Wednesday, Oct 11, 2023

صفحه نخست » کمای ما، کمای او، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_2.jpgدخترکی زیبا با سری باند پیچی شده چون فرشته‌ای رفته در خواب جادو. روزهاست در جدال با مرگ وزندگیست. افسوس که بوسه دلداده جوانی اورا از این خواب جادوئی بیدار نخواهد کرد. ترنم یک ترانه گوشهای اورا نوازش نخواهد داد. چرا که در این سرزمین نکبت زده بوسه جرم است، ترانه جرم است، دوست د اشتن جرم است، حتی زیبائی عریان گناه نابخشودنی است. گناه این فرشته رفته در کما زیبائی اوست! جسارت اوست! حتی نام اوست که دیگر گونه نامیست نشائت گرفته از ریشه‌های تاریخی که از ما دریغ شده است.

آرمیتا نام الهه اسفند ماه، الهه پاکی، فروتنی، صفا و آرامش. نسلی جدید با نام‌های اصیل بر گرفته از تاریخ گذشته خود. دگرگونی عمیقی که طی این چهل سال در نگاه مردم حتی نسبت به نام نهادن بر روی فرزندانشان صورت گر فته است. نام هائی که خود خط فاصل بین این نسل با حکومت، عرف و تفکر جاری در جامعه اسلامی است.

نام هائی که در بطن خود نوع نگاه به زن، نگاه به سبک زندگی و نهایت تلاش برای رهائی که نام اصلی آن آزادیست را تبین می‌کند.
آن‌ها را بر ریشه‌های تاریخی خود بر می‌گرداند. در تقابل با تفکر ارتجاعی حکومتگران اسلامی قرار می‌دهد. در گیر با تفکری که گشت‌ها ارشاد را راه اندازی می‌کند.
مهسای زیبا وجوان را تنها بخاطر ظاهر آراسته وزیبائی او بداخل ون می‌کشد عقده حقارت خود را با زدن و کشتن ناجوانمردانه او نه بر سر مهسا بلکه بر سرنسلی خالی می‌کند که مانند او فکر نمی‌کند. طبق خواسته او تن به زندگی چرکین وعقب مانده تراوش کرده از ذهن‌های معیوب وانباشته از نفرت نادانی و تعصب مذهبی نمی‌دهد.
نسلی که با شهامت ستودنی برای رسیدن به آزادی پای د رمیدان می‌نهد و هزینه سنگین چنین میدان داری بزرگ را به قیمت جان می‌پردازد. جنگی تلخ و نا برابر.
آرمیتای جوان سرشار از زندگی، شور جوانی همان لحظه که حجاب از سر می‌گیرد با طراوت وزیبائی، نوجوانی پای در مترو که لشگر چهار صد نفری اعزام شده توسط کثیف ترین راهزن نشسته حکومتی بنام زاکانی شهردار تهران در آن جا مستقرگردیده‌اند می‌نهد. میداند که ناگزیراز رودر روئی با این لشگرآتش به احتیاران حکومتیست.
امااو راه خود را انتخاب کرده است. او برای رسیدن به ساده ترین نیاز طبیعی یک انسان که حق انتخاب اوست مبارزه می‌کند! هیچکس قادر نیست حق انتخاب را از انسان سلب نماید.
شهامت انتخاب وشوری که نسل مهسا با آن شناخته می‌شود. جنبشی که ضربتی سخت بر پیکر رژیم وارد ساخت. هر چند ببهای هزاران کشته، رفتن به کمای رومینا‌ها ومهسا‌ها. که آرزو می‌کنم آرمیتا از آن بر خیزد.
دردا که جنایت در حق او درهیاهوی تلخ ودردناک حمله حماس به اسرائیل، کشتار بی رحمانه صد‌ها انسان بخصوص کودکان وحمله متقابل اسرائیل به غزه که مسلما دست جمهوری اسلامی در راه اندازی آن بسیار دراز بوده. مسئله بزرگ اجتماعی یعنی زدن هول دادن بقصد کشت یک نو جوان توسط ایادی حکومتی را در محاق قرار میدهد.
مردم درروز مرگی گذران سخت زندگی اقتصادی و در هراس ازگسترش جنگ و آینده تاریکی که ماجراجوئی، سلطه طلبی خامنه‌ای بوجود آورده چنان گرفتارند، که رفتن به کمای یک نوجوان در این هیاهوی وحشت گم می‌شود.
بکما رفتن نوجوانی از جنبش اجتماعی مهسا که تنها امید واقعی برای هر گونه تغیر وتحول در جامعه هستند! نیز نمی‌تواند به عاملی برای باز نگری عملکرد ما جریان‌های پراکنده سیاسی در جهت یک همگرائی تاثیر گذارگردد.
دریغ ودرد که هنوز تمایلات گروهی وکاستی‌های فردی ما آنچنان برعملکرد‌های ما سایه انداخته است که قابل تصور نیست حتی در برخورد با فاجعه بزرگ آرمیتا. ما جملگی در کما رفتگانی هستیم که خود نمی‌دانیم. خواب زده را امکان بیداری هست. اما ما خود بخواب زده گان راکه روزانه تیرهای جفای رها شده بر سر این مردم رامی بینیم، خطر جنگ خانمان سوز گسترده بر فراز کشور را حس می‌کنیم اما سر از خوا ب خوش گروهی خود بر نمی‌داریم. نه!

ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy