ایران وایر - «بهاره هدایت»، زندانی سیاسی و فعال مدنی، با انتشار بیانیهای از بند نسوان زندان اوین اعلام کرد که به «حرمت خواسته» خانواده جاویدنام «محمدجواد روحی»، به حرمت خانواده جاویدنام «مهسا (ژینا) امینی»، به حرمت دادخواهان جنایت انهدام هواپیمای اوکراینی و به حرمت همه داغداران و دادخواهان بهخصوص مادران دادخواه، به اعتصاب غذای خود پایان میدهد.
طی روزهای گذشته فعالان مدنی، سیاسی و خانوادههای دادخواه ادوار مختلف جنایات جمهوری اسلامی، از بهاره هدایت خواسته بودند تا به اعتصاب خود پایان دهد؛ از جمله خانوادههای مهسا (ژینا) امینی، محمدجواد روحی و نیلوفر حامدی.
بهاره هدایت در بخش پایانی این بیانیه خطاب به «مژگان افتخاری»، مادر مهسا امینی٬ نوشت: «مژگان افتخاری عزیز، شما و خانوادهتان امروز شرف سپهر سیاسی ایران هستید. شما خودِ وجدانید و برای تجسمی پاک از وطنید. در برابر بزرگی شما سر خم میکنم و چیزی نمیگویم جز امتنان عمیق قلبی. اگر این دیوارها نبود، لحظهای برای در کنارتان بودن درنگ نمیکردم.»
پیشتر «ایرانوایر» خبر داده بود که این زندانی سیاسی در سیزدهمین روز اعتصاب غذای خود بهدلیل وخامت حالش، به بیمارستان طالقانی منتقل شد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
متن کامل این نامه که از زندان اوین در اختیار «ایرانوایر» قرار گرفته٬ به این شرح است:
من در آستانه سالگرد این جنبش سربلند دست به اعتصاب غذا زدم تا به یاد بیاوریم وجدانهای برانگیخته چگونه میتوانند ناحقیقت را پس بزنند و به یاد بیاوریم که هنوز در این کشور حقیقتها لگدمال حاکمان تمامیتخواه میشوند. برایم کشته شدن محمدجواد روحی در زندان، بیشاز هرچیز، محکمهای وجدانی بود در پیشگاه حقیقت، همانطور که حضور الهه محمدی و نیلوفر حامدی، مهوش شهریاری و فریبا کمالآبادی (زندانیان بهایی)، سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی(زندانیان محیطزیستی) برایم نمادهایی از دهها زندانی دیگریست که دیدن هر روزشان اینجا در بند، معادل به تاراج رفتن وجدان است.
من اعتصاب غذا کردم تا به یاد بیاوریم مقاومت بیپایان را در خیابان، به یاد بیاوریم اراده و جسارت و وجدانی را که در دانشگاه جوشید، و به یاد بیاوریم امیدهایی را که متولد شد و صفوف مبارزه را هرچه فشردهتر کرد. به یاد بیاوریم ایرانمان را -که علیرغم سالها تبلیغات ضدمیهنی- چگونه همچون عنصری حیاتی و پیونددهنده بر صحنه ظاهر شد و ما را خیابان به خیابان، شهر به شهر و اقلیم به اقلیم به هم تکیه داد و از یاد نبریم که ما هنوز به این عوامل نیاز داریم، هنوز پیروز نشدهایم و هنوز غاصبان ایران بر سرنوشت این کشور حاکماند.
من در این روز تاریخی، به حرمت خواسته خانواده جاویدنام محمدجواد روحی، به حرمت خانواده جاویدنام مهسا امینی، به حرمت دادخواهان جنایت انهدام هواپیمای اوکراینی و به حرمت همه داغداران و دادخواهان بخصوص مادران دادخواهی که طی این مدت مرا مرهون لطف خود کردند و درخواست شکستن اعتصاب را مطرح کردند، به اعتصابم پایان میدهم. اعتصابم را میشکنم اما عهدم را نه، عهدم با خودم و با شما مردم رنجدیده وطنم، تا روزی که ردپای جمهوری اسلامی، این حکومت ضد آزادی، از خاک ایران زدوده نشود.
در برابر دوستانم از راه دور و نزدیک، همبندیانم که طی این روزها تنش ناشی از اعتصابم را به جان خریدند، در برابر دانشجویانی که میدانم هردم تحت سرکوباند، روزنامهنگارانی که حقیقتجوییشان همیشه راهگشا بوده، هنرمندانی که در این روزگار تنگنا دست به قلم بردند، سیاسیونی که علیرغم اختلاف نظرهای اساسی دم فرو نبستند، محصورانی که ایستادگیشان نمادی از بیداری وجدان است، و خصوصا در مقابل پیامهای شهروندان عادی که دل در گرو ایران و آزادی سپردهاند، سر تعظیم فرود میآورم.
در این میان میخواهم چند جملهای را خطاب به مادر مهسا(ژینا) امینی بنویسم. مژگان افتخاری عزیز، شما و خانوادهتان امروز شرف سپهر سیاسی ایران هستید. شما خودِ وجدانید و برای تجسمی پاک از وطنید. در برابر بزرگی شما سر خم میکنم و چیزی نمیگویم جز امتنان عمیق قلبی. اگر این دیوارها نبود، لحظهای برای در کنارتان بودن درنگ نمیکردم.
عهدم با شما میهندوستی آزادیخواهانه است و تا براندازی حکومت تمامیتخواه جمهوری اسلامی بر این عهد برقرار خواهم ماند.
بهاره هدایت
زندان اوین، ۲۲شهریور۱۴۰۲
در «تستوسترون پارتی» چه میگذرد؟