اینها چیزهایی هستند که ما از نسل زد ایرانی میدانیم و نمیدانیم: میدانیم که این نسل با ایدههای ضد امپریالیستی و اسلامگرای نسل ۵۷ای و حتی نسل دههی شصتی و هفتادی فاصلهی بسیاری از حیث باورها و سبک زندگی گرفته است و نقشی محوری در انقلاب مهسا ایفا کرد اما نمیدانیم لایههای مختلف این نسل در مورد سیاستهای مختلف اجتماعی و فرهنگی چگونه میاندیشد، دنیای پیرامون خود را چگونه میبیند و چه آیندهای در ایران برای خود متصور است. نمیدانیم اعضای این نسل (غیر از مهاجرت انبوه به غرب) چه برنامهای برای آیندهی خود دارد و چگونه میخواهد گلیمش را از آب بیرون کشد. علت این نادانی نیز بسته بودن درها بر روی نگرش سنجی علمی و مستقل در ایران است.
اما در فقدان اطلاعات کافی از نگرشها و مواضع جوانان میتوان به چهرههای محبوب آنها و آثارشان رجوع کرد. نوع برخورد حکومت با این چهرهها نیز گویای نگرش هواداران آنها به رژیم اسلامی است. برای آشکار سازی نگرشهای جوانان از مجرای چهرههای محبوب چهار چهرهی بسیار متفاوت را از میان خوانندگانی که آثارشان بسیار مورد توجه این نسل واقع شده بر میگزینم: توماج صالحی و امیر تتلو (که در زندان جمهوری اسلامی هستند)، ساسی مانکن که پس از بازداشت در سال ۱۳۸۹ و ممنوعیت فعالیت در تبعید است، و مهدی یراحی که پس از بازداشت در سال ۱۴۰۲ به دلیل انتشار یک آهنگ (روسریتو در بیار) فعلا با قرار وثیقه ازاد شده است.
هر چهار خواننده افرادی با سوابق سیاسی (برخی بیش از یک دهه) هستند از همکاری با کارزارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری (ساسی برای کروبی و تتلو برای رئیسی) تا مخالفت صریح با رژیم (یراحی و توماج). سه نفر از آنها از آغاز کار خواننده زیر زمینی بوده و نتوانستهاند آثارشان را با مجوز رسمی در ایران منتشر کنند و نفر چهارم (مهدی یراحی) در میانهی کار به خوانندگان زیر زمینی پیوست. این بدین معناست که حکومت نه میخواهد خود صدای آنها را بشنود و نه میخواهد جوانان صدای آنها را بشنوند.
«سوراخ موش بخر» و «فال»: براندازی تهاجمی
آثار توماج صالحی (۳۳ ساله) صدای نسلی از جوانان ایرانی است که با شور و اشتیاق و استقامت به دنبال براندازی نظام هستند. آثار توماج را در داخل اتومبیل افرادی که در شبهای اعتراضی به خیابان میآمدند شنیدهایم و نوع بازداشت خشونت بار وی دقیقا از نگاهی که وی به حاکمیت موجود دارد پیداست. طرفداران توماج رژیم اسلامی را مایهی بدبختی و فلاکت و تبعیض موجود در ایران میدانند و مصرانه خواستار سقوط حکومت هستند. توماج به صراحت از لزوم شورش علیه اشغالگران کشور سخن میگوید. در آهنگ «فال» سرنوشت مقامات رژیم بعد از براندازی ترسیم شده و در «سوراخ موش بخر» سرنوشت آنها در حین براندازی.
«روسری تو در بیار»: پل گذار از اصلاح طلبی به براندازی نرم
خاستگاه مهدی یراحی (۴۲ ساله) قشر مذهبی جامعهی ایران است اما در برابر تبعیض و فقر و بهره کشی در حکومت دینی ساکت نمانده است. او سالهاست که بهدلیل حمایت از معترضان علیه سیاستهای جمهوری اسلامی از انتشار اثارش ممنوع بوده است. یراحی در سال ۱۳۹۷بهدلیل پوشیدن یونیفرم کارگران بازداشتشده اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ خوزستان در کنسرت و انتشار نماهنگ انتقادی پارهسنگ، به مدت شش ماه ممنوع از کار و ممنوعالتصویر شد. پس از تقدیم یکی از آثار خود به نام «وداع بعد از رفتن» به کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و سخنان اعتراضآمیزش در کنسرتهای اهواز و کرج، فعالیت وی ممنوع شد. یراحی از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ به تمامه با اثاری مثل «سرود زن» و «سرود زندگی» حمایت کرد و آثار حماسی وی را معترضان در خیابانها میخواندند. او نوعی اصلاح طلب دگر دیسی شده است که با مقاومت مدنی برای پایان دادن به عمر جمهوری اسلامی همراهی دارد و بر خلاف توماج نمیخواهد شرایط را برای «سوراخ موش خریدن» سپاهیان و بسیحیان فراهم کند.
«جنتلمن»: زمینه سازی برای براندازی فرهنگی- اجتماعی
ساسان حیدری یافته با اسم هنری ساسی مانکن (۳۵ ساله) محبوب دانش آموزان دبستانی و دبیرستانی در ایران است. آهنگهای جنتلمن، دکتر، تهران-توکیو و برادران لیلا مورد استقبال میلیونی در ایران قرار گرفتند. ساسی که پس از بازداشت و محدودیت کار از ایران مهاجرت کرد در تولید موسیقی عامه پسند در عین نقد اجتماعی و پرده برداری از ریاکاری رژیم مذهبی در ایران بسیار موفق بوده است. آن دسته از جوانان ایرانی که نقش تمامیت خواه دولت و آموزش دینی و اسلامی سازی را در زندگی خود نمیخواهند عاشق کارهای ساسی هستند. ساسی در آثارش موضع گیری سیاسی ندارد و از قشری خاص دفاع نمیکند. او حتی از کنشهای سیاسی کناره میگیرد اما آثارش محبوب کسانی است که با سبک زندگی حکومتی مخالف هستند. قشر خاکستری بیش از همه از آثار وی استقبال میکند.
«مسخره بازی» و «جهنم»: عصیان علیه همهی هنجارها از جمله کرامت و مبارزه
امیر حسین مقصودلو با نام هنری تتلو (۳۶ ساله) پس از یک بار بازداشت تلاش کرد با نزدیک شدن به جناحهای سیاسی و خواندن آثار تبلیغاتی و مداحی از خامنهای جایی محکم برای خود در عرصهی هنر جمهوری اسلامی پیدا کند اما رژیم احساس نیاز چندانی به این تولیدات و از این مجرا نزدیک شدن به جوانان نداشت. از همین جهت تتلو دو بار دیگر توسط حکومت بازداشت شد. تتلو با رفتن به دبی و بعد به استانبوال به کارش ادامه داد اما در این مسیر به تدریج از مقابلهی مستقیم با رژیم فاصله گرفت و مسیر بی خیالی (مسخره بازی) و فحاشی (خانم وزیری) در پیش گرفت. ادبیات او در سالهای اخیر هرچه بیشتر به ادبیات کوچه و بازار که اسلامگرایان و چپها آن را ابتذال میخوانند نزدیک شده است. برای جوانان اینها نوعی عصیان علیه وضع موجود است و از آن استقبال میکنند. او مروج بغل و بوس و بهشت و گناه و ترس و نفرین ممنوع (ممنوع) در دنیای یخزده (جهنم) موجود است. او مثل دهها میلیون جوان ایرانی از جامعهی پیرامون میخواهد که بذار تو حال خودم باشم. او احساس خستگی، بی حوصلگی، زندانی بودن و افسردگی جوانان ایرانی را به خوبی در کارهایش انعکاس میدهد. سرگشتگی و بی تکلیفی در آثار وی موج میزند.
هر چهار خواننده و دهها میلیون نفر طرفدار شخصیت و آثارشان علی رغم رهیافتهای اجتماعی و سیاسی مختلف در یک احساس با هم اشتراک دارند: این که رژیم اسلامی مانع زندگی و جوانی کردن آنهاست. اگر نسل هایی که در دهههای شصت و هفتاد و هشتاد حدود ۱۵ تا ۲۵ سال داشتند هنوز فکر میکردند میتوان با رژیم اسلامی با برخی تغییرات کنار آمد (مثل ساسی و تتلو و یراحی) امروز نسل جوان با روشها و رهیافتهای مختلف میخواهد حکومت را از زندگیاش حذف کند: با دعوت به شورش در عرصهی خیابان تا کشیدن علف و گل برای حذف ان از دنیای ذهنی.
مجید محمدی