احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
محسن اراکی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، با رجوع به مصباح یزدی، روحانی تندرویی که خامنه ای به او لقب «علامه و مطهری زمان» داده بود و ارزش افکار او را با هگل فیلسوف آلمانی مقایسه کرده بود(!)، گفته است بسیاری از کتابهای او باید به کتاب های درسی نوجوانان ایرانی تبدیل شود.
از درجه عقل و سواد آخوند اراکی همین بس که او در افاضات دیگری گفته «معنای انتخابات در ایران همان وظیفه اعلام اطاعت از فرمانروای ما یعنی ولی فقیه است و بس»!
محمدتقی گیوهچی یزدی مشهور به مصباح یزدی، چهار سال پیش پس از گذراندن یک دوره طولانی بیماری، در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
او یکی از مروجان رسمی خشونت برای حذف منتقدان و مخالفان در جمهوری اسلامی به حساب میآمد و در یک سخنرانی در قم گفته بود: «اگر فردی در مرحله سوم امر به معروف و نهی از منكر با اخذ تعهد قبلی مجدداً به مفسده خود ادامه دهد، مهدورالدم بوده و میتوان او را كشت».
او در دیداری با علی خامنهای سعی کرده بود که پای او را ببوسد که به «پابوس خامنهای» هم مشهور شد.
مرداد ۱۳۹۹ هم، وقتی یکی از مسئولان دفتر خامنهای به دیدار او رفت، مصباح به او گفته بود «خیلی دوست داشتم پای آقای خامنهای را ببوسم ولی موفق نشدم. لطفا شما به نیابت از من پای او را ببوسید».
چه فاجعه ای بالاتر از این در تاریخ میهن ما که تفکرات عصر حجری آخوند از دنیا رفته ای که برای او جنایت همان عبادت محسوب می شده امروز قرار است در عصری که تلسکوپ فضایی جیمز وب در جستجوی نمایش تصاویر زمان تولد کیهان است، به متون آموزشی مدارس ایران تبدیل شود!
اما ترکتازی آخوند اراکی در این برهه زمانی مشخص علت دارد.
امروز دیگر اظهر من الشمس است که قدرت سیاسی در رژیم جمهوری اسلامی در جریان یک استحاله تاریخی به دست «مصباح طلبان» حوزه های مذهبی قم و مشهد و غیره افتاده است و خامنه ای در حقیقت مجری اوامر آنها گشته است.
اراکی و أعوان و انصار او جناحی مستقر در قم هستند که با جناح مرتجع دیگری به سردستگی آخوند به غایت ارتجاعی تر از خودش یعنی علم الهدا در مشهد که گفته مردها نباید همسرشان را به اسم خطاب کنند، عجولانه در بستر تحولات ایران و خاورمیانه برای دوران پس از خامنه ای به رقابت برخاسته اند.
آن اهمیتی را هم که اراکی به نقش و قدرت ولی فقیه و اطاعت بی چون و چرا از دستورات وی از حساب خودش برای ملت ما تجویز می کند در حقیقت نه برای «احترام» به جایگاه خامنه ای، بلکه برای روزی است که خود او بر این مسند تکیه بزند!
از نگاه او آن روز و حتی پیش از مرگ خامنه ای امروز فرا رسیده است. بهرحال او از وخامت حال جسمی و نفرت عمومی از «فرمانروای خود» و رژیم درمانده اش در انظار ملت ایران بیشتر از هر کس با خبر است.
مرحوم احمد انواری از فعالان جبهه ملی که در پی فاجعه انقلاب اسلامی نشریه «جبهه» را در انگلستان منتشر می کرد سی و پنج سال پپش در مقاله ای در مورد وضعیتی مشابه برای خمینی در واپسین روزهای حیاتش نوشته بود «همه در انتظار مرگ رهبری نشسته اند که قبلا خودکشی کرده است»!