Tuesday, Jan 9, 2024

صفحه نخست » قشقاوی چگونه پله‌های نردبان قدرت را از مجلس تا رسیدن به معاونت وزارت خارجه طی کرد؟

9-15.jpgایران وایر : پژمان تهوری

مجموعه «مجلس، نردبان قدرت» چهره‌هایی را معرفی می‌کند که مجلس شورای اسلامی سکوی پرتاب آن‌ها شده است. نگارنده با این پیش‌فرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه» به‌خودی‌خود رانت مهم برای ورود به قدرت در نظام جمهوری اسلامی و ثروت‌اندوزی بوده و هستند و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قله‌های ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته‌ و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده است که پیش از ورود به مجلس، کم نام‌ و‌ نشان بوده‌اند و در سابقه آن‌ها هیچ‌یک از این چهار رانت برجسته نبوده است. هرچند کمتر نماینده‌ای را می‌توان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته یا دوره‌ای را هرچند کوتاه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپری نکرده باشد ولی مهم این است که این دو در کارنامه آن‌ها برجسته نبوده و نمایندگی مجلس نقش مهمی در بالا رفتن آن‌ها از نردبان قدرت ایفا کرده است.

***

قدرت را رها نکن، حتی به قیمت آوردن قربانی پای جوخه اعدام!

حضور در دو استقبال رسمی، چهره او را بیش از همیشه رسانه‌ای کرد؛ یکی در استقبال از «علی وکیلی‌راد»، قاتل دکتر «شاپور بختیار» و دومی استقبال از «شهرام امیری»، قربانی پرونده هسته‌ای ایران.

«حسن قشقاوی»، معاون وقت وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۹ دو بار برای استقبال از دو ایرانی بازگشته از فرانسه و امریکا به فرودگاه «امام خمینی» تهران رفت؛ یکی قاتل بود و دیگری چند صباحی بعد اعدام شد.

قشقاوی در مراسم استقبال از وکیلی‌راد که به اتهام مشارکت در قتل دکتر بختیار ۱۸ سال در فرانسه زندانی بود، گفته بود: «با تلاش‌های وكيل فرانسوی جديد وكيلی‌راد و نيز تلاش‌های ايران، از بهمن‌ماه سال گذشته آزادی وكيلی‌راد معلوم بود و ما از آن زمان منتظر بوديم تا ايشان آزاد شود.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او در دیدار با خانواده شهرام امیری که گفته می‌شد دانشمند هسته‌ای بوده و از عربستان به امریکا منتقل شده است، وعده داده بود پی‌گیری‌های وزارت امور خارجه برای بازگرداندن امیری از امریکا تا حصول نتیجه ادامه خواهد داشت. ولی هرگز به اعضای خانواده‌اش نگفته بود که برنامه جمهوری اسلامی برای بازگرداندن شهرام امیری، اعدام او است.

حسن قشقاوی در فرودگاه به استقبال امیری رفت و او را تحویل مقام‌های امنیتی و قضایی داد و ماموریت خود را پایان یافته تلقی کرد. قشقاوی آگاهانه یا ناآگاهانه ماموریت بازگرداندن امیری و تحویل‌ او به جوخه‌های اعدام را با موفقیت انجام داد. این کار را پیش‌تر نیز در سوئد انجام داده بود؛ یعنی خدمت به جمهوری اسلامی در سامان‌دهی و حمایت از شبکه جاسوسان.

«بهرام رحمانی»، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار در گزارشی تفصیلی با عنوان «رسوایی جاسوسان جمهوری اسلامی در سوئد!»، به نقش حسن قشقاوی در به کارگیری شبکه جاسوسان در سوئد پرداخته و آورده بود: «ماموریت حسن قشقاوی، سفیر ایران در سوئد، فعال کردن جاسوسان رسمی و مخفی در این کشور بوده است.»

این گزارش از افشای فعالیت جاسوسان جمهوری اسلامی در سوئد توسط پلیس امنیتی این کشور و اخراج تعدادی از آن‌ها خبر می‌داد.

حسن قشقاوی پیش و پس از نمایندگی مجلس شورای اسلامی

قشقاوی پیش از ورود به مجلس شورای اسلامی، با مدرک لیسانس حقوق، کارمند اداره حقوقی جهاد سازندگی استان تهران و مدتی در آموزش و پرورش شهرستان شهریار مشغول به کار بود. او با وجود این که بابلی است اما در انتخابات مجلس چهارم از حوزه انتخابیه شهریار کاندیدا شد و توانست آرای لازم را برای ورود به مجلس کسب کند.

قشقاوی با ۳۲ سال سن پا به مجلسی گذاشت که در نتیجه رد صلاحیت گسترده فعالان جناح چپ حکومت، یک‌دست در اختیار «جامعه روحانیت مبارز» تهران و جناح راست سنتی قرار گرفته بود.

«محمدرضا»، تنها پسر حسن قشقاوی، راز ورود پدرش به حوزه انتخابیه شهریار را این‌گونه توضیح داده است: «پدر متولد سال ۱۳۳۹ در شهر بابل است. ایشان قبل از انقلاب در مشهد دانشجو بودند. به علت مبارزات دستگیر شدند و به تهران آمدند. در تهران با شهید بهشتی آشنا و در شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی عضو شدند. به دستور شهید بهشتی به شهریار رفتند و آن‌جا در آموزش و پرورش مشغول به کار شدند.»

حسن قشقاوی در مجلس چهارم به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پیوست و بلافاصله پس از پایان دوره نمایندگی، راهی قزاقستان شد تا در نقش سفیر ایران در این کشور خدمت کند، بدون این که هیچ سابقه دیپلماتیک داشته باشد.

«شمال‌نیوز» در گزارشی مدعی شد حسن قشقاوی پیش‌تر، در جریان انتخابات مجلس دوم نیز به دلیل نداشتن سن قانونی برای کاندیداتوری، سن خود را در شناسنامه تغییر داده و در این انتخابات شرکت کرده و پیروز شده بود ولی به دلایلی انتخابات حوزه انتخابیه شهریار در دوره دوم ابطال شد.

حسن قشقاوی یک بار دیگر نیز به مجلس شورای اسلامی راه یافت ولی نه از حوزه انتخابیه شهریار بلکه از حوزه انتخابیه رباط کریم. او راهی مجلس ششم شد و به طور طبیعی، دوباره به «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» پیوست.

قشقاوی با پایان دوره نمایندگی، این بار راهی سوئد شد تا در نقش سفیر ایران، ماموریت محوله را انجام دهد. او با بازگشت از سوئد، در دولت «محمود احمدی‌نژاد» به مقام سخن‌گویی وزارت امور خارجه و سپس به مقام معاونت کنسولی این وزارتخانه رسید.

قشقاوی در دولت «حسن روحانی»، مسوولیت سفارت ایران در اسپانیا را عهده‌دار شد و از آن‌جا به سازمان گردش‌گری رفت تا در مقام نماینده ایران در «سازمان جهانی گردش‌گری» فعالیت کند.

بازیگردانی حسن قشقاوی در جریان حضور «فدریکا موگرینی»، نماینده اتحادیه اروپا در مجلس دهم و عکس‌های سلفی نمایندگان با او که بسیار حاشیه‌برانگیز شدند، انتقاداتی را متوجه این دیپلمات وزارت امور خارجه کردند. دلیل آن‌ها این بود که برخلاف نمایندگان مجلس که بی‌توجه و ناآگاه نسبت به تشریفات و آداب دیپلماتیک این حواشی را رقم زدند، او سال‌ها دیپلمات بوده است و عکاسی‌هایش در جریان این دیدار پذیرفته نبودند.

پرهیز از دست دادن با ملکه اسپانیا در یک دیدار رسمی که بدون رعایت آداب دیپلماتیک، همسرش او را همراهی نمی‌کرد، از حاشیه‌های دوره سفارت او در اسپانیا بود؛ خبری که در رسانه‌های اسپانیا نیز بازتاب داشت و سفارت ایران مجبور به پاسخ‌گویی شد.

در توضیح سفارت ایران در اسپانیا آمده بود: «به تشریفات دربار کتباً اعلام شد سفیر بدون همراه در مراسم حضور خواهد داشت و هم‌چون قبل به دلایل تشریفاتی نمی‌تواند با ملکه دست بدهد.»

ارایه تور گردش‌گری به هیات پارلمانی ایران در اسپانیا و حضور در ورزشگاه «سانتیاگو برنابئو» مادرید از جمله حواشی خبرساز حضور او در سفارت ایران در اسپانیا بوده‌اند.

قشقاوی در پایان ماموریت خود در اسپانیا، در گزارشی، برقراری پرواز مستقیم تهران-مادرید و آماده‌سازی موافقت‌نامه پذیرش گواهی‌نامه متقابل بین دو کشور را نتیجه عملکرد خود در مقام سفیر ایران در اسپانیا اعلام کرد.

غلبه خصلت‌ها و خواسته‌های فردی بر خواسته‌های جمعی نمایندگان

یک روزنامه‌نگار فعال در ایران در پاسخ به چرایی اولویت یافتن منافع فردی و گروهی در مجلس شورای اسلامی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «این موضوع خیلی ریشه‌دارتر از این است که بگوییم نمایندگان مجلس به دلیل نقص نظام پارلمانی در ایران، منافع فردی را به منافع ملی و جمعی ترجیح می‌دهند. به نظر من، این ارتباطی با نظام پارلمانی پیدا نمی‌کند، چون تمام اصول قانون اساسی ما که ناظر بر انتخاباتند، مثل سایر کشورهایی هستند که نظام پارلمانی دارند. اصلا باید بگوییم متخذ از آن‌ها هستند. ضمن این که این موضوع شاید ۱۰ سال پیش موضوعیت داشت ولی امروزه وضعیت مملکت به جایی رسیده که اساسا مسایل خیلی پیچیده‌تر و ریشه‌دارتر از این‌ها هستند و بحران فرای بحث فسادهای نمایندگان مجلس است.»

این روزنامه‌نگار و دانش‌آموخته حقوق در ادامه با طرح این پرسش که چرا در ایران وضعیت مجلس به این روز افتاده است، می‌گوید: «اگر بخواهیم یک بررسی کلی داشته باشیم، به نظرم اول از همه باید توجه داشت که انتخابات در ایران بر‌اساس نظارت استصوابی انجام می‌شود؛ یعنی یک نهاد با تکیه بر استصواب، یعنی تشخیص صلاح و صواب دیگران، بر‌اساس معیارهای خود آن نهاد، افراد را تایید یا رد می‌کند. این یک نقص و یک اعوجاج مهم است.»

او می‌افزاید: «نظارت استصوابی برای افرادی که می‌توانند خیلی بهتر عمل کنند، بسیار سد کننده است. حال آن که اساس نظام پارلمانی بر انتخاب آزاد است. مردم باید بتوانند آزادانه افراد مورد اعتماد و شناخت خود را برگزینند.»

به باور این روزنامه‌نگار، اشکال دوم مجلس را در خصلت‌های فردی نمایندگان باید جست‌وجو کرد: «در نتیجه نظارت استصوابی، خصلت‌ها و خواسته‌های فردی بر خواسته‌های جمعی غلبه پیدا می‌کنند؛ یعنی یک نماینده به جای این که نفع و خیر موکلان خود را نمایندگی کند، سعی می‌کند از فرصت نمایندگی برای مطامع شخصی خود استفاده کند که ریشه آن در میل به بقا در قدرت و قوانین اقتصادی است و راه و اسباب سوء‌استفاده را فراهم می‌کند. قوانین بانک‌داری، مقررات دریافت وام و وثایق بانکی، قانون بودجه، قوانین توسعه و از همه مهم‌تر، قانون تجارت که موجب یک اقتصاد رانتی شده است، از این جمله‌اند.»

این دانش‌آموخته حقوق، تحریم‌های بین‌المللی و امکان‌های موجود برای دور زدن تحریم‌ها را در توسعه فساد در ایران موثر می‌داند و می‌گوید: «اقتصاد ما در این چهل و چند سال با این نقص‌ها و اعوجاجات و فسادها خو گرفته است و اساسا کشور با همین فسادها جلو می‌رود. در چنین فضایی، نمایندگی یک فرصت برای بهره‌برداری از منافع موجود و برخورداری از آن به نفع خود و اطرافیان است. بسیاری از مصوبات مجلس نه برای خیر عمومی بلکه تنها تضمین کننده منافع فردی و گروهی است.»

او در تبیین چرایی وضعیت موجود تصریح می‌کند: «اقتصاد رانتی و فساد سازمان‌‌ یافته این فرصت را به نمایندگان مجلس می‌دهد؛ یعنی این سودا و این وسوسه را در هر فردی که کوچک‌ترین دسترسی‌ به قدرت دارد، می‌دهد تا سوءاستفاده کند. پس اشکال از نظام پارلمانی نیست، ایراد به ساختار انتخابات و عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بازمی‌گردد که مجلس را به این سمت و سو برده است.»

وضعیت خانوادگی

حسن قشقاوی سال ۱۳۳۹ در بابل، در استان مازندران، در خانواده‌ای مذهبی متولد شده است. او هم‌چون برادرانش، تحصیلات حوزوی دارد ولی هیچ عکسی از او با لباس روحانی در دست نیست و بعید است هیچ وقت ملبس به لباس روحانیت شده باشد. یکی از برادرانش در جنگ با عراق کشته شد و برادر دیگرش از روحانیون حوزه علمیه قم است.

پسرش، محمدرضا، با وجود تحصیل در رشته مهندسی مکانیک، با رانت پدر، در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور مشغول به کار شده است، هرچند خودش رانت‌خواری را رد می‌کند و در مصاحبه‌ای گفته است: «شاید خیلی‌ها باور نکنند، من برای موضوعی دیگر به شورا رفته بودم. آن‌جا قرار شد یک مرکز شبانه‌روزی برای شورا راه‌اندازی شود. طرح جامعی را به سبب آشنایی خودم با امور ایرانیان خارج از کشور دادم که پذیرفته و اجرا شد. من به همراه برخی از دوستان مدیریت آن مرکز را برعهده داشتیم. الان به عنوان قائم مقام در آن‌جا حضور دارم.»

تلاش مجدد برای بازگشت به مجلس

گفته می‌شود قشقایی بار دیگر قصد مجلس کرده است و با ثبت‌نام در انتخابات مجلس دوازدهم از حوزه انتخابیه رباط کریم، می‌کوشد دوباره به کرسی نمایندگی مجلس شورای اسلامی بازگردد؛ مجلسی که پیش‌تر سکوی پرتاب او به کرسی‌های مهم دیپلماتیک شده بود.

او در همین راستا، صفحه اینستاگرام خود را فعال کرده است و با انتشار تصاویری از دیدار با اهالی رباط کریم و عکسی یادگاری با سردار «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خود را آماده رقابت‌های انتخاباتی می‌کند.





Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy