Wednesday, Aug 2, 2023

صفحه نخست » گلوله‌ای که در مقابل فرمانداری آمل بر پیشانی او نشست

shot.jpgرادیو فردا - از فریاد «نترسید ما همه با هم هستیم» غزاله چلابی و گلوله‌ای که در مقابل فرمانداری آمل بر پیشانی او نشست تا حضور گروه موزیک طایفه سادات نیاک بر مزارش با سرود میهنی «از خون جوانان وطن لاله دمیده» به یک‌ سال هم نکشید.

ششم مرداد مصادف با دهم محرم (عاشورای ۱۴۰۲) سفیدپوشان با طبل و سنج و شیپور بر مزار غزاله چلابی مارش عزا می‌نوازند؛ مشهورترین تصنیف عارف قزوینی که در آغاز انقلاب مشروطه به یاد اولین قربانیان آزادی سروده بود. این سفیدپوشان گروه موزیک یکی از تکایای بزرگ آمل هستند که پس از ادای احترام به غزاله چلابی، در مقابل خانۀ او نیز «مارش سلام» می‌نوازند.

در همین روز هیئت عزاداران حسینی پشت دیوارهایی که مأموران امنیتی دور مزار غزاله چلابی کشیده‌اند، علم هیئت را به احترام او خم می‌کنند و به رسم هیئتی‌ها به او سلام می‌کنند.

۳۱۰ روز قبل‌ از آن، در سی‌ام شهریور ۱۴۰۱، غزاله چلابی در اعتراض به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد به خیابان رفت و در حالی از داخل فرمانداری آمل هدف گلولۀ جنگی قرار گرفت که در حال فیلم‌گرفتن از مقابل فرمانداری شهر آمل در شمال ایران بود. صدای فریاد او که مردم را دعوت به نترسیدن می‌کرد و لحظه جان‌باختنش و فریاد مردم را که «یکی را کشتند»، موبایلش ضبط کرده است.

mazar.jpgفاطمه مجتبایی، مادر غزاله چلابی، بر سر مزار فرزندش

***

رادیوفردا در گفت‌وگو با شاهدان عینی و نزدیکان غزاله چلابی به اطلاعات جدیدی از چگونگی کشته‌شدن این معترض ۳۲ ساله و فشارهای امنیتی به خانوادۀ او دست یافته است؛ معترضی که ساعت پنج عصر روز سی‌ام شهریور از خانه بیرون رفت و شش روز بعد نیروهای امنیتی پیکر او را در گوشه‌ای پرت در امامزاده قاسم آمل دفن کردند.

نزدیکانش می‌گویند: «مأموران امنیتی غزاله را شست‌وشو دادند و کفن و دفن کردند. در یک جای پرت که از نظر آن‌ها یک گوشه است، اما شد میعادگاه مردم. یک نرده این گوشه را از خیابان جدا می‌کرد و هر ماشین و موتور و دوچرخه و هر آدمی که رد می‌شد، به احترام غزاله می‌ایستاد و برایش فاتحه می‌‌خواند و سر مزارش گل می‌گذاشتند، اما مأموران امنیتی نرده‌ها را کندند و دیوار کشیدند.»

فاطمه مجتبایی، مادر غزاله چلابی، در اینستاگرامش نوشته است: «دیواری که دور مزار غزاله قهرمانم کشیدید، حتی اگر دیوار برلین باشد، باز مردم کم نمی‌آورند؛ دیروز مزار دخترم گلباران شد.»

از آخرین تماس غزاله با خانواده‌اش که می‌گفت «نگران نباشید» تا صدای تیراندازی ۴۵ دقیقه بیشتر فاصله نبود:

«معترضان از بالای خیابانی که فرمانداری بود، همه مضطرب فرار می‌کردند و می‌آمدند. مادر غزاله مرتب شماره او را می‌گرفت و مدام می‌گفت مشترک مورد نظر در دسترس نیست. تا این‌که یک آقایی موبایل غزاله را جواب داد و به مادر او گفت که دختر شما تیر خورده. گفت بروید بیمارستان ۱۷ شهریور. دخترتان را برده‌اند آن‌جا. فکر کردیم شاید دستش یا پایش تیر ساچمه‌ای خورده. اما گفت که توی سرش تیر خورده.»

معترضی که لحظه گلوله خوردنش را به تصویر کشید

۲۸ مهر ۱۴۰۱، یعنی حدود یک ماه پس از کشته‌شدن غزاله، ویدئوی کوتاهی برای اولین بار از لحظۀ تیر خوردن او در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد؛ ویدئویی که موبایل خود او به تصویر کشیده بود.

در این ویدئو، غزاله انبوه جمعیت معترض در مقابل فرمانداری آمل و تیراندازی به آن‌ها را به تصویر کشیده. معترضان می‌گویند «ما همه با هم هستیم» و صدای غزاله است که فریاد می‌زند «نترسید، ما همه با هم هستیم». با اصابت گلوله بر پیشانی غزاله، موبایل از دست او می‌افتد اما به ثبت تصاویر مردمی که از گلوله خوردن او وحشت‌زده هستند و فریاد می‌کشند «یکی را کشتند»، ادامه می‌دهد.

انتشار این ویدئو با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شد. مادر غزاله اما تا مدت‌ها این ویدئو را ندید: «نمی‌توانست ببیند. خیلی سخت بود. آخرین فیلم غزاله بود. فقط هم یک بار دید و جرئت نمی‌کند دوباره ببیند.»

«تا پیش از انتشار این ویدئو، سایبری‌ها خیلی شایعات در شهر خودمان دربارۀ غزاله درست کرده بودند. می‌گفتند غزاله داشت از نرده‌های فرمانداری بالا می‌رفت. یا می‌گفتند از دوش یک آقایی بالا رفته بود و داشت فیلمبرداری می‌کرد. یکی می‌گفت از نرده‌ها توی فرمانداری می‌پرید. این فیلم مظلومیت غزاله را نشان داد که جلوی فرمانداری بود و داشت فیلم می‌گرفت.»

برخی رسانه‌ها ادعا کرده‌اند که مادر غزاله چلابی رگ دست خود را زده است. نزدیکان او اما این مسئله را تکذیب می‌کنند:

«غزاله با خاله‌اش در یک شرکت کار می‌کرد و از نظر عاطفی خیلی به هم وابسته بودند. او وقتی این اتفاق افتاد در ترکیه بود و لحظه‌ای که رسید، غزاله تمام کرده بود. با مادر غزاله به بیمارستان رفت و اصلاً توقع نداشت که غزاله را در آن حالت ببیند. غزاله را با کاور روی تخت گذاشته بودند. وقتی زیپ کاور غزاله را پایین کشیدند و غزاله را در آن حالت دید، شروع به خودزنی کرد و مادر غزاله که خواست چاقو را از او بگیرد، ناخواسته یک ضربه هم به او زد. دست خودش نبود، از خود بی‌‌خود شده بود.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy