با توجه به انتخابات مجلس شورا در اسفند ۱۴۰۲ نیروهای طرفدار تحول و اصلاح باید با عنایت به مسوولیت شهروندی خود توهم انفعال و عدم مشارکت و یا حتی تحریم انتخابات را به کنار نهند و با تمام قوا این حقیقت و مطالبه مبنایی خود را با صراحت و بدون لکنت زبان با حاکمیت در میان بگذارند که با رویه و خوانش رقابتکش تاکنونی «نظارت استصوابی» توسط شورای نگهبان انتظار برگزاری انتخابات عرصهگشا امکانپذیر نیست.
آنها باید شفاف و بدون نیاز به تفسیر و تأویل این هدف و مطالبه راهبردی خود را بهمثابه پیششرط اصلی و غیرقابل واگذاری، برای مردم و حاکمیت اعلام نمایند که یگانه راه برگزاری «انتخابات آزاد» و «مشارکت حداکثری» با شرکت تمامی نیروها و نحلههای ملتزم به نظم حقیقی و حقوقی موجود تعلیق «نظارت استصوابی» تا تصمیمگیری نهایی در مورد آن میباشد.
اصلاحطلبان و تحولخواهان و حتی اصولگرایان معتدل نیز باید در رایزنیهای خود این حقیقت را با هستۀ مرکزی قدرت در میان بگذراند که برگزاری انتخابات با مشارکت حداکثری یقیناً بدون این سازوکار مرگبار میسر خواهد بود و حتی آنها نیز با تمام قوا حاضر به مصالحه و مشارکت در انتخابات خواهند بود اگر حاکمیت نیز با درایت و فراست حاضر و قادر به مصالحه در راستای ممکن ساختن این مطالبه مرکزی جامعه مدنی باشد.
حال این با حاکمیت است که چه گزینهای را میخواهد انتخاب کند:
۱- مصالحه و آشتی با مردم جهت میسر ساختن این جهش برای توسعه سیاسی و اقتصادی و اعتلای نظام و ایران،
و یا
۲-. در فقدان تدبیر و درایت تشدید تصلب و انسداد و حرکت در سراشیبی اسقاط دولت و فروپاشی.
حاکمیت میتواند با تدبیر و درایت و یک انتخاب درست، خود ناجی ملک و ملت از این «چرخه معیوب» لجاجت و انسداد در میهن ما بشود.
به لحاظ تاریخی پنجمین دهۀ حیات نظام برآمده از انقلاب ایران را شاید بتوان با دهۀ ۱۳۵۰ خورشیدی مقایسه نمود. آنزمان نیز شاه و حاکمیت شاهنشاهی سرمست از تغییرات مدگونۀ مقطعی در بازار نفت متأثر از جنگ ۱۹۷۳ بین اعراب و اسرائیل توهم «یکدستسازی» قدرت سیاسی را در چارچوب «حزب واحد رستاخیز» در پیش گرفت. سفری که همانطور که همگان میدانیم پایان خوشی برای آن وجود نداشت.
در این برهۀ حساس تاریخ این سرزمین، ما به دولتمردان و دولتزنانی شجاع و با درایت نیاز داریم که بتوانند برای این معضلات راهحلهای عملی ارائه نمایند. اگر از تاریخ عبرت نگیریم، شاید روزی ما نیز در زمرۀ مغضوبین آن باشیم!
مصطفی قهرمانی