Monday, Jun 5, 2023

صفحه نخست » اظهارات رئیس سابق زندان اوین، اعتراف به جنایت یا کتمان حقیقت، محمود زهرایی

Mahmoud_Zahraei.jpgماشین سرکوب و کشتار جمهوری اسلامی بی‌وقفه ادامه دارد و هیچ نشانی از چرخش و نرمش و اصلاحی وجود نداشته و نخواهد داشت. قطاری که ۴۴ سال پیش با مقصد آزادی و استقلال و وآرزوهای زیبا، اکثریت مردم ایران را در خود جای داده بود، از همان روزها و هفته‌های اول و در ایستگاههای مختلف، مسافران، ده‌ها ده‌ها از آن پیاده شدند و این قطار در مسیر خود همچنان به پیاده شدن مسافران ادامه می‌دهد و اکنون به یقین می‌توان گفت که در این قطار با مقصد مرگ، جز مزدوران و سرکوبگران و وابستگان این جنایتکاران، انسان شریف و آزاده‌ای باقی نمانده است.

همراه با گسترش اعتراضات و عمیق و عمیق‌تر شدن مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران و بی‌آینده شدن رژیم ج. ا، مزدوران و سرکوبگران باقی مانده در این قطار هم با انگیزه‌های گوناگون و در ایستگاههای پایانی یکی یکی در حال پیاده شدن از این قطار هستند.

اینکه این مسافران از خواب بیدار شده و یا از مشاهده نزدیک شدن قطار به تونل مرگ، برای نجات خود، پیاده می‌شوند، بر ما پوشیده است. اما صرف ریزش نیروهای سرکوب و یقینا به میزان بزرگ بودن این مهره ها، میتواند پیام‌آور نزدیکتر شدن این قطار به ایستگاه پایانی و نابودی و سرنگونی ج. ا باشد.

در راستای همین ریزش است که از میر حسین موسوی دلباخته امام که تا چندی پیش سودای بازگشت به دوران طلایی امام را داشت، فردی با ایده‌های براندازی پدید می‌آورد.

ما ضمن استقبال از این ریزش ها، هیجان زده و دستپاچه نمی‌شویم و بدون نیت خوانی و خوب و بد کردن انگیزه ها، فقط افشای کامل حقیقت وعدم کتمان حقیقت در جهت تحقق عدالت انتقالی را، میزان صداقت و ارزش‌گذاری این ریزش‌ها قرار می‌دهیم.

اظهارات اخیر مرتضوی رئیس سابق زندان اوین و یکی از مهره‌های سرکوب و جنایت، را از چند منظرمیتوان مورد بررسی قرار داد.
هرچند او قبلا و به مقدار بسیار محدودتر و خفیف ترمطالبی در این زمینه‌ها اظهار داشته بود، اما اعترافات اخیر این مهره قبلا موثر رژیم، نمی‌بایست کم ارزش و غیر مهم تلقی شود.

اعتراف به جنایات انجام شده در زندانها، بویژه کشتار ۶۷، از زبان رئیس یکی از مخوف‌ترین زندانها، از منظر حقوق بین الملل و در شرایطی که دادگاه تجدد نظر حمید نوری در جریان است، البته می‌تواند مهم باشد و ما باید از آن استقبال می‌کنیم، اما اولا این اعترافات به معنی تایید جرم است و نه اثبات جرم، که این جنایات سالیان درازیست توسط زندانیان و خانواده‌های اعدام شدگان به اثبات رسیده و هیچ اعترافی گویاتر و بالاتر از جانهای شیفته‌ای که زیر خاک مدفون شده‌اند و بدنهای نازنینی که شکنجه شده‌اند و عزیزانی که رنج زندانهای ضد انسانی را تحمل کرده اند، نخواهد بود.

ثانیا اعتراف به جنایت نباید و نمی‌تواند با بازگو نکردن همه حقیقت و یا کتمان حقیقت همراه باشد.

محورهای کلی اعترافات مرتضوی را تا اینجا میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:

۱- در زندانهای ج. ا و در بازه زمانی تصدی ایشان به عنوان رییس زندان، جنایاتی اتفاق افتاده است.
۲- ایشان به عنوان رئیس زندان نه تنها در هیچ بدرفتاری علیه زندانیان شرکت نداشته که با جدیت در صدد مقابله با اعدامها، خشونت ورزی‌ها و کارهای غیرقانونی، بوده و در این رابطه مورد بی‌مهری و حتی خلع مسئولیت واقع شده.

۳-عدم دخالت و حتی‌عدم اطلاع رئیس زندان از اجرای احکام اعدام و پایین آوردن نقش خود در حد نظارت و رتق و فتق امور صنفی.

۳- اظهار نظر قاطع و بی‌تردید در مورد بی‌اطلاعی آقای میرحسین موسوی از وقوع اعدامهای ۶۷

۴- مسئولیت‌زدایی و پافشاری بر روی بی‌اهمیت بودن نقش حمید نوری در کشتار ۶۷ و حتی مظلوم‌سازی از این جنایتکار.

هانا آرنت افشاگری را مستلزم افشاگری کامل می‌داند، از جمله افشاگری علیه خود.
اما آنچه مرتضوی تحت عنوان افشاگری مطرح کرده فقط تایید بخشی کوچکیست از آنچه تاکنون اثبات شده که با کل حقیقت فاصله بسیار دارد و کتمان حقیقت است و همچنین وارونه کردن حقیقت.

مرتضوی رازهای مگوی بیشماری از جمله محل دفن کشته شده ها، تعداد کشته شده ها، اسامی پاسداران و مزدوران موثر در اعدامها، اسامی شکنجه گران، اسامی عامرین و دستور دهندگان، اسامی کشته شدگان زیر شکنجه و هزاران سئوال بی‌جواب را، ناگفته گذارده.

او از نقش خود و همکارانش در شکنجه و اعدام براحتی گذر کرده و بدون ارائه هرگونه دلیل و مدرکی، در صدد تبرئه نخست وزیر وقت و حمید نوری برآمده.
پافشاری و تاکید چند باره و تردیدناپذیر این مهره رژیم در این رابطه مشکوک و سئوال برانگیز است.

کشف حقیقت منتظر مرتضوی و امثال او نیست که بدون آن‌ها و یا با کتمان و وارونه کردن حقیقت توسط آن‌ها، به بیراهه رود. ما هوشیارانه اعترافات او و امثال او را در کفه سنجش عقل قرار می‌دهیم و بدون غافل ماندن از دسیسه ها، فریبکاری‌ها و نفوذ مهره‌های رژیم برای به انحراف کشاندن مسیر دادخواهی جنبش دادخواهی مردم ایران، معیار و میزان را نه این اعترافات بلکه دیده‌ها و شنیده‌های عزیزانمان در زندانها و منابع موثق و قابل اعتماد دیگر قرار می‌دهیم.

راستی آیا در شرایطی که آقای موسوی خود زندانی و مورد ستم خامنه ایست، پافشاری برروی کشف این حقیقت که ایشان از اعدام‌ها و بخصوص اعدامهای ۶۷ اطلاع داشته و یا بی‌خبر بوده، مسئله فوری و ضروری این مقطع از جنبش است؟ کشف حقیقت نه توجیه‌پذیر است و نه تعطیل بردار. آقای موسوی خود متاسفانه حقیقت‌ها و رازهای مگوی بسیاری را تا کنون در سینه نگهداشته و این خود کتمان حقیقت است. ما برای گذار به دموکراسی و حقیقت خواهی نیاز به روشن شدن تمام ابعاد حقیقت و همه زوایای تاریک آن داریم.

حمید نوری به گواه ۹۰ جلسه دادگاه و اظهارات ده‌ها زندانی مجاهد و مارکسیست و شواهد خدشه ناپذیر، یکی از عناصر فعال و حتی تاثیرگذار در اعدامهای ۶۷ بوده و اعترافات مرتضوی نمی‌تواند در این رابطه شبهه‌ای ایجاد کند.

قبل از او شیخ محمد مقیسه‌ای یا همان ناصریان زندان گوهردشت، تلاش نمود تا نقش حمید نوری را تا حد یک هیچکاره تقلیل دهد. اما شواهد انکار ناپذیر و شهادت‌های محکم و محکمه پسند شاهدان، دادگاه بدوی را قانع نمود تا حکم زندان ابد را برای او صادر نماید.

اکنون با اظهارات مرتضوی می‌توان این فرض را هم از نظر دور نداشت که پروژه‌ای برای لطمه زدن به پروسه دادخواهی در کلیت آن و پرونده دادخواهی حمید نوری و تبرئه او بطور خاص، در جریان است. اتفاقی نمی‌تواند باشد که دفاعیات وکلای حمید نوری در دادگاه تجدید نظر، اصولا و عمدتا بر این موضوع متمرکز است که حمید نوری هیچ مسئولیتی به جز نگهبانی از زندانیان و برآورده نمودن احتیاجات روزمره آن‌ها نداشته و حتی او را با زندانبانان زندانهای سوئد مقایسه کرده و او را مطلقا بی‌اطلاع و بی‌تاثیر در جنایات و اعدام‌ها می‌دانند.

جالب و شگفت‌انگیز است که نوری و وکلایش در دادگاه بدوی منکر کشتار ۶۷ بودند و با زیر سئوال بردن حکم خمینی و اظهارات آیت اله منتظری قصد تبرئه کل نظام از ارتکاب این جنایت را داشتند، اما اکنون با پذیرش ضمنی کشتار ۶۷، قصد دارند نوری را مهره‌ای بی‌آزار و بی‌گناه جلوه دهند.

ضمن تاکید مجدد بر این نکته که ما هرچند باید و لازم است تا از ریزش نیروهای رژیم و بویژه دانه درشت‌ها استقبال و حتی حمایت کنیم و از آن‌ها در جهت کشف و اجرای عدالت استفاده نمائیم، اما نباید با تایید و حلوا حلوا کردن بی‌قید و شرط اظهارات این مزدوران، موجب بی‌اعتبار شدن و به مسخره کشاندن اصل دادخواهی و کشف حقیقت شویم.

محمود زهرایی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy