ایران وایر - تارا روشنی، شهروندخبرنگار
خندهاش بند نمیآید. چند دقیقهای است که «نصیر» بیوقفه میخندد و بقیه هم او را نگاه میکنند و میخندند. آن شب او و دوستانش تصمیم گرفته بودند مخدری جدید به نام «معجون بیرجندی» را امتحان کنند؛ مخدری که خاص استانهای خراسان است و در شهرهای دیگر ایران کمتر آن را میشناسند. یک شهروندخبرنگار در مشهد از عطاریها سراغ معجون بیرجندی را گرفته و با چند نفر از کسانی که تجربه مصرف آن را دارند، گفتوگو کرده است.
***
نصیر دانشجو است و در مشهد درس میخواند. او چند وقتی از دوستان و هم دانشگاهیهایش نام معجون بیرجندی، مخدر نه چندان آشنا را میشنید تا این که تصمیم گرفت خودش آن را امتحان کند.
نصیر از آنها شنیده بود پیدا کردن معجون بیرجندی کار چندان سختی نیست، قیمت زیادی ندارد و میتوان به راحتی آن را در عطاریها پیدا کرد.
انگار دوستانش چندان بیراه هم نگفته بودند. با سر زندن به چند عطاری در خیابان «طبرسی» موفق شد مقداری از این معجون که شبیه حلوای زرد رنگ مایل به سیاه است را بخرد؛ معجونی که اگرچه آن شب خنده را از لبان نصیر جمع نکرد اما توهم، سرگیجه و سردرد تا صبح امانش را برید و به قول خودش، به حد بیزاری و حتی مرگ رسید.
معجون یا «کلوچه بیرجندی»، نوعی مخدر است که در شرق ایران تولید میشود. خاستگاه اصلی این مخدر، روستای «خوسف» در بیرجند، مرکز خراسان جنوبی است. در گذشته که هنوز این ماده به بیرون از مرزهای استان نرسیده بود و محلیها از آن استفاده میکردند، نوعی سوغات محسوب میشد. اما از زمانی که در بیرجند، مشهد و دیگر شهرهای آن خطه سر زبانها افتاد، انگار ماهیتش نیز تا حدودی تغییر یافت.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
شبیه یک تکه حلوای سفت و به شکل لوزیهای نامتقارن است. از آنجا که یکی از اثرات آن به خنده انداختن مصرف کننده است، به آن «لوز خنده» هم میگویند. محلیها آن را مخدر نمیدانند و معتقدند یکی از انواع تنقلاتی است که از ترکیب انواع و اقسام خوراکیهایی با طبع گرم تهیه شده است، برای همین هم باعث تهییج و سرخوشی میشود.
«حسین» اهل بیرجند است و در مشهد زندگی میکند. او که آشنایی مختصری با این معجون دارد، میگوید: «این معجون ترکیبی از انواع و اقسام گیاهان دارویی و محلی مانند زنجبیل، دارچین، پودر گردو و پسته است که برای قوام و به هم چسباندن مواد از مقدار کمی شیره حشیش یا گیاه خشک شده شاهدانه که ترکیب اصلی ماری جوآنا است، استفاده میشود و رنگ آن هم معمولا زرد مایل به قهوهای است. این ماده در گذشته توسط زنان روستایی تهیه میشد و مصرف بسیار محدود و محلی داشت اما حالا که از عطاریها و برخی خواربارفروشیهای شهرهای دیگر مثل مشهد سر در آورده است، خدا میداند چه ترکیبات دیگری به آن اضافه میکنند تا گیرایی بیشتری داشته باشد و حالتی چتی در مصرف کننده ایجاد کند.»
سرهنگ «حسین مولوی»، رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر خراسان رضوی پیش از این در اظهارنظری در سال ۱۳۹۴ ارایه و توزیع معجون بیرجندی را به دلیل داشتن حشیش در ترکیبات آن، جرم معرفی کرده و گفته بود داشتن آن پیگرد قانونی دارد.
اما وقتی گشتی در عطاریهای مشهد میزنم تا معجون بیرجندی را از نزدیک ببینم و با آن بیشتر آشنا شوم و ببینم آیا آنطور که میگویند، واقعا این معجون مخدر به آسانی خرید و فروش میشود یا نه، به این نتیجه میرسم که خرید و فروش آن خیلی هم آسان است.
عطاری اول و دوم در پاسخ به این سوال که معجون بیرجندی دارید، پاسخ منفی دادند اما عطاری سوم جواب مثبت داد و کیسه پلاستیکی پر از لوزها را نشانم داد و پرسید چهقدر میخواهید خانم؟
اول از او راجع به نحوه مصرفش پرسیدم. گفت: «دو جور مصرف میشود؛ بعضیها آن را در آب ولرم حل میکنند و سر میکشند، بعضیها هم به همین صورت خشک آن را تکه تکه میخورند.»
انگار واحد اندازهگیری آن لوز است. مثلا باید بگویید دو لوز، سه لوز یا پنج لوز معجون میخواهم. ولی از آنجایی که این موضوع را نمیدانستم، از فروشنده پرسیدم چهطوری آن را میفروشید؟ گرمی است، کیلویی یا مثقالی؟ او وقتی به ناآگاهی من پی برد، گفت: «کیلویی. هر کیلو هم حدود ۴۰۰ هزار تومان است.»
از او سوال کردم مثلا نیم کیلو چهقدر میشود؟
مقداری از لوزها را روی ترازو ریخت و گفت: «این هم نیم کیلو.»
تعدادشان خیلی زیاد بود، شاید حدود ۵۰ لوزِ یکونیم در دو سانتیمتری. وقتی این تعداد معجون بیرجندی را دیدم جا خورده و به فروشنده گفتم اینها خیلی زیادند، اجازه بدهید از دوستان بپرسم چهقدر باید بگیرم، دوباره برمیگردم!
«مسعود»، یکی دیگر از کسانی که چند سال پیش در سفر به مشهد تجربه استفاده از معجون بیرجندی را داشته است، میگوید: «به شدت توهمزا است و حالت چتی به انسان دست میدهد. چند بار که پشت سر هم مصرف کنی، واقعا وابستگی ایجاد میکند و اعتیادآور است. خوشبختانه از آنجایی که در تهران این مخدر زیاد شناخته شده نیست، دیگر سراغش نرفتم و از سرم افتاد.»
از «رضا» که روانپزشک است، در مورد اثرات جانبی این معجون مخدر پرسیدم. او گفت: «به دلیل داشتن حشیش یا ماری جوآنا، قطعا وابستگی میآورد و اعتیادآور است. این مخدر تا یک دهه پیش چندان شناخته شده نبود. حداقل ما در مشهد زیاد اسم آن را نشنیده بودیم اما چند سالی است که متاسفانه جوانها به آن رو آورده و در میهمانیها و دورهمیهای شبانه از آن استفاده میکنند. علایمی هم که تا به حال از آن گزارش شده، توهم شدید است، طوری که فرد خود را در محیطی متفاوت از آنچه هست، میبیند؛ مثلا وسط جنگل یا دریا. سرگیجه همراه با لرز، تعریق، سردرد و سنگینی، تپش قلب، مشکلات دستگاه عصبی و بینایی، تمرکز نداشتن و عدم کنترل و اشتهای کاذب از علایم دیگر آن هستند.»
حرف های باور نکردنی برادر ابراهیم گلستان درباره او