دینگریزی؛ سعید حجاریان: خداناباوری در ایران درحال همهگیر شدن است
ایندیپندنت فارسی - سعید حجاریان، از بنیانگذاران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و از نظریهپردازان جریان موسوم به اصلاحطلب، در مصاحبهای با روزنامه اعتماد گفت که خداناباوری در ایران درحال همهگیر شدن است. پیش از این، و با توجه به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نظریهپردازان و محققان بسیاری در مورد تضعیف دینداری در میان ایرانیان صحبت کرده بودند. برخی دینداران آن را هشدار و برخی از دیگر اقشار آن را پیشرفتی برای جامعه ایرانی تعبیر کردهاند؛ اما موضوعی که تقریبا همگی بر آن باور دارند، نقش جدی حاکمیت جمهوری اسلامی در این تقابل است.
حکومت دینی جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته با ارائه روایاتی تندروانه از اسلام و تداخل مسائل مربوط به مذهب شیعه با سیاستورزی باعث شده است که با پشتسر گذاشتن هر بحرانی در ایران، به تعداد افرادی که خداناباور یا ضددین و دینگریز میشوند اضافه شود.
سعید حجاریان در گفتوگو با روزنامه اعتماد ضمن اشاره به این موضوع و افزایش خداناباوری در میان نخبگان و توده مردم، گفت: «این مسئله بهدلیل ایدئولوژیکشدن دین از سوی حاکمیت از یکسو و تحولات جامعه از سوی دیگر است. حالا خروجی این وضع ممکن است «ندانمانگاری» باشد یا «خداناباوری». یعنی برخلاف روشنفکری دینی که از مجرای یک محفل و الیت به جامعه وارد شد، پروژه خداناباوری از توده مردم برخاسته است.»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
او البته این مسئله را بیشتر سیاسی میداند تا الهیاتی و معتقد است سیاستهای موجود در ایران به مطرح شدن سیاستهای جایگزین مانند مشروطهخواهی، مشروطه پارلمانی یا مشروطه سلطنتی، جمهوریخواهی محض، جمهوری دموکراتیک یا جمهوری سکولار و سوسیال دموکراسی در میان مردم منجر شده است. این فعال سیاسی در مقابل این فکرها، حامیان امارت اسلامی را نیز قرار داده است و میگوید: «خود من اما بین جمهوریخواهی و مشروطهخواهی رفت و برگشت کردهام. اینها هر کدام نقاط قوت و ضعفی دارند. [...] پرسش این است اگر صندوق رای واقعی برپا شود و هر ایده بتواند از خودش دفاع کند چه گرایشی مسلط میشود.»
پیش از این نیز، بارها نظریهپردازان مسئله دینگریزی و اقبال کم مردم به دین را مطرح کرده بودند. اما از سوی مقابل، افرادی نیز بر خلاف آن معتقدند جمهوری اسلامی باعث افزایش اقبال به دین شده است. حمید پارسانیا، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی، در گفتوگو با وبسایت رسمی علی خامنهای مدعی شد پیمایشهای انجام شده بهخوبی نشان میدهد در هیچ زمانی در همان سطوح عقیدتی و مناسکی، وضعیت دین و دینداری در ایران روبه افول نبوده است.
پارسانیا در این گفتوگو، که مرداد ماه ۱۴۰۱ انجام شده بود، گفت: «در سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، دائما حالت فزایندهای داشته است. یعنی اگر کسی بخواهد ادعا کند که دین وضعیت روبه افولی داشته، هیچ تحلیل و پژوهش میدانی آن را حتی در سطح فردی تایید نمیکند.»
از سوی دیگر، صدیقه وسمقی، اسلامپژوه، با بیان اینکه سرعت و روند حرکت مردم بیش از روشنفکری دینی بوده است، گفت: «شاید تا چند نسل مواجه با کسانی باشیم که دینگریز هستند و در آن پاسخهای قانعکنندهای را برای پرسشها خود پیدا نمیکنند.»
این اسلامپژوه که منتقد حکومت دینی است، شهریور ماه سال گذشته در گفتوگو با انصاف نیوز گفت: «حکومت دینی در هر جایی که شکل بگیرد، چهرهای از دین را به نمایش درمیآورد که یک چهره مهاجم است که تلاش میکند در همه حوزهها و شئونات زندگی مردم خودش را ولو با خشونت، حاکم و مسلط کند.»
او در ادامه گفت: «این باعث شده است که همه کسانی که با سیاستهای کشور زاویه پیدا میکنند، زاویه ایدئولوژیک هم پیدا کنند. این چهرهای که از دین بهنمایش درآمده، آثار و تبعات فراوانی داشته است. هرجا که دین با قدرت سیاسی دربیامیزد نتیجهاش همین است.»
عباس عبدی، دیگر فعال سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان، معتقد است که اقبال به دین کمتر از قبل شده است. او میگوید که «آمار و مشاهدات رو به افول از حضور در مساجد، روزه گرفتن، و شواهد از پرداخت کمتر خمس و سهم، علائم مستقیم این ادعا هستند».
عبدی فروردینماه امسال در گفتوگو با اعتماد گفته بود که «البته برخی افراد در رد این به آمار و شواهد دیگر ازجمله مناسک مذهبی ارجاع میدهند، مثل پیادهروی اربعین، یا زیارتهای مشهد و جمکران و... البته میدانیم که اینها حواشی دینداری است و نه اصل آن، به همین علت هم به جز حج، حتی مشابه هیچ کدام از این رفتارها در صدر اسلام نبوده است».
این یادداشتنویس روزنامههای اصلاحطلب، نامگذاری کودکان را یکی از شاخصهای مناسب در این ادعا دانست و گفت: «روند تحولات نامگذاری به خوبی توانسته است تحولات گرایش به مذهب را نشان دهد، در گذشته، همواره اسامی پرکاربرد، اسامی مذهبی بودند، بهطور متعارف حداقل ۲۰ نام پرکاربردتر میان پسران نامهای مذهبی بودند. این نسبت در مورد نامهای دختران کمتر بود، ولی همچنان زیاد بود. تحولات در فرهنگ نامگذاری از تهران آغاز و با چند سال فاصله به سایر مناطق کشور میرسد. در آخرین آماری که از این ویژگی فرهنگی منتشر شده است، نه تنها شاهد چنین وضعی نیستیم، بلکه تغییرات زیادی کرده است. آمار رسمی نشان میدهد که پنج نام اول که بیشترین کاربرد را دارند در استان تهران و در ۹ ماه ابتدای سال ۱۴۰۱ به ترتیب برای پسران عبارتند از: امیرعلی، آراد، شاهان، علی و آیهان و برای دختران؛ نورا، ماهین، فاطمه، هانا و رُستا. اینها یعنی کل ماجرا تغییر کرده و اتفاقا در ۱۰ سال اخیر شدت تغییرات نیز بالا بوده است.»
او میگوید که با وجود حکومت دینی در ایران و تقابل آن با ارزشهای مورد پسند مردم، جامعه به سوی قطبی شدن میرود. به اعتقاد عبدی جوامع مشابه ایران که چنین تقابلی را تجربه نمیکنند، وضعیت دینی بسیار بهتری دارند، ولی در ایران به علت چنین تقابلی، ارزشها و رفتارهای دینی در حال ریزش است.
فروردین ماه امسال همچنین علیرضا پناهیان، روحانی تندرو و از سخنرانان بیت علی خامنهای، نیز در برنامه تلویزیونی «ماه من» صداوسیما برای اولینبار در تلویزیون رسمی به طور تلویحی دینگریز شدن مردم را تایید کرد و گفت: «حتما باید در تعلیمات دینی خودمان یک تغییری ایجاد کنیم، این وضع دیگر قابل تحمل نیست که ما این مقدار دینگریزی در جامعه ببینیم. البته مقدار دینگریزی در جامعه ما کم است و آنچنان نیست که علیه دین قیام کنند.»
این درحالی است که علی خامنهای، پیش از این، فاصله گرفتن مردم ایران از دین اسلام را «دروغ غربیها و رسانههای معاند» تعبیر و ادعا کرده بود که میزان علاقه جوانان به دین اسلام در سالهای اخیر بیشتر شده است. اما با وجود نشانههای بسیار در مورد دینگریزی در جامعه ایرانی، میتوان گفت که مهمترین دلیل دینگریزی در میان مردم، پیدا کردن راهی برای مخالفت با جمهوری اسلامی است، راهی برای مقابله با حکومت که این بار در خفا و با یک انقلاب درونی رخ میدهد.
چرا اصلاحطلبان نگران «واگنرهای وطنی» شدهاند!