دشمنان جنبش مردمی برای فلج کردن و آشوب انداختن درون آن به این کار اقدام کنند؛ باید هشیار بود.
اگر تمرکز هوشمندانه‌ی اپوزیسیون و کنشگران در داخل در مرحله‌ی نخست بر مطالبات صنفی و معیشتی باقی بماند و جنبش موفق به تثبیت و توسعه‌ی خود شود در مراحل بعد و با رعایت خصلت تدریجی، طبیعی و منعطف می‌توان گام به گام مطالبات از جنس اجتماعی و مدنی و فرهنگی و سپس، در مراحل پیشرفته تر، خواست‌های بارز سیاسی را نیز عنوان کرد.

تجربه‌ها

جنبش مهسا فرصتی بود برای مشاهده‌ی اثرات مخرب کار آماتور، ناشیانه، غیر حرفه‌ای، احساسی، هیجانی، سلبریتی بازی و امثال آن. این بار باید بند ناف جنبش اعتراضی معیشتی را از این نوع بازی‌های کودکانه‌ی شبه سیاسی و رسانه‌ای برید و آن را با یک منطق درون زای اجتماعی به پیش برد. منطقی که در آن توانمندی مشخص لایه‌های مردمی شرکت کننده در جنبش تعیین کننده‌ی شعارها و مطالبات و خط محتوایی آن باشد نه نفوذ مشتی خارج نشین بیکاره و رسانه‌های غرض ورز وابسته به بیگانه.
برای حفظ سلامت جنبش معیشت محور آینده از حالا باید اندیشید و فکر کرد. از حالا باید استراتژی روشن تدوین کرد، به شعارهای مناسب فکر کرد، روش‌های برخورد با سرکوب را بازاندیشی کرد، ساختارهای مناسب مدیریتی برای آن را در نظر داشت و طریق درست رهبری یا هدایت آنها را پیش بینی کرد. از همین حالا.
از حالا باید رسانه‌های مستقل مردمی و غیر وابسته به بیگانگان را تقویت کرد تا به جای رسانه‌های آشکار و مشکوک دولتی که به طور قطع باز در مسیر منحرف ساختن جنبش مردمی آینده دست به کار خواهند شد، این رسانه‌های مستقل و خدمتگزار بتوانند کار مهم اطلاع رسانی و آموزش‌های مبارزاتی لازم را ارائه دهند. نباید اجازه داد باز هم مثل جنبش مهسا پای «تحلیلگرانی» که یک شبه به کارشناس و متخصص و صاحب نظر تئوری‌های انقلاب تبدیل شده بودند به میان آید و شروع به تولید و تزریق محتوای مخرب در افکار عمومی کنند.
این بار باید یک طرح عملی جدی برای پیشبرد جنبش داشت و اجازه نداد مسخره بازی‌های مثل دفتر وکالت و توئیتربازی سلبریتی‌ها، شوهای سیاسی و منشورهای رنگارنگ نمایشی و سفر به کنار دیوار ندبه و امثال آن سایه بر سلامت و شفافیت خواست‌های یک جنبش صنفی-معیشتی متعلق به مردم ستمدیده وغارت شده‌ی ایران افکنده شود.
از هر نوع عامل منحرف ساز و فرعی باید پرهیز کرد و به اصل کار مبارزه پرداخت.

تمرکز مبارزاتی

تمرکز جنبش باید بربرنامه ریزی برای فراگیرسازی خواست‌ها و مطالبات صنفی و معیشتی آن و سازماندهی تداوم و گسترش کار باشد. رژیم بسیار شکننده تر و متزلزل تر از آن چیزی است که تصور می‌شود. فقط نیاز به تمرکز مبارزاتی داریم تا آن را فروبپاشانیم. تمرکز بر خواست هایی مشخص که رژیم در وضعیت کنونی حتی با حداکثر عقب نشینی فرضی خود قادر به پاسخگویی ده درصد آنها نیز نیست. به همین دلیل، هرگونه عقب روی در ورای این حد، آن را به سوی سقوط حتمی ره می‌برد. این یک شانس بزرگ است که قبل از این که طبل‌های جنگ در تل آویو و تهران و واشنگتن و باکو و کابل به صدا درآیند، از شر این رژیم ضد میهنی رها شویم.
سازمان‌ها و احزاب سیاسی از یک سو و تشکل‌های صنفی و مدنی از سوی دیگر -که یگانه نهادهای مناسب برای دور نگه داشتن دلقک‌ها و فرصت طلب‌ها و عوام فریب‌ها و کارمندان ریز و درشت موساد و اینتلجنت سرویس هستند- باید از حالا به طراحی استراتژی مناسب برای جنبشی که در راهست بپردازند. باید توطئه‌های رژیم و دشمنان قسم خورده‌ی ایران مانند خامنه‌ای و نتانیاهو را از حالا شناسایی کرد و اجازه نداد که جو را به سوی جنگ و لشگرکشی و درگیری نظامی و امثال آن ببرند.
این رژیم رفتنی است چرا که اقتصادی که رژیم ۸۰ درصد کنترل آن را در چنگ خود دارد رو به فروپاشی است. این پاشنه‌ی آشیل رژیم است و باید آن را گرفت و جلو رفت تا این غول را از پا درآورد. اقتصاد آن حوزه‌ای است که رژیم بازی را در آن باخته است و باید تبدیل به بستر و چارچوب مناسب برای ساختن استراتژی جنبش بعدی باشد.
جنبشی که با تکیه بر هوش مدیریتی خود با مطالبات معیشتی آغاز می‌کند، با عقب راندن و آشکار شدن عجز حاکمیت در این باره تغییرات اجتماعی، مدنی و فرهنگی را مطرح می‌کند و دست آخر، در مقابل ناتوانی رژیم در برآورده سازی آنها، خواست مشخص سیاسی تغییر حکومت را عنوان می‌سازد و اجرایی می‌کند.
شدنی است اگر هشیار باشیم. به ماجراجویان و دلقک‌ها فرصت ندهیم و خود را برای یک کار دارای هدف، استراتژی، سازماندهی و مدیریت و رهبری آماده کرده باشیم. انتخاب با ماست.

کورش عرفانی

برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv
جهت اطلاع از نظریه‎ ی «بی ‎نهایت ‎گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: «بی ‎نهایت ‎گرایی: نظریه ‎ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
آدرس تماس با نویسنده: [email protected]
توئیتر: KoroshErfani@



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy