Friday, Jan 26, 2024

صفحه نخست » الگویی برای پیکار و تغییرات سیاسی، امیر امیری

Amir_Amiri.jpgمیدان سیاست چنان در محاصره انبوهی از موضوعات و مسائل بی اهمیت گرفتار شده است که مانع یک نگاه واقع‌بینانه به محیطی که مدام در حال تغییر است، شده است. سایه سنگین این سردرگمی چشم‌ها را بر روی نیاز مبرم و حیاتی امر ملی کشورمان بسته و چنان سبب دورافتادگی از روش‌های مدبرانه سیاسی شده است که دیگر هیچ راهکار هدفمندی در چشم انداز دیده نمی‌شود.

وقتی معیارهای سیاست گرفتار تناقضات و تضادها باشند و جستارهای سیاسی درهم و برهم شوند، باید بدانیم که به مرحله انسداد سیاسی نزدیک شده‌ایم و بایسته است با خودداری از روش‌های پیشین، که هیچ‌گاه محصولی جز افزایش دشمنی‌ها نداشته است، بتوان یک الگوی سیاسی فراگیر با برنامه کارکردی خلق کرد تا با شناسایی و تمرکز بر روی فعالیت‌هایی که باعث پیشبرد امر سیاسی می‌شود، از سقوط سیاست به پایین‌ترین درجه از اولویت جلوگیری کرد.

با آنکه همه چیز را در ترازوی سیاست سبک سنگین می‌کنیم، اما بی‌آنکه عده‌ای متوجه باشند مدام در حال غیرسیاسی شدن هستند. وقتی بطالت، کینه توزی از یک دوره تاریخی را برای عده‌ای به امری مقدس تبدیل کند، کوچکترین اختلافی، نه تنها در ملاحظات سیاسی، بلکه در موضع گیری‌های ساده سیاسی هم به تندی خصلت‌های دشمنانه را بر می‌انگیزاند. از پیامدهای خطرناک غیرسیاسی شدن محو شدن کارکرد سیاست در گروه‌های سیاسی است و بازتاب مبتذل غیرسیاسی شدن، اهانت افزایی در شکل ناپسند آن است. نمونه رسانه‌ای این غیرسیاسی شدن هم توفان تیترهای خبری برای کسانی است که دارای هیچ پایگاه اجتماعی نیستند، و تنها با هیاهو و حرافی‌های مبتذل، هم خود را بی‌اعتبارتر کرده‌اند و هم، همچون بازار مسگرها برای ساحت سیاست آلودگی صوتی بوجود آورده‌اند.

شرایط تازه گفتمانی و جابجایی‌های نسلی بافتار سیاست را دگرگون کرده است و بدون در نظر گرفتن ساختارها و متغیرهای کلیدی هر دوره‌ای، نمی‌توان با خیز تحولات گام برداشت تا با تولید بسترهای مناسب و مجموعه‌ای‌ از کنش‌های هدفمند به اقتدار سیاسی دست یافت. قلمرو سیاست ورزی را تنها با کنار نهادن سیاست‌های پراکنده، گهگاهی و اغلب ضد و نقیض می‌توان در گستره ملی و فراملی تقویت کرد و به مرحله عملیاتی رساند. سیاست کنونی چنان سست و غیرمولد شده است که برون دادش هرگز نمی‌تواند به نتیجه‌ای مشخص و معین بیانجامد، زیرا نه الگوی پویایی برای پیکار سیاسی دارد، نه بیان گیرایی دارد و نه مسلح به برندگی گفتاری است.

پیوند و ارتباط معناداری که مردم با گذشته تاریخی و فرهنگی خویش برقرار کرده‌اند سبب پدیداری زبان سیاسی به روز شده‌ای در سپهر سیاسی گشته است که معیار و محور اساسی کنش‌های سیاسی آینده خواهد بود و باید با خوانش متفاوت و تازه‌ای از سیاست و سیاست ورزی همراه گردد تا هم آهنگ کنش ورزی سامان یابد و هم چرخه مبارزه دوباره فعال و به جنبش درآید.

تغییر در صورت بندی‌های سیاسی و تجلی بلوک بندی سیاسی نشان دهنده موازنه معناداری است که در پرتوی واقعیت‌های موجود، ما را به بازخوانی کارکرد سیاست در بستر اولویت‌ها و اهداف ملی می‌رساند. کسانی که تا دیروز مخالف، و گاه دشمنان یکدیگر بودند، امروز به هم پیمانان یکدیگر تبدیل شده‌اند. چنین هم پیمانانی بهتر می‌توانند در یک پیکربندی سیاسی تازه، سیاست گرفتار در ذهنیت‌های سلبی را به سوی روش‌های ایجابی سوق دهند و خصائل مشترک ملی را در یک شبکه منطقی از مفاهیم، متغیرها و شاخص‌ها به نمایش بگذارند، زیرا پیش شرط مشارکت و همرایی در یک بلوک سیاسی، اختلاف نیست، بلکه تفاهم است.

شرط کلیدی برای یک سیاست پایدار تنها با تغییر ماهیت همرایی و شیوه همراهی سیاسی ممکن است که هم تصویر روشن‌تری از تعاملات رفتاری واحدهای سیاسی با یکدیگر را به دست می‌دهد، و هم قدرت مانور بیشتری برای اثرگذاری بر روند سیاست بوجود می‌آورد. از همه مهم‌تر، با نیاز سنجی روند انقلاب ملی و کمبود میان چیزی که هست و چیزی که باید باشد، می‌توان خلا رهبری سیاسی، که بدون آن هیچ استراتژی سیاسی موفق نخواهد بود و هیچ جنبشی شانس پیروزی را ندارد، زودتر بر طرف کرد تا انتقال درونمایه آن چیزی که مردم انتظار دارند صورت گیرد.

با آنکه هیچ الگویی شامل همه سویه‌های واقعیت سیاسی را در بر نمی‌گیرد، با وجود این، مزیت و سودمندی فرایندهای استوار بر بلوک بندی سیاسی می‌تواند با ایجاد بسترهای مناسب برای کارآمد شدن سیاست، تمرکز ما را بر دامنه‌های راهگشای سیاسی معطوف سازد تا با پیوند نگرش‌های گوناگون سیاسی در راستای انسجام ملی، چشم اندازی شایسته برای تغییر رژیم ورشکسته اسلامی فراهم آورد.

پیام‌هایی هم که از ایران و از درون زندان‌های رژیم سفاک اسلامی میرسند، «اتحاد» با جریان‌های سیاسی‌ای که هنوز نتوانسته‌اند خود را از یک دوره «نکبت بار» تاریخی رها سازند و همچنان در حال و هوای آن روزگاران لول می‌خورند، را ناممکن و دست‌نیافتنی می‌داند که تاکیدی است بر اولویت بلوک بندی‌های سیاسی که مطلوب روزگار پریشان ماست.

باید بتوان با دوری از مسئولیت گریزی و پیچیده‌تر کردن مفاهیم سیاسی و فراتر رفتن از چارچوب‌های حاشیه‌ای، از این فرصت برای یافتن راه حل بهینه در جهت براندازی رژیم نکبت اسلامی استفاده کرد. ما با روایت‌‌های جداگانه در امر ملی، و گاه متضاد، نمی‌توانیم به کنش جمعی و مشترک دست یابیم. برای برون رفت از وضعیت اسفناک کنونی و گشودن گرهگاه‌های سیاسی باید به روایت‌ مشترکی از امر ملی دست یابیم تا بتوانیم به مبارزه معنا بخشیم و کارزار رهایی بخش ملی را در روایت بزرگ‌تری به تصویر بکشیم.

سیاست نگاهی بسیط می‌طلبد تا با وسعت دید نسبت به مسائل سیاسی، به آفرینش راهکارهای تازه دست یافت تا با ژرف نگری و روش‌های به روز شده بتوان دورنمای مه آلود جامعه‌ای که متغیرهای کلیدی آن غیر قابل پیش‌بینی هستند را بازشناخت و برای پیمودن راه پر فراز و نشیب پیش رو و کوران حوادث آینده آماده بود.

ایده‌ها و آرمان‌های خوبی که در قفس تنگ بایگانی ذهن خاک می‌خورند تا زمانی که از قوه به فعل در نیامده‌اند بیانگر چشم اندازی روشن و آینده‌ای مطلوب که در پی آن هستیم، نیستند، بلکه تنها یک آرزو است، یک آرزو!

شاید بجای شستن چشم‌ها بهتر باشد ابتدا ذهن‌ها را تکانی داد.

امیر امیری



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy