Monday, Jul 3, 2023

صفحه نخست » سندی درباره پشتِ ماجرایِ برنامه‌ریزی‌ و نقشه‌ شومِ حکومت اسلامی برای عربستان در سال ۱۳۶۵، کوروش گلنام

Iran_Saudi.jpgویژه گویا

آقای مرتضا موسوی که ۲۱ سال در ساواک، بیش‌تر در بخش ضد جاسوسی، کار می‌کرده است، ‌بتازگی کتابی نوشته است بنام "ساواک از تاسیس تا انحلال" (۱). ایشان پس از انقلاب وسیله کمیته ماشاالله قصاب دستگیر می‌شود و حکومت به سبب آکاهی‌ها او در باره کارهایِ ضد جاسوسی، ایشان را تا سال ۱۳۶۱ که به آمریکا می‌روند، به خدمت می‌گیرد که شرح ماجراها را داده است از آن میان چگونگی دستگیری کاظم سعادتی که او در آن هم‌کاری و شرکت مستقیم داشته است.
هدف من در این نوشته بررسی این کتاب نیست زیرا این کار را کسی باید انجام دهد که آگاهی کاملی از ساواک، چگونگی چرخشِ کار درونی آن و... داشته باشد، تنها به اشاره می‌گویم که که در چند مورد که به موردهای مبارزاتی و ترور پیوند داشته و من اندک آگاهی داشته‌ام، داده‌هایِ آقایِ موسوی بیش‌تر یک سرهم بندی است و درست نیست. برای نمونه در باره رویداد سیاهکل و یورش به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ که از سوی ۱۳ چریکِ فدایی خلق رُخ داد، ایشان می‌نویسد که جز یکی که بوسیله روستاییان دستگیر و تحویل داده شده بود (و از صفایی فراهانی نام می‌برد که درست نیست و این چریک "هادی بنده‌خدا لنگرودی" بوده است)، همه در درگیری با پاسگاه کشته شدند (برگ ۱۶۴) که نادرست است. چریکی در روز حمله کشته نشد و دو کشته چریک‌ها در روزاول اسفند در درگیری با نیروهای ژاندارمری و ارتش بود. یازده تن (یا بگفته‌ای ۱۳ تن، آمارها چون همیشه گوناگون است) دیگر هم دستگیر شدند که ده‌تن اعدام و یک‌تن هم زیر شکنجه جان سپرد. یا مورد دیگر در باره ترور زنده‌یادان عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری که در ۲۲ تیر ۱۳۶۸ در اتریش رُخ‌داد و ایشان به نادرست از حمیدچیتگر نیز نام برده که با آنان کشته شده است (برگ ۱۷۲) و این درحالی است که حمید چیتگر از حزب توفان دوسال پیش از آن در ۳۱ تیرماه ۱۳۶۶ در اتریش ترور شده بود. این نمونه‌ها نشان از سهل انگاری و بی‌دقتی شگفت نویسنده دارد. ولی هدف من پرداختن به سندی است که در این کتاب آمده و جست‌و‌جوی من برای یافتن ردپایی از این سند در جایی دیگر به نتیجه نرسید. آن‌چه می‌تواند درست‌بودن این سند را نشان دهد پیشینه ماجرا است که در باره آن خوش‌بختانه بسیارفاکت و مدرک وجود دارد.

پیشینه ماجرا

شاید همه ماجرای سفر حج در سال ۱۳۶۵ را بیاد داشته باشند که عربستان سعودی در ساک شماری از حاجیانی که با پروازی از اصفهان رفته بودند، مواد منفجره یافت و همه مسافران آن هواپیما بازداشت شدند که با کوشش‌هایی که شد، چز چندتن، عربستان همه را آزاد کرد. با وجود این‌که این یک رسوایی حهانی شد ولی عربستان کوتاه آمد و درحقیقت کوشید که ماجرا را پایان یافته دانسته و پی‌گیری نکرد. در آن زمان آقای کروبی سرپرستی کار حاجیان را برعهده داشت که از قرار هیچ از ماجرا با خبر نبوده است و مجبور به پوزش‌خواهی از عربستان شد. این ماجرا و رسوایی نشان داد که کَس یا کسانی عربستان را ازماجرا آگاه ساخته بودن چون تا هواپیما می‌نشیند آن را به گوشه‌ای هدایت کرده و همه مسافران را بازداشت می‌کنند. آقای احمد منتظری فرزند آیت‌الله منتظری در گفت‌و‌گو با نشریه‌ِ "ایرناپلاس" فاش می‌سازد که آقای منتظری در نامه‌ای به خمینی می‌نویسد که کار جاسازی مواد منفجره وسیله شش پاسدار وابسته به اکبر هاشمی رفسنجانی انجام شده است و یکی از همین پاسدارها خود این را برای آیت‌الله منتظری بیان داشته است. احمد منتظری بر دست داشتن هاشمی رفسنجانی در ماجرا تاکید ورزیده و در جایی می‌گوید:
"... من خودم یک بار خدمت آقای هاشمی در مجمع رسیدم و ایشان از این قضیه خیلی ناراحت بودند و می‌گفتند چرا ایشان این‌ها را نوشته و چرا یک مطالب سری را افشا کرده است و من گفتم حتما حجتی بوده است. در آن جلسه من به همراه آیت‌الله ایازی به مجمع تشخیص مصلحت خدمتشان رفته بودیم... " از همآن گقت‌و‌گو. این افشاگری از سوی ایشان در ۲۰۱۸ انجام شد که در وبسایت‌های زیادی منتشر شد. خوانندگان می‌توانند کوتاه شده این گفت‌وگو را در آدرس زیر ببینند:

https://www.zeitoons.com/56137

این پیشینه ماجرا باید گفته می‌شد تا به رخ‌دادِ خونین سال پس از آن یعنی ۱۳۶۶ و تظاهرات حاجیان علیه عربستان و آن درگیرهایِ خونین و وحشتناک برسیم که در آن ۴۰۵ نفر با با شلیک تیر و یا در اثر ازدحام جمعیت کشته شدند که ۲۷۵ از آنان ایرانی، ۸۵ تن از نیروهای پلیس عربستان و ۴۵ تن از حاجیان دیگر کشورها بودند. ۶۴۹ تن نیز زخمی شدند که در برگیرنده ۳۰۳ ایرانی، ۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ از دیگر ملیت‌ها بود. پس از این رویدادخونین بود که عربستان سفارت خود را در ایران بست و پیوند دیپلماتیک با ایران را نیز بُرید.
این سند در این کتاب چه ناگفته‌هایی را فاش می‌کند
شاید اندک کسانی در درون هسته سخت حکومت از پُشت و پنهان ماجرا که بنا بر این سند، یکی از رذیلانه‌تری نقشه‌های شومِ حکومت برای بیرون آوردن کنترل عربستان بر مکه است و در جلسه‌هایی سری در حکومت اسلامی انجام گرفته است، آگاهی داشته باشد. کوتاه شده حکایت نویسنده کتاب از چگونگی دست یافتن به این سند این است که چون در انفجار ساختمان نخست‌وزیری روشن می‌شود که منشی صورت جلسه‌ها آورنده بمب بوده است:
"از آن پس در جلسات مهم و به‌کلی سری شخصی را برای نوشتن صورت جلسات شرکت نمی‌دادند. مذاکرات ضبط می‌شد سپس چند نفر افراد مطمئن آن را می‌نوشتند. بدین وسیله یک نسخه از صورت جلسات به کلی سری نوشته شده این مذاکرات در دو جلسه اولیه به دست من رسید. با وجود این که من سال‌ها قبل به آمریکا مهاجرت کرده بودم ولی هنوز با گروهی از همکاران سابقم که در ضد جاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی کار می‌کردند، در ارتباط بودم... " برگ ۲۵۳
این دو جلسه کاملن سری یکی در روز یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۶۵ است و دیگری در ۲۸ مرداد ۱۳۶۵ است با مهر "بطور کلی سری"
چه کسانی در این جلسه‌ها شرکت دارند و زمینه آن چیست؟
سال ۱۳۶۵ رییس جمهور رفسنجانی است و موسوی نخست‌وزیر. شرکت کنندگان در نخستین جلسه عبارتند از:
"ریاست با برادر موسوی، نخست وزیر جمهوری اسلامی ‌ایران و با حضور برادران حجت‌‌الاسلام محمدی ری‌شهری وزیر اطلاعات و امنیت[، ] آقای دکتر ولایتی وزیر امور خارجه[، ] آقای محسن رفیق‌دوست وزیر سپاه پاسداران[، ] حجت‌الاسلام خاتمی وزیر ارشاد اسلامی[و] برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دفتر کار آقای نخست وزیر... " برگ ۲۵۶
در دومین جلسه دیگر موسوی به انگیزه گرفتاری کاری شرکت ندارد و در جلسه نخست می‌گوید که ری‌شهری ریاست جلسه‌های آینده را خواهد داشت. بنابر این شرکت کنندگان در حلسه دوم این کسان هستند:
" ساعت ۶ بعد از ظهر روز سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۶۵ جلسه پیگیری حرمین شریفین به رسایت برادر حجت‌الاسلام محمدی‌ری‌شهری وزیر اطلاعات و امنیت کشور با حضور برادران آقای دکتر ولایتی وزیر امور خارجه، حجت‌الاسلام خاتمی وزیر ارشاد اسلامی، برادر رفیق‌دوست وزیر سپاه‌پاسداران و برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در محل نخست‌وزیری تشکیل گردید. " برگ ۲۵۹
شرحِ کامل آن‌چه در این دو جلسه آمده بسیاربلند و در برگیرنده ۱۵برگ (از برگ ۲۵۵ تا برگ ۲۷۰) است که بیان همه آن در این‌جا شدنی نبوده و در حوصله خوانندگان نیز نیست ولی یک برنامه بسیار تبهکارانه‌ای است که از سویِ محسن‌رضایی تدوین شده و طرح نخستین آن به آگاهی خمینی و تایید او نیز می‌رسد و روشن است تایید رفسنجانی نیز که آن‌زمان در اوج قدرت خود بود. محسن رضایی که با نداشتن دانش نظامی و بی‌مایگی سبب کشته‌شدن هزاران جوان و نوجوان ایرانی در جنگ شد، هم‌او که می‌گفت ۱۰۰۰ آمریکایی گروگان می‌گیریم وبرای آزادی هریک ۱ میلیارد می‌گیریم، هم‌او که به گمان گفته‌شده در قتلِ پسرش احمد نیز دست داشته تا از شرِ مخالفت‌هایِ او با حکومت آسوده شود و هم او که در همین دولت رییسی ادعا کرد که پول ایران را به پایه نیرومندترین پول‌های جهان می‌رساند، در بلاهت و ندانم‌کاری و در توهم‌ها چنین برنامه ضد‌انسانی شرم‌آوری را تهیه می‌کند.

فشرده این برنامه تبهکارانه

نخست این‌که چندین بار تاکید می‌شود که برنامه باید کاملن سری بوده و جز اندک افرادی از سرکردگان شرکت‌کنندگان بقیه نبایداز هدف‌ها آگاهی داشته باشند. نقشه چنین است که باید با برنامه ریزی مفصل چند مرحله‌ای، نخست در عربستان نیروهای نفوذی سپاه با سازماندهی و بردن نیروهای خود در جامه حاجیان، دست به اعتشاش زده و کوشش کنند در عربستان شمار زیادی کشته و مجروح شوند. پس از آن گروهایِ دیگر سازماندهی شده در کشورهای مسلمان چون عراق، کویت، مصر، لبنان، پاکستان و... در برابر خشونت بکار رفته پلیس عربستان تظاهرات و درگیری خونین براه انداخته و بنا بر نقشه حکومت اسلامی درخواست کنند که اداره "حرمین شریفین" به‌دست شورای مسلمانان انجام شود و عربستان حق دخالت در این امر را نداشته باشد. بدین ترتیب طبق این نقشه خیالی و کودکانه محسن رضایی این "حرمین" در واقع در اختیار حکومت اسلامی قرار بگیرد.
این طرح کلی برنامه است که شامل سه مرحله است:
"مرحله مقدماتی:
الف ـ کمبته همآهنگی سیاسی مذهبی
ب ـ کمیته همآهنگی سیاسی نظامی
ج ـ کمیته همآهنگی تبلیغاتی
مرحله اجرایی:
الف ـ کمیته اجرایی عربستان
ب ـ کمبته اجرایی کشورهای عربی
ج ـ کشورهایِ مسلمان غیر عرب
د ـ گروه کشورهای اروپایی
ه ـ گروه کشورهای آفریقایی و آمریکایی
مرحله نهایی:
الف ـ کمیته انتخاب هیات امنای حرمین شریفین و ووضع قوانین مربوط
ب ـ کمیته پشتیبانی... " برگ ۲۶۳
ولی چگونگی اجرایِ آن حقیقتن وحشتناک و تنها می‌تواند در مغزِ آدمی بیمار، روانی و بدون داشتن اندک حسِ انسانی شکل بگیرد. بند ۶ کمیته همآهنگی سیاسی، مذهبی می‌گوید:
"وزارت خارجه باید همواره روابط معمولی و عادی با کشورهای عربی بخصوص عربستان سعودی داشته باشد و از هر گونه عملی که به روابط عادی دیپلماتیک لطمه وارد آورد خودداری نماید. " برگ ۲۶۴
آن‌چه در باره کمیته همآهنگی سیاسی نظامی آمده را این‌جا می‌آورم تا دامنه این برنامه رذیلانه بیشتر روشن شود:
" کمیته همآهنگی سیاسی نظامی:
این کمبته نقش بسیار حساس و خطرناکی به عهده دارد و کوچکترین خطایی در این کمیته به عدم موفقیت و ناکامی در رسیدن به هدف را به دنبال خواهد داشت. وظایف عمده این کمیته عبارتند از:
۱ـ برقزاری تماس و مذاکره با گروه‌های انقلابی مسلمان، مبارزین انقلابی و سازمان‌های آزادی‌بخش در کشورهای عربی و آفریقا، اروپا و آمریکایِ لاتین
۲ ـ برقراری تماس و مذاکره با انجمن‌های دانشجویان انقلابی در کشورهای مختلف به منظور جلب حمایت آنان در آماده نمودن اذهان عمومی در کشورهای مقیم در موقع و بعد از عملیات
۳ ـ تعین رهبری عملیات نظامی
۴ ـ تهیه طرح عملیات نظامی، کبفیت و کمیت نیروهای عملیاتی در سعودی و کشورهای عربی
۵ ـ مطالعه بر روی انواع و تعداد سلاح‌های لازم و نحوه استفاده از آن‌ها و تهیه سلاح‌های مزبور
۶ ـ مطالعه و تهیه یونیفرم پلیس و کارت شناسایی[، ] سلاح‌های مورد استفاده پلیس سعودی، کویت، مصر، اردن، عمان، یمن شمالی، مراکش و تونس
۷ ـ برآورد و محاسبه بودجه مورد نیاز برای اجرای عملیات
۸ ـ مسئولیت کمیته همآهنگی سیاسی، نظامی به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌‌باشد. " برگ‌هایِ ۲۶۵ ـ ۲۶۴
به بند ۶ توجه کنید که این گروهای آشوبگر به فرماندهی سپاه چرا می‌خواهند "یونیفرم پلیس، کارت شناسایی و سلاح‌های کاربرد این پلیس‌ها" در کشورهای نامبرده را تهیه کنند؟ به این انگیزه که خود در این لباس‌ها برای خونین کردن هر چه بیش‌تر ماجرا در چهره پلیس این کشورها نمایان شده و به زدن و کشتن حتا نیروهای خودی که سپاه با خود می‌برد، بپردازند، ببینید تبهکاری در چه میزانی است! همین کار را در ۱۳۶۶ در آن رویدادِ خونین در عربستان انجام می‌دهند. توجه نمودید؟
در این میان وجدانن باید گفت که تنها علی‌اکبر ولایتی (که هم‌اکنون به سببِ دست داشتن در انفجار ساختمان فرهنگی یهودیان در آرژاننتین زیر پی‌گرد پلیس بین‌الملل است) بارها اعتراض و مخالفت می‌کند و می‌گوید انسان‌هایِ بی‌گناه زیادی قربانی می‌شوند و اگر موضوع لو برود برای کشور و وزارت امور خارجه دردسرهای بزرگی ایجاد می‌شود که اهمیتی داده نمی‌شود و می‌گویند کشته‌ها را شهید اعلام می‌کنیم و نهایت کوشش و مراقبت خواهد شد که تنها کسانی که نقش مهم و فرماندهی دارند از هدف باخبر شوند و حتا نیروها متوجه نشوند که خود ما در لباس پلیس در این کشورها آنان را می‌زنیم!! تنها ولایتی است که در این جمع رای منفی دارد. دو گفته از خاتمی رهبر اصلاح‌خواهان ورشکسته حکومتی در این نشست‌هایِ به‌کلی سری را بخوانیم:
" آقای خاتمی وزیر ارشاد اسلامی: بنده تصور می‌کنم که افراد بسیار محدودی باید از طرح کلی مطلع باشند. این طور که برادر رضایی در طرح خودشان کمیته‌های مختلفی جا داده‌اند طبعا افراد نسبتا زیادی در جریان قرار خواهند گرفت که در این صورت امکان برملا شدن موضوع زیاد خواهد شد. به نظر بنده تمامی طرح به وسیله افراد مشخصی باید انجام شود تا از لو رفتن قضیه ممانعت به عمل آید. " برگ ۲۶۷
و پس از سخنان ری‌شهری و رضایی در باره امنیت موضوع، خاتمی چنین می‌گوید:
"البته این قانع‌ کننده است، اگر انشاالله بتوانیم با دقت این موضوع را همه برادران رعایت کنیم موفق خواهد بود. " برگ ۲۶۸
خوش‌بختانه این برنامه رذیلانه و شوم در همآن مرحله نخست با قربانی شدن شمار زیادی به شکست انجامید و این تبهکاران نه تنها نتوانستند به هدف‌هایِ شوم خود برسند که امروز در چنان سستی و زبونی و ذلتی گرفتار آمده‌اند که به امر و خواسته "برادر بزرگ چین" در برابر همین عربستان سعودی زانو زده و به التماس افتاده‌اند. و این تازه آغاز شکست و فروپاشی نهایی آنان است. ‌

پانویس:
۱ ـ ساواک از تاسیس تا انحلال، مرتضا موسوی، چاپ شرکت کتاب ۱۴۰۱، ۲۰۲۲ میلادی، آمریکا.
در باره طرح سپاه با فرستادن یک نیروی ۵۰۰۰ تنه در میان حاجیان به عربستان در ۱۳۶۶و آن درگیری‌های خونین می‌توان در آدرس زیر خواند:

https://www.wikiwand.com/fa/%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%B1_%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%DA%A9%D9%87



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy