نگاهی میاندازیم به ۱۶ کشور خاورمیانه و کشورهایی که با فرهنگ این حوزه جغرافیایی رابطه تنگاتنگ دارند از جمله پاکستان و افغانستان و ۵ کشورهای آسیای میانه و ۳کشور قفقاز که تا سه دهه پیش جزیی از اتحاد جماهیر شوروی سابق بشمار میآمدند و در اوایل دهه نود قرن بیستم به استقلال رسیدند.
۲۰ کشور این منطقه از اکثریت مسلمان سنی مذهب تشکیل شده، دو کشور اکثریت مسلمان شیعه، یک کشور مسیحی ارتدکس، یک کشور مسیحی ارمنی، یک کشور با اکثریت یهودی و یک کشور (لبنان) که هیچ مذهبی در آن اکثریت مطلق ندارد.
روشهای حکومتی در این نقطه جهان بسان اکثریت کشورهای جهان یا جمهوری هستند و یا سلطنتی.
اگر دو کشور مسیحی گرجستان و ارمنستان و یهودی اسراییل را که مذهب در این کشورها نوعی همبستگی ملی بوجود آورده و موقعیت خاص آنها در جغرافیای این منطقه، که از هر سو از طرف کشورهای مسلمان احاطه شدهاند، و جابجایی قدرت حاکمه از طریق نهادهای دموکراتیک انجام میشود، بقیه کشورها از فقدان دموکراسی رنج میبرند، خواه سیستم جمهوری باشد و خواه سلطنتی.
حال از نزدیک نگاهی میاندازیم به وضعیت سیاسی این کشورها.
اکثر کشورهای خاورمیانه که سابقه استقلال آنها پس از جنگ جهانی اول و تقسیم امپراطوری عثمانی بوجود آمدهاند عرب زبان هستند و از بدو استقلال بصورت سلطنتی اداره شدهاند ولی در طول زمان تعدادی از آنها با کودتاهای متعدد، تبدیل به جمهوری شدهاند، ولی باز هم دموکراسی در آنجا ریشه نگرفته، و در حال حاضر بجز اردن و عربستان سعودی و کشورهای جنوبی حوزه خلیج فارس و دریای عمان بقیه راه جمهوری را در پیش گرفتهاند.
۵جمهوری آسیای میانه که پس از سقوط شوروی سابق استقلال خود را بدست آوردهاند در ابتدا توسط رهبران حزب کمونیست سابق محلی اداره شدهاند و سپس قدرت را به سختی به نهادهای دموکراتیک سپردهاند.
جمهوری قزاقستان
بر روی کاغذ حکومت قزاقستان جمهوری ریاستی است. رئیسجمهور در راس کشور و دولت قرار دارد. قدرت اجرایی دست دولت بوده و قدرت قانونی دست پارلمان میباشد.
پس از استقلال، رهبر زمان کمونیسم قزاقستان یعنی نورسلطان نظربایف به ریاستجمهوری قزاقستان رسید و از سال ۱۹۸۹ به مدت ۲۹ سال در این منصب باقی ماند تا این که در سال ۲۰۱۹ مجبور به استعفا شد و جایش را به دلفینش قاسم جومارت توقایف داد.
بر پایه قانونی که در سال ۲۰۱۰ میلادی در قزاقستان به تصویب رسید، نخستین رئیسجمهور قزاقستان حتی پس از استعفایش از مصونیت کامل قضایی برخوردار است. برپایه این قانون، نخستین رئیسجمهوری قزاقستان را نمیشود بازداشت کرد، محبوس کرد یا برای اعمالی که حین ریاست جمهوری خود یا پس از آن دوره انجام داده پاسخگو دانست. این مصونیت طبق قانون همچنین شامل داراییهای رئیسجمهور نخستین و خانواده او میشود.
جمهوری پارلمانی قرقیزستان
قرقیزستان پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، مستقل شد و عسگر آقایف، رهبر حزب کمونیست قرقیزستان، به ریاست جمهوری این کشور رسید، آقایف از آغاز استقلال این کشور تا سال ۲۰۰۵ میلادی قدرت را بهدست داشت و میخواست تا پایان عمر در مقام ریاست جمهوری بماند ولی از سال ۲۰۰۵ این کشور دو شورش و انقلاب پر تلفات را پشت سر گذاشته، روسیه پوتین همچنان به مانند سابق با ابزار غیر متعارف سیاسی در قرقیزستان نفوذ خود را حفظ کرده است.
جمهوری تاجیکستان
امامعلی رحمان از سال ۱۹۹۲ ریاست جمهوری تاجیکستان را به عهده دارد. در سال ۱۹۹۲ پس از برکناری اجباری رحمان نبیاف، نخستین رهبر این کشور پس از استقلال از اتحاد جماهیر شوروی سابق، امام علی رحمان، که پیشتر رئیس یک مجتمع کشاورزی بود، به مقام ریاست شورای عالی تاجیکستان منصوب شد. در سال۱۹۹۲ رحمان به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد. پس از پایان دورهٔ پنج ساله، او دو بار به مدت هفت سال دیگر به این مقام برگزیده شد.
در سال ۲۰۰۳، در یک همهپرسی، ۹۳٪ مردم به اصلاح قانون اساسی (برای ممکنشدن انتخاب دوبارهٔ رحمان) رأی مثبت دادند.
همانطور که مشاهده میکنید از جابجایی قدرت در این کشور تازه مستقل شده به هیچ وجه خبری نیست.
جمهوری ریاستی ترکمنستان
ترکمنستان در (اکتبر ۱۹۹۱) با رأی مردم در همهپرسی استقلال، موجودیت خود را به عنوان یک کشور مستقل اعلام نمود و رسماً نام «ترکمنستان» را برای کشور خود برگزید. قانون اساسی ترکمنستان نیز در ۱۸ مه ۱۹۹۲ در چهاردهمین نشست مجلس ترکمنستان به تصویب رسید. بر اساس این قانون اساسی، ترکمنستان کشوری دمکراتیک و لائیک و اداره آن به شکل جمهوری ریاستی است. صفرمراد نیازف اولین رئیسجمهور کشور بود. رئیسجمهور کنونی کشور قربان قلی بردی محمداف است.
حکومت ترکمنستان جمهوری ریاستی و تکحزبی است و رئیسجمهور اختیارات گستردهای دارد. رئیسجمهور ترکمنستان و شخص اول این کشور از هنگام استقلال تا سال ۲۰۰۶ صفرمراد نیازف بود.
براساس قانون اساسی ترکمنستان، رئیسجمهور مقامات قوه مجریه و قضاییه را منصوب میکند و نیز نامزدهای انتخابات مجلس را تصویب مینماید.
در این کشور تفکیک قوا در حیطه قدرت رئیس جمهوری و کار مجلس تصویب تصمیمات رئیس جمهور است.
جمهوری پارلمانی ازبکستان
این کشور از بدو استقلال در سال ۱۹۹۱ توسط رهبر حزب کمونیست محلی اسلام کریم آف که به ریاست جمهوری انتخاب شده بود تا مرگش در سال ۲۰۱۶ اداره میشد و هر بار قبل از پایان دوره ریاست جمهوریش با تغییرات در قانون اساسی که امکان دوران ریاست جمهوری را برای هر منتخب به دو بار محدود میکند، به مدت ۲۵ سال در راس قدرت باقی ماند.
بر اساس توافقی، که ماه سپتامبر سال ۲۰۱۶ بعد از درگذشت اسلام کریماف نخستین رئیسجمهوری ازبکستان در عرصه سیاسی تاشکند حاصل شد، قدرت در این کشور، بین سه نفر شامل شوکت میرضیایف نخستوزیر که به مقام رئیسجمهوری رسید، «رستم عظیماف» معاون نخستوزیر و ژنرال «رستم عنایتاف» رئیس سازمان امنیت ملی تقسیم شده بود.
و پس از یکسری درگیریها با حمایت روسیه پوتین، نخست وزیر از کار بر کنار شده و قدرت مابین رئیس جمهور و رئیس سازمان امنیت ملی تقسیم شده و پوتین قول سرمایه گذاری و وامهای طولانی مدت به این کشور داده است.
امارات اسلامی افغانستان
طالبان افغانستان را یک امارت اسلامی اعلام کرده و از لحظه بدست گرفتن قدرت هر گونه نماد آزادی و یا دموکراسی را در این کشور را از بین برده و بیش از سی میلیون نفر انسان را در مقابل چشمان جهانیان به اسارت گرفتهاند. تا به امروز هیچ کشوری بطور رسمی این حکومت را به رسمیت نشناخته است.
جمهوری فدرال اسلامی پاکستان
پاکستان از بدو استقلال به رهبری محمد جناح دارای تمامی ارکانهای دموکراسی مثل مجلس سنا و پارلمان و مجالس فدرال و احزاب میباشد و رئیس جمهور توسط این مجالس انتخاب میشود و جنبه تشریفاتی دارد و نخست وزیر قدرت اجرایی را در دست دارد ولی وضعیت ژیوپولتیکی این کشور و عدم روابط دوستانه با کشور همزادش هند و رقابتهای نظامی با این کشور و داشتن قدرت هستهای موجب شده که ارتش و دستگاه امنیتی نظامی این کشور بر تمامی ارکانهای دموکراسی برتری داشته و در عمل نظامیان بطور ممتد دست به کودتا زده سیاسیون منتخب مردم را بر کنار میکنند.
و در نتیجه موجب شده که این کشور به بی ثباتی و عقب افتادگی اقتصادی مبتلا شود. و در عمل بزرگترین ایالتش بلوچستان از کنترل قدرت مرکزی خارج شده و مرزهای شمالیش در مجاورت افغانستان تبدیل به مراکز تولید تروریست و افراط گرایی گشته است.
مقایسه با کشور هند که از نهادهای دموکراسی استفاده بهینهای کرده است، بی شک هند را در موقعیت برتری قرار میدهد.
جمهوری آذربایجان
بهدنبال استقلال، در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری ابوالفضل ایلچیبیگ با اندیشههای قوم گرایانه به این مقام رسید، بعد از انتخاب ایلچیبیگ وی به همراه وزیر کشور خود اسکندر حمیداف در چندین نوبت خواستار تشکیل ترکیه بزرگ که شامل تمام نواحی شمالی ایران میشد شدند. پس از شکستهای پیاپی در جنگ با ارمنستان، و شکست تقریباً تمامی سیاستهای وی، و چندین قیام خونین در چند شهر از جمله گنجه، حیدر علیاف رئیس وقت پارلمان و رهبر حزب کمونیست محلی طی یک کودتای بدون خونریزی قدرت را به دست آورد و ایلچیبیگ به تبعید فرستاده شد.
در زمان ریاستجمهوری وی و پسرش که از آن زمان ادامه دارد با برقراری روابط دوستانه با غرب، پیشرفتهای اقتصادی مهمی نصیب این کشور شده ولی از فضای سیاسی آزاد و دموکراتیک در این کشور کوچک فعلا خبری نیست و تا به حال درگیر دو جنگ با همسایهاش ارمنستان بر اثر اقلیت ارمنی ساکن در ناحیه قره باغ شده.
جمهوری گرجستان
پس از استقلال گرجستان در سال۱۹۹۱، ادوارد شواردنادزه وزیر خارجه پیشین اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان نخستین رئیسجمهور گرجستان، قدرت را در دست گرفت. بلافاصله پس از استقلال گرجستان، بر سر حاکمیت بر جمهوریهای خودمختار اوستیای جنوبی و آبخازیا بین روسیه و گرجستان اختلاف درگرفت. روسیه اجازه نداد که گرجستان، حاکمیت خود را بر این دو سرزمین اعمال کند. ضعف گرجستان و نیز نزدیکی دولت وقت - به ویژه شخص شواردنادزه - به روسیه، سبب شد که حکومت گرجستان تن به مصالحه با حکومت روسیه بدهد. گرجستان همچنین پذیرفت با حضور نیروهای روسی در این دو منطقه مخالفت نکند.
پس از انقلاب مخملی در سال۲۰۰۳ که منجر به روی کارآمدن دولت غربگرای میخائیل ساآکاشویلی شد، اوضاع سیاسی گرجستان دگرگون شد. دولت جدید گرجستان، سیاست دوری از روسیه و نزدیکی به غرب را بر گزید و خواهان عضویت در اتحادیه اروپا و ناتو شد.
در سال ۲۰۰۸ جنگ اوستیای جنوبی رخ داد. در این جنگ، ارتش گرجستان برای بازپس گیری اوستیای جنوبی به این منطقه یورش برد ولی واکنش شدید روسیه سبب شد که ارتش گرجستان مجبور به عقبنشینی شود. اکنون روسیه، استقلال دو منطقهٔ آبخازیا و اوستیای جنوبی را به رسمیت شناخته و با حضور نیروهای خود در این دو منطقه، عملاً کنترل آنها را در دست دارد. ولی جامعه جهانی این دست آورد روسیه پوتین را به رسمیت نمیشناسند.
جمهوری ارمنستان
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، این کشور نظام جمهوری ریاستی را بر گزید و لوون تر-پتروسیان به عنوان رئیس جمهور این کشوردر سال ۱۹۹۱ انتخاب شد.
در رفراندوم سال ۲۰۱۵ شرکت کنندگان رای به تبدیل حکومت این کشور به نظام پارلمانی دادند. تا به امروز سه رئیس جمهور و از سال ۲۰۱۶ با سیستم پارلمانی یک نخست وزیر را بطور دموکراتیک انتخاب کردهاند.
جمهوری ترکیه
جمهوری ترکیه که بر خرابههای امپراطوری عثمانی بنا شده و کمال اتا تورک پایه گزار یک دولت سکولار بر پایه ملی گرایی بوده است.
این کشور از بدو تولد ۱۹۲۳ تا اواخر سال ۱۹۴۰ بطور تک حزبی اداره شد و سپس سیستم پارلمانی را انتخاب کرده.
ولی از کودتای سال ۱۹۶۰ نظامیان در این کشور، ارتش نقش پر رنگی در فعل و انفعالات سیاسی این کشور داشته است.
پس از روی کار آمدن رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۳ این کشور تحولات سیاسی زیادی را تجربه کرده و اکنون سیستم جمهوری ریاستی بر آن حکم فرماست و رجب طیب اردوغان همچنان در قدرت است.
ترکیه پر قدرتترین نیروی نظامی ناتو را بعد از ایالات متحده در اختیار دارد و سلاحهای اتمی در این کشور مستقر است.
این کشور، در گذشته رفرمهایی در جهت پیوستن به اتحادیه اروپا انجام داد ولی با رسیدن اردوغان به قدرت این رفرمها متوقف شده و تا حدی راه پیوستن به اروپا دچار وقفه گردیده.
جمهوری مصر
استقلال این کشور از سال ۱۹۳۶ از بریتانیا و سپس کودتای ۱۹۵۲ ژنرال محمد نجیب بر علیه ملک فاروق و بر کناری این دودمان آلبانی تبار از قدرت و اعلام جمهوری و سپس کودتای جمال عبد الناصر در سال ۱۹۵۴ و انتخابش به عنوان رئیس جمهور تا تاریخ مرگش در سال ۱۹۷۰، قسمتی از تاریخ معاصر مصر به عنوان پر قدرتترین کشور عربی میباشد. نهضت پانعربیسم ناصر که توسط او پایه گذاری شد، در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ طرفداران زیادی داشت و هنوز هم بعد از سالها پس از مرگ او بین عربها طرفدار دارد.
از اقدامات مهم سیاسی او میتوان به جنگ شش روزه عربها با اسرائیل و توافقنامه کانال سوئز نام برد.
محمد انور السادات سیاستمدار و نظامی مصری و برنده جایزه صلح نوبل، سومین رئیسجمهوری مصر بود. وی سمت رئیسجمهوری کشور مصر را از ۱۹۷۰ تا روز به قتل رسیدنش به دست جهاد اسلامی در ۱۹۸۱ به عهده داشت.
و سپس محمدحسنی مبارک نظامی چهارمین رئیسجمهوری مصر تا بهار عربی بود. پس از پیروزی مردم در بهار عربی محمد مرسی رهبر اخوان المسلمین به قدرت رسید و پس از یکسال حکومت با تظاهرات مردم که از طرف ارتش حمایت میشد از کار بر کنار شد، ارتش مصر، عدلی منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر را به عنوان سرپرست ریاست جمهوری برای دوره انتقالی معرفی کرد.
در انتخابات ریاستجمهوری مصر ۲۰۱۴، عبدالفتاح سیسی که نقشی کلیدی در کودتای ۲۰۱۳ مصر داشت، در رقابت با حمدین صباحی پیروز شده و رئیسجمهور مصر گردید.
پادشاهی عربستان سعودی
دودمان آلسعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ میلادی، در دست دارد، نام کشور را منسوب به نام قبیله خود کردهاست.
در عربستان شاهان بر پایه قانون اساسی حاکم مطلق هستند و همه امور کشوری و لشکری زیر نظر مستقیم آنان است. خانواده سلطنتی و شاهزادگان در دستگاه حکومت از جایگاه رفیعی برخوردار هستند.
این کشور ثروتمند نفت خیز روابط نزدیکی با غرب دارد و بر پایه قوانین اسلام اداره میشود، در سالهای اخیر با به روی کار آمدن شاهزاده بن سلمان رفرم هایی در جهت مدرنیزه کرده قوانین کشور و عدم وابستگی مطلق به در آمدهای نفتی در جریان است. مردم عربستان از رفاه اقتصادی بالایی بر خوردار هستند.
بحرین
بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه بهطور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب میشود که از سال ۱۸۲۰ میلادی، قدرت را در این جزیره در دست دارند. این کشور در سال ۱۹۷۱ میلادی، استقلال خود را به دست آورد و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شدهاست. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از حقوق اسلامی «فقه» و کامن لا انگلیسی است.
شاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ میلادی قدرت را در دست دارد. قوهٔ مقننه دو مجلسی این کشور، یکی از طرف شاه و دیگری از طرف مردم انتخاب میشوند.
در بحرین احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
پس از بهار عربی این کشور هم دچار تلاطمهای سیاسی شد.
پادشاهی اردن
این کشور میانه رو عربی که از بدو استقلال توسط خانواده هاشمی اداره میشود و جمعیت قابل توجهی از آوارههای فلسطینی را در خود جای داده با نزدیکی به غرب توانسته ثبات سیاسی خود را حفظ کرده و در همسایگی اسراییل به یک همکار و طرف مشاوره مهمی برای کشورهای منطقه تبدیل شده و تا حد مقبولی رفاه را برای مردمش در این کشور نه چندان ثروتمند فراهم کند.
امارات متحده عربی
سابقه استقلال امارات متحدهٔ عربی که یک پادشاهی انتخابی از همبستگی هفت امارت است به سال ۱۹۷۱ بر میگردد، که شامل ابوظبی (پایتخت)، عجمان، دبی، فجیره، رأسالخیمه، شارجه، و امالقیوین میشود. هر امارت توسط یک امیر اداره میشود که این امیران مجلس عالی اتحاد را تشکیل میدهند؛ امیر ابوظبی همیشه رئیس امارات متحدهٔ عربی است، درحالیکه امیر دوبی همواره مقام نخستوزیری این کشور را برعهده دارد.
محمد بن زاید النهیان که در حال حاضر پادشاه یا امیر امارات هست در راه پدرش قدم بر میدارد که در سالهای امارتش موجب ترقی و پیشرفت این کشور گردید، در حال حاضر امارت متحده عربی یک کشور توسعه یافته بشمار میرود و قوانینش بجز قوانین خانواده که از شرع اسلام گرفته میشود بسیار لیبرال تر از بقیه کشورهای اسلامی است و فقط در ابوظبی قوانین شرع کاربرد بیشتری دارند. البته در مورد آزادیهای مدنی راه بسیار طولانی را در پیش دارد تا به استانداردهای کشورهای غربی برسد.
عراق
در سال ۱۹۲۱ پادشاهی عراق تشکیل شد و در سال ۱۹۳۲ این حکومت از بریتانیا استقلال یافت. در ۱۹۵۸ این پادشاهی در اثر کودتای نظامیان از میان رفت و جمهوری عراق تأسیس گشت. عراق از سال ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳ به دست حزب سوسیالیست بعث عراق بطور تک حزبی و با دیکتاتوری حسن البکر و صدام حسین اداره میشد. پس از حملهٔ ایالات متحده و هم پیمانانش به عراق، حکومت حزب بعثِ صدام حسین برچیده شد و نظام چندحزبی پارلمانی در این کشور برقرار شد. آمریکاییها در سال ۲۰۱۱ عراق را ترک کردند.
دولت فدرال عراق تحت قانون اساسی فعلی به شکل یک جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی اسلامی تعریف میشود.
نظام تقسیم قدرت بر اساس مذهب و قومیت میباشد، طوری که رئیس جمهور کرد، رئیس مجلس سنی و نخست وزیر شیعه مذهب میباشند.
دولت فدرال مشتمل بر قوای مجریه، مقننه و قضاییه و کمیسیونهای مستقل متعدد دیگر است. با تمام نهادهای دموکرات موجود،. عدم قدرت دولت مرکزی در مواجهه با دخالتهای خارجی موجب شده کشور از لحاظ سیاسی فلج شده و جز بی ثبات ترین کشورهای جهان قرار گیرد و بجز در صنعت استخراج نفت هیچ گونه پیشرفت محسوسی در دیگر حوضهها بدست نیاورد.
یمن
از سال ۱۹۶۷ ابتدا به عنوان یک کشور مستقل و سپس جنوب آن کشور به یک کشور مارکسیستی بدل گشت. نهایتاً دو کشور یمن با هم متحد شدند و در سال ۱۹۹۰ جمهوری جدید یمن را تشکیل دادند. رئیسجمهور علی عبدالله صالح اولین رئیسجمهوری کشور تا زمان استعفا در بهار عربی در قدرت بود.
از سال ۲۰۱۱، یمن درگیر اعتراضات خیابانی علیه فقر، بیکاری، فساد و برنامه رئیسجمهور صالح برای اصلاح قانون اساسی یمن و از بین بردن محدودیت دوره ریاست جمهوری در این کشور بوده که یمن را در معرض یک بحران سیاسی قرار داد. رئیسجمهور صالح استعفا داد و اختیارات ریاست جمهوری به عبدربه منصور هادی رسید. از آن زمان، این کشور درگیر جنگ داخلی گردید، این جنگ منجر به قحطی برای ۱۷ میلیون یمنی شده در سال ۲۰۱۹، سازمان ملل متحد گزارش داد که حدود ۲۴ میلیون نفر، معادل ۸۵٪ از جمعیت یمن، بیشترین نیازمندی به کمکهای بشردوستانه را دارد. رتبه دوم گرسنگی جهانی و کمترین شاخص توسعه انسانی از بین غیر کشورهای آفریقایی را به خود اختصاص دادهاست.
سوریه
کشور سوریه دارای بافتی از اقلیتهای علوی و مسیحی و اکثریتی سنی مذهب است. در تاریخ سوریه کشمکش و کشتارهای فرقهای دیرینهای وجود داشتهاست. از بدو استقلال سوریه با کودتاهای متعددی روبرو شده و در نهایت حزب بعث عربی قدرت را در دست گرفته و خاندان اسد که از اقلیت علوی هستند دهه هاست که بر این کشور حکومت میکنند علویها، بالاترین سمتها را در دولت و سرویسهای امنیتی و نظامی سوریه در اختیار داشتهاند. پس از بهار عربی در این کشور جنگ داخلی شروع شده که در نهایت با دخالت روسیه، رژیم اسلامی ایران و حزب الله لبنان نیروهای آزادیخواه را سرکوب و رژیم بشار اسد در مقامش تثبیت شده است و نیمی از جمعیت کشور یا کشته و یا آواره شدهاند.
قطر
تمیم بن حمد آل ثانیر (امیر قطر) پیرو سیاست درهای باز بوده که باعث قدرت و نفوذ این کشور کوچک شدهاست. این سیاست با بهره برداری از فروش گاز و داشتن رسانه پر نفوذی در میان دنیای عرب (الجزیره) به این کشور امکان میدهد که گروهها و کشورها با منافع متضاد را در یک جا گرد هم آورد و از عوامل و پدیدههایی که به ظاهر در عرض یکدیگر قرار دارند برای تولید و گسترش نفوذش در جامعهٔ بینالملل بهرهبرداری کند.
قطر از یکسو میزبان دفتر نمایندگی طالبان است و همزمان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقهٔ خلیج فارس را در خاک خود دارد. در حین حمایت از گروههای اسلامگرای مخالف بشار اسد، روابط نسبتاً نزدیکی با ایران و حزبالله لبنان دارد و در همین حال روابط گستردهای با عربستان و مصر دارد و در آنِ واحد به مخالفان سیاسی این حکومتها پناه میدهد. از حماس حمایت میکند و همزمان با اسرائیل روابط سیاسی-امنیتی پنهانی دارد.
فلسطین
طرح رسمیت دولت فلسطین برای اولین بار توسط سازمان آزادیبخش فلسطین در ۱۵ نوامبر ۱۹۸۸ در الجزایر تشکیل شد. کشورهای عضو سازمان ملل متحد در زمان حکمرانی محمود عباس به درخواست فلسطینیها رای موافق دادند و از نهاد ناظر (سازمان آزادیبخش فلسطین) به کشور ناظر غیرعضو ارتقاء پیدا کرد
کشور فلسطین در سال ۲۰۱۴ درخواست عضویت به ده نهاد بینالمللی را ارائه داد و در ماه آوریل به عضویت کنوانسیون ژنو در امد. فلسطین در حال حاضر به دو قطعه جدا شده از هم ادامه حیات میدهد، محمود عباس در اراضی شرقی اسراییل حکومت میکند و باریکه غزه تحت نظر گروه افراطی و اسلامی حماس اداره میشود.
عمان
از سده ۱۷ میلادی عمان دارای پادشاهی خودکفا بودهاست. در سده ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بودهاست. عمان قدیمیترین دولت مستقل در بین کشورهای عربی را نیز دارا است.
عمان پیوند گسترده نظامی و سیاسی با ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد.
پادشاه نقش بر جستهای در این کشور دارد ولی پارلمانی هم هست که بطور مشورتی مورد استفاده قرار میگیرد همانند سایر کشورهای عربی خلیج فارس منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولیدکننده متوسطی است. کشاورزی و ماهیگیری نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر گردشگری است.
عمان پس از سرکوب شورشیان ظفار در سالهای هفتاد مسیحی نسبت به دیگر کشورهای عربی از ثبات سیاسی بالاتری برخوردار است و از لحاظ رفاهی در مرتبه بالایی قرار دارد.
جمهوری پارلمانی لبنان
لبنان کشوری در حال توسعه است و در فهرست کشورها بر اساس شاخص توسعه انسانی در رتبهٔ بالایی قرار دارد که یکی از بهترین کشورهای جهان عرب خارج از کشورهای ثروتمند و نفتخیز شورای همکاری خلیج فارس است و همچنین در فهرست کشورها بر پایه سرانه درآمد ناخالص ملی جزء کشورهای متوسط رو به بالا محسوب میشد.
پس از خارج شدن از قیمومیت فرانسه در سال ۱۹۴۳ و اعلام استقلال، لبنان هماکنون دارای یک نظام تقسیم قدرت خاص بر اساس جوامع دینی است.
بااینحال بحران نقدینگی لبنان و دیگر رویدادها فقر، بیکاری، بیثباتی سیاسی (در اثر تغییر جمعیت شیعیان و نفوذ رژیم اسلامی ایران و وجود حزب الله تا دندان مسلح)، بیثباتی قیمت ارز در این کشور را گسترش دادهاست، فرهنگ لبنانی، با وجود کوچکی نسبی این کشور، در خاورمیانه و سراسر جهان شناختهشدهاست. لبنان از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد و همچنین عضو اتحادیه کشورهای عرب، جنبش عدم تعهد، سازمان همکاری اسلامی، وسازمان بینالمللی فرانکفونی است.
سیستم سیاسی در لبنان پارلمانی است. نظام پارلمانی در لبنان متأثر از وضعیت فرقهای، اجتماعی و مذهبی خاص این کشور میباشد. مسیحیان و مسلمان سنی و مسلمان شیعه. این سیستم به گونهای طراحی شدهاست که تمامی اقوام و مذاهب در آن سهمی از قدرت سیاسی داشته باشند. برطبق این توافق، رئیسجمهور از میان مسیحیان مارونی، نخستوزیر از میان مسلمانان سنی مذهب، رئیس پارلمان از بین شیعیان و معاون نخستوزیر از بین مسیحیان ارتدکس انتخاب میشود. پارلمان لبنان دارای ۱۲۸ کرسی است که بهطور مساوی بین مسیحیان و مسلمانان تقسیم شدهاست. این توافق حاصل توافق طائف می
باشد که به جنگهای داخلی ۱۵ ساله در لبنان پایان داد. تا قبل از این توافق سهم مسیحیان در قدرت سیاسی بیشتر از مسلمانان بود و تقسیمبندی به صورت ۵ - ۳ - ۲ به ترتیب مسیحی-سنی-شیعه انجام میگردید.
انتخابات پارلمانی هر چهار سال یک بار برگزار میشود و فرد معرفی شده از جانب حزب یا ائتلاف پیروز با احتساب شرط تسنن نخستوزیر خواهد شد. رئیسجمهور لبنان نیز فرد مسیحی برای یک دوره ۶ ساله توسط پارلمان برگزیده میشود، رئیسجمهور فرمانده نیروهای مسلح نظامی و امنیتی است.
تقسیم قضایی لبنان تابع قوانین ناپلئونی (نظام قضایی فرانسه) میباشد، اما هر کدام از مذاهب مختلف دادگاههای خاص خود را در مورد قوانین مربوط به ازدواج، طلاق و... دارا میباشند.
امارت کویت
از سال ۱۹۶۱ که اولین انتخابات در کویت منجر به تشکیل مجلس مؤسسان شد و شیخ صباح سالم الصباح به نخستوزیری کویت منصوب گردید تا به امروز حکومت طبق قانون اساسی
در خاندان آل صباح موروثی میباشد و حکومت کویت مرکب از قوای سهگانه مقننه، قضاییه و مجریهاست که از یکدیگر تفکیک شده و یک شورای مشورتی امیر کویت را در امور مملکتی یاری میکند. فعالیتهای حکومت نیز طبق قانون اساسی توسط «مجلس امت کویت» کنترل میشود.
میتوان گفت که ساختار سیاسی کویت از بین کشورهای منطقه در یک چارچوب عربی و خلیجی به الگوی سیاسی دموکراسی غربی نزدیک تر است. در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مردم کویت از آگاهی و رشد سیاسی و سطح علمی خوبی نسبت به سایر کشورها برخوردارند. در این کشور احزاب سیاسی رسمی یا غیررسمی وجود ندارد.. کویت به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص و داشتن منابع سرشار نفت، برقراری روابط با تمام کشورها رادر حفظ ثبات خلیج فارس مثبت میداند. قانون اساسی کویت پایه روابط خارجی را با تأکید بر احترام متقابل و عدم مداخله در امور دیگران ذکر نمودهاست..
اسراییل
اسرائیل تنها کشور با شهروندان عمدتاً یهودی در جهان است. بر پایه برآورد سال ۲۰۱۳ سازمان مرکزی آمار اسرائیل، این کشور در حدود هشت میلیون جمعیت داشته که بیش از یک میلیون و نیم از انها را اعراب اسرائیلی تشکیل دادهاند. بیشتر اعراب اسرائیلی مسلمان و گروهی نیز مسیحی و دروزی هستند. مارونیها، سامریها، ارمنیها، چرکسیها و کردها از دیگر اقلیتهای قومی ساکن این کشور هستند.
اسرائیلِ مدرن، در ۱۹۴۷ میلادی با تصویب قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل--تقسیم فلسطینِ بریتانیا به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم به صورت بینالمللی--شکل گرفتهاست. این طرح موافقت سران اسرائیلی را در پی داشت اما فلسطینیان و دولتهای عرب منطقه، بیدرنگ آن را رد کردند. در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ تا ۱۴ مه ۱۹۴۸ میان شبهنظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتاً در ۱۴ مه ۱۹۴۸ همزمان با پایان قیومیت بریتانیا بر فلسطین، «دولت اسرائیل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد. یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب بهطور همزمان به اسرائیل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ ششروزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهمترین آنها بودهاند.
اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است و در حال حاضر با بیش از صد و پنجاه و هفت کشور جهان روابط دیپلماتیک دارد. از سوی دیگر، تعدادی کشور عمدتاً مسلمان این دولت را به رسمیت نمیشناسند. این کشور همچنین میزبان بناهایی مقدس از ادیان ابراهیمی، شامل یهودیت، مسیحیت، اسلام و بهائیت، است.
اسرائیل، کشوری توسعهیافته و نوع حکومت آن، جمهوری پارلمانی است. این کشور دارای نظام پارلمانی و حق رای عمومی است. در این کشور، رئیسجمهور مقامی تشریفاتی است و نخستوزیر بهعنوان رئیس دولت و کِنست (پارلمان اسرائیل) بهعنوان شاخه قانونگذار عمل میکند. در سال ۲۰۰۸ میلادی، اسرائیل بر پایه تولید ناخالص داخلی در رتبه چهل و یکمین اقتصاد بزرگ جهان قرار داشت. کشور اسرائیل از لحاظ رتبهبندی دانشگاهی، بهترین وضعیت علمی را در منطقه خاورمیانه داراست. از لحاظ شاخص توسعه انسانی، در سال ۲۰۰۸ میلادی، در رتبه بیست و سوم جهان قرار داشت. این کشور از لحاظ این شاخص در بالاترین رتبه در منطقه خاورمیانه قرار دارد. مردم این کشور از لحاظ امید به زندگی، دارای یکی از بالاترین شاخصها در میان کشورهای جهان هستند. بنابر گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، مطبوعات و رسانههای اسرائیلی، بالاترین میزان آزادی را در میان کشورهای منطقه خاورمیانه دارند.
حال پس از مروری بر وضعیت سیاسی کشورهای خاورمیانه بزرگ در مییابیم که وجود ارکان دموکراسی و رشد آن فقط در سه کشور غیر مسلمان این منطقه امکان پذیر بوده و رژیمهای جمهوری بنوعی تبدیل به سلطنتهای بدون مشروطه شدهاند که رئیس جمهورهای منتخب یا با کودتا و یا با مرگ بر کنار شدهاند و در نهایت اگر مقایسهای در میان باشد، هر چند حکومتهای پادشاهی به رعایت تمامی قوانین دموکراسی در این نقطه جغرافیایی دنیا پایبند نبودهاند اما کشورهایشان از ثبات سیاسی بیشتری بر خوردار بوده و رفاه شهروندانشان را لااقل در حوزه اقتصادی بر آورده کردهاند..
کشورهای نفت خیز در بحرانهای سیاسی جهان نمیتوانند بی طرف باقی بمانند، چون حربهای دارند که یا خودشان و یا نیروهای در گیر در بحران از آن میتوانند برای برتری جویی استفاده کنند.
بنابراین یک سیستم سیاسی با ثبات با توجه به اقلیتهای قومی و مذهبی موجود و توشه دموکراسی ناچیز در این منطقه میتواند از دید هر کارشناس بی طرفی نوعی پادشاهی مشروطه باشد که عرق ملی گرایی و همبستگی ملی را در میان شهروندانشان تقویت کرده و شخص شاه به عنوان پدر معنوی تمامی ملت این وظیفه را به عهده بگیرد.
بهرام فرخی
حشر و نشر داشتن ما با اهل نشر، مهدی استعدادی شاد