ایران وایر - «علی خامنهای» یکی از دولتهای ایران متهم کرده که با ایالات متحده همکاری نظامی کرده است. افکار عمومی احتمال این دولت را دولت «محمد خاتمی» فرض میکند. احتمال دارد که دولتی در ایران بدون موافقت خامنهای با ایالات متحده همکاری نظامی کرده باشد؟
در سخنرانی سی و چهارمین سالگرد شروع حکمرانیش بر ایران، خامنهای در انتقاد از ایالات متحده گفت است «در یکی از آن دولتها(ی جمهوری اسلامی) که متاسفانه گویا کمک هم به آمریکاییها شده بود، ایران را «محور شرارت» نامیدند».
در ایران با توجه به عواقب جدی که برای تماس با دولت آمریکا وجود دارد، آیا امکان دارد که دولتی وارد همکاری نظامی با ایالات متحده بدون مجوز خامنهای شود؟ به هیچ وجه. رهبر جمهوری اسلامی مامور در سطح سرلشکر برای این کار داشته که به گفته مقامهای ایالات متحده به طور مرتب برای آنها پیام می فرستاده و میگرفته است. این فرد کسی نیست جر قاسم سلیمانی. آیا احتمال دارد که او بدون اطلاع خامنهای به نظامیان آمریکا کمک کرده باشد؟
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
خامنهای بارها گفته است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی موضوعی حاکمیتی است که دولتها نقش نهایی تعیین کننده در آن ندارند و موضوع با مشورت شورای عالی امنیت ملی شکل میگیرد که مصوبات آن باید به تایید خود او برسد. اما اینک برای در هم شکستن دولتهای پیشین که در زمان حیات شان از کارشکنی او و نهادهای تحت امرش در امان نبودند، آنها را متهم به همکاری نظامی با آمریکا کرده است.
گرچه علی خامنهای همکاری نظامی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا را در سخنرانی خود محدود به یک دولت کرده اما اظهارات مقامهای آمریکایی به وضوح نشان میدهد که این تماس تا اواخر زندگی قاسم سلیمانی فرمانده ترور شده نیروی قدس شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داشته است.
به طور مثال «دیوید پترائوس» ژنرال چهار ستاره ارتش ایالات متحده و اولین فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق گفته بود که در سال ۱۳۸۵ یعنی زمانی که «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور ایران بود، سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی برای او پیامی فرستاده بود و از او خواسته بود درباره نبرد با شبه نظامیان در بصره به جای هرکس دیگری با او وارد مذاکره شود.
پیام سلیمانی از طریق «جلال طالبانی» رییس جمهور وقت عراق و از نیروهایی که در زمان صدام در ایران زندگی میکرد برای ژنرال پترائوس فرستاده شده بود.
بنابر روایت ژنرال پترائوس، طالبانی به او اطلاع داده بود که از جلسه ای با سلیمانی می آید و او پیامی برای فرمانده نیروهای آمریکایی با این مضمون فرستاده است: «ژنرال پترائوس شما باید بدانید که من قاسم سلیمانی سیاست ایران را در ارتباط با عراق کنترل می کنم و به جز عراق کنترل سیاست ایران در سوریه، افغانستان و غزه را بر عهده دارم».
پترائوس گفته بود نکته ای که سلیمانی میگفت این بود که تو باید با من توافق کنی دیپلمات های ایرانی و دیگران را فراموش کن، [برای حل بحران بصره] ما باید با هم توافق کنیم. اما این اولین باری نبود که سلیمانی به آمریکایی ها علامت همکاری می فرستاد.
به گفته مقامهای وزارت خارجه آمریکا، پس از حملات یازدهم سپتامبر به برجهای سازمان تجارت جهانی در نیویورک و تصمیم آمریکا برای حذف طالبان از افغانستان، نیروهای تحت امر سلیمانی در هتلی در ژنو با مقام های دولت آمریکا دیدار کردند و نقشههایی از محل اختفای رهبران طالبان و شیوه مناسبت حمله برای برچیدن حکومت یا به گفته خودشان «امارات اسلامی طالبان» به ایالات متحده داده بودند.
یکی از مقامهای آمریکایی در مستندی که توسط «بیبیسی» ساخته شده، گفته بود یکی از اعضای نیروی قدس سپاه نقشه مورد اشاره درباره افغانستان را نشان و درباره آن توضیح و در پایان جلسه نقشه را روی میز گذاشت. وقتی به او گفتیم که نقشه را فراموش نکند او گفت که نقشه را برای شما اینجا می گذاریم و آن را نگه دارید.
به گفته مقامهای وزارت خارجه ایران در دوره وزارت «کمال خرازی» پیروزی سریع آمریکا و نیروهای ائتلاف برای آزاد کردن افغانستان از نیروهای طالبان به جز کمک قاسم سلیمانی و همکاری نیروهای او در منطقه شرق ایران که آن زمان «اسماعیل قاآنی» در راس آن بود، ممکن نبود. قاآنی با کشته شدن سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس رسید.
دورهای که از کمک حیاتی سلیمانی به نظامیان آمریکایی یاد می شود، همزمان با ریاست جمهوری «محمد خاتمی» است اما اینک آشکار است که دولت جمهوری اسلامی نه تنها هیچ کنترلی روی نیروی قدس ندارد بلکه به گفته «محمدجواد ظریف» در اظهارات جنجالیاش در زمان وزارت خارجه، این دیپلماسی (وزارت خارجه و دولت) است که به میدان (نیروی قدس) خدمات می دهد و از سیاست های آن در منطقه پیروی می کند.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور پیشین که در زمان درگذشت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، در سالهای آخر حیات به دلیل نقش مخربی که نیروی قدس در روابط خارجی ایران ایجاد کرده، از تاسیس آن خرسند نبود.
«جعفر شیرعلینیا» نویسنده کتاب زندگی نامه هاشمی رفسنجانی، روایت کرده است که او در هنگام تدوین این کتاب گفته بود نیروی قدس یک «اشکال واقعی» دارد: «اشکالش این است که وزارت خارجه را از اِعمال مسئولیت خودش در حساسترین نقاطی که به ما مربوط میشود محروم کرده است. در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، یمن و هر جایی که اینگونه میشود، ما حقیقتا مشکل داریم. کسی نمیتواند در این کشورها سفیری را بدون موافقت سپاه قدس بگذارد».
نیروی قدس سپاه طرح علی خامنهای در سال ۱۳۶۹ حدود یک سال پس از شروع حکمرانی او بر ایران به عنوان فرمانده کل قواست. با وجود همکاری تنگاتنگ نیروی قدس با ایالات متحده در افغانستان و تلاش برای همکاری بیشتر در عراق، خامنهای نه تنها مسئولیت آن را به گردن نمی گیرد که همکاری با دولت آمریکا را در نتیجه تصمیم دولت وقت، اعلام می کند.
سلیمانی بیش از دو دهه فرمانده نیروی قدس و عنصر ثابت و تعیین کننده سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود. محمدجواد ظریف گفته که پیش از وزارت در زمانی که معاون وزارت خارجه و سفیر ایران در سازمان ملل بوده، در همکاری کامل با سلیمانی قرار داشته است.
علیرغم همکاری سلیمانی با آمریکا، در سالهای آخر حیات او، تبلیغات حکومتی در جهت خلاف آن حرکت میکرد تا جایی که در زمان دولت «دونالد ترامپ» به وضح مقام های ایرانی تلاش می کردند وضعیت بین نیروی قدس و شخص سلیمانی را در برابر ایالات متحده نشان دهند.
پاییز ۱۳۹۷ حدود یک سال قبل از ترور سلیمانی در دی ۹۸ «مایک پمپئو»، رییس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که اکنون وزیر خارجه شده بود، خبر داد که نامه هشدارآمیز برای سلیمانی فرستاده بود اما او این نامه را رد کرده بود.
محتوی هشدار پمپئو به سلیمانی درباره عواقب رفتار نیروهای تحت امر او در عراق بود. پمپئو گفته بود که در نامهاش هشدار داده بود که قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی را مسئول هرگونه حمله به منافع آمریکا در خاک عراق از سوی ماموران نیروی قدس می داند و درباره ارسال نامه گفت: «میخواستیم مطمئن شویم که او و رهبران ایران این موضوع را خیلی واضح و صریح میفهمند».
سلیمانی که زمانی با آمریکایی در افغانستان از طریق فرستادن نقشه همکاری گستردهای آغاز کرده بود و متمایل بود که این همکاری در عراق ادامه کند، نامه پمپئو را قبول نکرده بود.
«محمد محمدی گلپایگانی» رئیس دفتر خامنهای آن زمان ارسال این نامه را تایید کرده و گفته بود زمانی که قاسم سلیمانی در بوکمال در سوریه بود «رییس سازمان سیا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه، نامهای برای سردار سلیمانی فرستاد اما او گفت نامه تو را نمیگیرم و نمیخوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم». پمپئو هم رد این نامه از سوی سلیمانی را تایید کرده و گفته بود «راستش این کار او دلم را نشکست».
سلیمانی در دی ۹۸ در عملیاتی که ترامپ و پمپئو بر آن نظارت داشتند، ترور شد. از آن زمان تاکنون اطلاعات مشابهی زمان آنچه در دوره سلیمانی در اشتیاق به همکاری با نیروی های آمریکایی منتشر می شد، وجود ندارد.
در این مدت ایالات متحده در شروع ریاست جمهوری «جو بایدن» مواضع نیروی قدس در مرز عراق و سوریه را بمباران کرد و البته در جبهه شرقی با خروج از افغانستان دوباره این کشور به دست طالبان سپرده شد. جایی که سرتیپ پاسدار قاآنی جانشین سلیمانی، متخصص آن بخش عنوان می شود.