فرزانه روستایی - هر روز که می گذرد دیوارهای اطراف علی خامنه ای کلفت تر و بلندتر می شود و همین انزوا تخیلات او را قوی تر می کند و فهم او از واقعیت جامعه ایران کمتر می شود. این در حالی است که تجهیز پی در پی سازمان سرکوب او بی تردید دلالت بر اطلاعاتی دارد که آنها دارند و نشان می دهد که موازنه فعلی و صلح مسلح مردم با نظام خیلی پایدار نیست.
حتی اگر مردم دیگر قصد اعتراض و حضور خیابانی هم نداشته باشند هر روز بیشتر می شود تعداد اقتصاددانانی که معتقدند تکلیف این نظام را فروپاشی مالی پولی رقم می زند نه اعتراضات مردمی. اما اینکه در میانه شدیدترین بحران مالی کشور سازمان تبلیغات بیت هزاران میلیارد پول خرج می کند تا اعوان انصار و خدم و حشم و هواداران خامنه ای را به حرم بکشانند و مانور تبلیغاتی برگزار کند همه نشان می دهد که گردانندگان اصلی کشور از فهم اوضاع کاملا قاصرند.
پیش از علی خامنه ای دیگرانی چون معمر قدافی لیبی، صدام حسن عراق، علی عبدالله صالح یمن، و حسنی مبارک مصر، و حتی بشار اسد سوریه نیز در شرایط کاملا مشابهی قرار گرفتند، ولی درگیری با مردم را بر مصالحه و اصلاح ترجیح دادند. حال علی خامنه ای که هزاران معترض زن و مرد جوان را اراذل و اوباش وابسته به خارج می نامد و نیروهای تا دندان مسلح وحشی خود را دوشیزگان بی گناه می پندارد احتمالا خود را برای یک بحران بزرگ آماده کرده است.
هر کس در دل آرزو کند که علی خامنه ای به سرنوشت قذافی دچار شود از فهم سیاسی بی نصیب و تهی است. زیرا تبدیل علی خامنه ای به قذافی مستلزم درگیر شدن همه چیز و همه کس در بحرانی بی پایان است که نباید از آن استقبال کرد. اما هر قدر مردم تحمل کنند و خویشتنداری از خود به خرج دهند ظاهرا علی خامنه ای و فالانژهای حامی او تصمیم خود را گرفته اند تا کنار آمدن با مردم ایران حتی گوشه کوچکی از تصمیم سیاسی آنان نباشد.
***