Tuesday, Oct 24, 2023

صفحه نخست » چرایی قتل نورانیه، خواهر احسان یارشاطر در تهران

ny.jpgکیان ثابتی ـ «جمهوری اسلامی از نخستین روزها کمر به دشمنی با دکتر یارشاطر و مجاهدات او در زمینه فرهنگ و زبان ایران بست. دکتر یارشاطر نه تنها شهرت به بهائی بودن داشت بلکه برای جاودانی ساختن فرهنگ و زبان ایران می‌کوشید و این هر دو در تضاد کامل با خواسته‌های انقلابیون مسلمان بود. نخستین ضربه به دکتر یارشاطر قتل خواهر او نورانیه خانم یارشاطر در تهران بود، خانمی مسن که تنها می‌زیست و در همان اوایل انقلاب او را شبی در خانه‌اش با چاقو قطعه قطعه ساختند.»

این بخشی از سخنان دکتر فریدون وهمن، استاد زبان شناسی دانشگاه پراگ و از دوستان دکتر احسان یارشاطر بود. او در اینجا دلیل قتل خواهر دکتر یارشاطر را آزار و فشار بر استاد یارشاطر می‌داند.

نقش نورانیه در زندگی برادرش، احسان یارشاطر چه بود؟

بی تردید دکتر احسان یارشاطر، یکی از چهره‌های شاخص ادبیات و فرهنگ ایران در چند دهه اخیر است. خدمات ماندگار او به تاریخ و ادبیات ایران بر هیچ ایرانی فرهیخته‌ای پوشیده نیست. تاسیس «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در ایرانِ پیش از انقلاب اسلامی، راه اندازی مرکز ایرانشناسی در دانشگاه کلمبیا و بنیان گذاری، تدوین و انتشار «دانشنامه ایرانیکا»، جامعترین و بزرگ‌ترین پروژه ایران‌شناسی در جهان، بخشی از اقدامات ارزشمند یارشاطر در راستای معرفی و احیاء فرهنگ ایران است.

یکی از دردناک‌ترین خاطرات زندگی یارشاطر قتل فجیع نورانیه، تنها خواهرش بود. نورانیه یارشاطر در زمستان ۱۳۵۹ بخاطر اعتقادات دینیش توسط افرادی متعصب به قتل رسید.

بین این خواهر و برادر مهر و دلبستگی شدیدی برقرار بود و این زنجیره محبت تا پایان عمرشان برقرار بود. نورانیه دو سال بعد از برادرش به دنیا آمد. آنان پدر و مادر خود را در کودکی از دست دادند. پس از این واقعه، سرپرستی احسان به دایی‌‌شان و سرپرستی نورانیه به مادربزرگ‌شان سپرده شد.

با آن‌که این دو کودک، در دو خانه جدا از هم بزرگ می‌شدند ولی هر روز وابستگی آن دو به یک‌دیگر بیشتر می‌شد. آنان سعی می‌کردند تا جای خالی والدین را در زندگی‌شان با عشق به هم‌دیگر پر کنند. احسان یارشاطر از همان کودکی در نقش برادر بزرگ‌تر همواره حامی و همراه خواهر کوچکش بود.

نورانیه یارشاطر که بود؟

نورانیه تنها خواهر احسان یارشاطر بود که دو سال بعد از تولد او در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در شهر همدان به دنیا آمد. میرزا هاشم یارشاطر و روحانیه خانم میثاقیه، پدر و مادر احسان و نورانیه از بهاییان معروف شهر بودند. میرزا هاشم، بازرگان و روحانیه خانم به تعلیم و تربیت کودکان و معلمی مشغول بود. آن دو افرادی باسواد و باهوش بودند، آن دو علاوه بر تبحرشان در زبان و ادب فارسی با انگلیسی و اسپرانتو هم آشنایی داشتند و فرزندان‌شان را هم به این زبان‌ها آموزش می‌دادند.

it.jpg

نورانیه چهار ساله بود که خانواده‌اش به خاطر شغل پدر به کرمانشاه رفتند و پس از دو سال و نیم سکونت در این شهر به تهران نقل مکان کردند. او در تهران تحصیلات خود را در مدرسه تربیت آغاز کرد.

در سال ۱۳۱۲، نورانیه مادرش را بر اثر بیماری کلیوی از دست داد و یک سال بعد میرزا هاشم، پدرش هم بر اثر سینه پهلو درگذشت. در آن زمان، نورانیه کلاس پنجم بود و در مدرسه تربیت درس می‌خواند.

پس از فوت پدر و مادر، سرپرستی نورانیه و برادر کوچکش به مادربزرگ‌شان، جهان خانم میثاقیه سپرده شد و احسان و برادر دیگر به دایی‌شان، عبدالمیثاق میثاقیه -بنیان‌گذار بیمارستان میثاقیه که پس از انقلاب مصادره و به مصطفی خمینی تغییر نام داد- سپرده شدند.

سیروس توفیق، یکی از آشنایان خانواده یارشاطر گفته است:

«نورانیه که مایل بود نورا خوانده شود، مانند والدین خود استعداد و هوشی سرشار و حافظه و قریحه‌ای قابل تحسین داشت. شاگردی ممتاز بود و به خاطر خواندن شعر و سرود و بیان خطابه همواره مورد تشویق معلمان و سرپرستان خود بود.»

نورانیه در جوانی به ازدواج بهایی دیگری به نام روح الله متوجه درآمد. حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های جمشید و امید بود. خانواده نورانیه یارشاطر به عراق مهاجرت کردند اما پس از مدتی با ممانعت دولت عراق از حضور بهاییان در کشورش، آنان مجبور به بازگشت به ایران شدند.

پس از چند سال اقامت در ایران، نورانیه به همراه همسر و فرزندانش به ترکیه نقل مکان کردند و از آن‌جا به آلمان رفتند. در آلمان، ازدواج نورانیه و همسرش به جدایی انجامید. نورانیه به انگلستان رفت و در آن‌جا به تحصیل زبان پرداخت. او پس از چند سال به ایران بازگشت و در موسسه انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در برخی از منابع به اشتغال او را در بنیاد ترجمه و نشر کتاب اشاره شده است.

پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷

موسسه انتشارات فرانکلین که در سال ۱۳۵۶ به «سازمان آموزشی نومرز» تغییر نام داده بود و «بنیاد ترجمه و نشر کتاب» از نخستین موسساتی بودند که در پی تغییر و تحولات بعد از انقلاب اسلامی مصادره شدند. طی حکمی از طرف مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت «علی موسوی گرمارودی» به مدیریت موسسه فرانکلین (سازمان آموزشی نومرز) منصوب شد و برخی از کارمندان موسسه از جمله نورانیه یارشاطر که بهایی بود، اخراج شدند.

این نکته قابل توجه است که بنیاد ترجمه و نشر کتاب در سال ۱۳۶۰ به «انتشارات علمی و فرهنگی» تغییر نام داد. موسسه انتشارات فرانکلین نیز که در سال ۱۳۵۶ «سازمان آموزشی نومرز» نام گرفته بود، ابتدا به «شرکت انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی» تغییر نام داد و سپس در سال ۱۳۷۲ در شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ادغام شد.

نورانیه پس از اخراج بیشتر وقت خود را به مطالعه و دیدارهای دوستانه می‌گذراند. سیروس توفیق نوشته است:

« نورانیه به ادبیات فارسی و مخصوصاً سبک آثار عبدالبهاء علاقه ی خاصّی داشت و اوقات فراغت را به جمع آوری اشعار خوب و امثال و حکم می گذرانید.»

توفیق ادامه می‌دهد که نورانیه سال‌های پایانی زندگی خود را به ایراد نطق‌های تشویق آمیز و مفید در جلسات بهاییان می‌پرداخت.

قتل فجیع نورانیه یارشاطر، پیرزن ۵۹ ساله بهایی

نورانیه یارشاطر به دلیل بهایی بودن هیچ‌گاه زندگی راحتی در ایران نداشت. در سراسر زندگی به خاطر اعتقاد به آیین بهایی بسیار مورد آزار و تبعیض قرار می‌گرفت. پس از انقلاب اسلامی، آزار و اذیت‌ها بیشتر شد. او اغلب با دشنام و توهین همسایگان متعصب مواجه بود. دو بار عمداً با اتومبیل به او زدند.

نورانیه یک روز پیش از دومین سالگرد انقلاب اسلامی، در ٢١ بهمن ۱۳۵۹ درحالی که در منزل تنها بود به قتل رسید. جزئیات چگونگی قتلش معلوم نیست. جسد وی را برادرش چند روز بعد پیدا کرد. گزارش پلیس نشان می‌دهد که کسی با زور وارد خانه شده و رگ دست و گلوی او را با چاقوی آشپزخانه بریده است. تحقیقات نشان می‌داد که قاتل به قصد دزدی نیامده و هیچ کدام از وسایل منزل گم نشده بود.

پیگیری‌های برادرش برای پیدا کردن قاتل و دادخواهی به جایی نرسید و مأموران حکومت اعتنائی به درخواست‌های او نکردند.

با گذشت بیش از چهل سال از قتل این زن ۵۹ ساله بهایی، هیچ‌ زمان از طرف نیروی انتظامی، امنیتی و قضایی کشور قدمی برای پیدا کردن قاتل یا قاتلین یا دلیل این قتل هولناک برداشته نشد، انگار از ابتدا قرار بوده که عاملین و دلایل این قتل مشخص نشوند و پرده ابهام بر پرونده این قتل هم مانند بسیاری از پرونده‌های ترورهای عقیدتی تاریخ کشور، کشیده شود.

پی‌نوشت

مقاله فوق، پیش‌تر در تارنما ایران وایر منتشر شده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy