در پی اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی، دو زندانی سیاسی، ۶۱ زندانی سیاسی و عقیدتی در بند زنان زندان اوین اعلام کردند که «در اعتراض به اعدام و برای توقف اعدام» روز پنجشنبه پنجم بهمن «اعتصاب غذای عمومی» خواهند کرد.
در این بیانیه با درخواست این که «صدای ما باشید علیه اعدام»، عنوان شده است: «زنان زندانی برای زنده نگه داشتن نام اعدامشدگان و برای زنده ماندن صدها انسانی که در زندانهای جمهوری اسلامی در سراسر کشور در صف اعدامند، مقاومت خواهند کرد و روز پنجم بهمن ماه، اعتراض خود را با اعتصاب غذای دسته جمعیشان نشان خواهند داد. "
در حمایت از این اقدام شکوهمند زنان زندانی که مسلما با شکنجه و آزار بیشتر این جانهای آزاد در زندانها توأم خواهد بود، موجی از حمایت چهرههای سیاسی، فعالان اجتماعی با طیفی از گرایشات مختلف از این فراخوان برخاسته است.
تمامی این حمایت کنندگان ضمن حمایت و پیوستن به اعتصاب این جمع خواهان گسترش و پیوستن هر چه بیشتر مردم به این اقدام شجاعانهاند. اقدام واقدامهای نظیر این آیا نمیتواند سنگپایه یک اتحاد وسیعتر برای یک ائتلاف عمومی در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی باشد؟
آقای فرخ نگهدار عقیده دارند "خیر. چنین تدبیری اصلاً عملی نیست. چون که هر نیرو فقط به روش و از زاویهای که خود میپسندد علیه اعدام حکومتی موضعگیری میکند. محال است تندروها و اعتدالگراها و محافظه کاران و انقلابیون و اصلاحطلبان همه با هم علیه اعدام اعلام اتحاد کنند." سایت اخبار روز ـ پنجم بهمن
معنای دقیق این جمله یعنی محال است هیجگونه ائتلافی از جانب اپوزیسیون جمهوری اسلامی چه در داخل وچه خارج ازکشور که فراتر از این دایره نامگذاریشده توسط آقای فرخ نگهدار نیستند، در راستای سرنگونی حکومت صورت گیرد.
قاطعیتی که متأسفانه برخوردهای تنگنظرانه شخصی و گروهی اپوزیسیون جمهوری اسلامی و ویژگیهای تاریخی میتواند مبنای این نگاه آقای نگهدار که خود هرگز در سلکبراندازان و گذارکنندگان از حکومت اسلامی نیستند، باشد.
"نظری که میگوید «بگذار صد گل بشکفد» گرایشهای متعدد سیاسی و اجتماعی خیرخواه، هر یک مستقلاً و به روشی که خود میپسندند و در هر حدی که میسر میدانند، برای بالا بردن سطح حساسیت و نگرانی جامعه از اعدام تلاش کنند." همان جا.
گویا کسانی که خواهان ائتلاف گستردهتر میباشند مخالف «شکفتن صد گل» هستند. مسلماً آنها موافق این هستند که بگدار صد کل بشکفد و هر گل خارش بر قلب این حکومت جبار بخلد. اما نهایت پیوستن و دستهگل شدن این گلهاست که میتوانند مشام جان را معطر کنند وبه رؤیای پایان بخشیدن به حکومت بویناک جمهوری اسلامی جامه عمل بپوشاند.
برای من که همیشه در آرزوی شکل یافتن یک ائتلاف وسیع برای سرنگونی این رژیم هستم پیوسته این سئوال مطرح است: خب که چه؟ صدها اکسیون برگزار شد و دهها فراخوان داده شد. اما در نهایت، در لحظه نهائی چگونه میتوان بدون یک اتحاد وسیع و گسترده با حضور جریانهای مختلف اپوریسیون از پس این اژدهای چند سر برآمد؟
برای پیروزی بر جمهوری اسلامی راهی جز اتحاد گسترده نیست. اتحادی برای بهزیر کشیدن جمهوری اسلامی و برپایی حکومتی سکولار برآمده از دل انتخاباتی کاملاً آزاد.
انتخاب مردم: این درس و تجربهای است که لااقل در جریان انقلاب خانمان برانداز بهمن سال ۵۷ شاهد آن بودیم.
بر عکس ایشان، من عقیده دارم هر کدام از این فراخوانها، از این کمپینها با پیوستن و حمایت افراد و جریانهای سیاسی به آن میتواند زمینهساز اتحاد عمل بیشتری گردد در راستای از میان برداشتن سوء تفاهمها، پیشداوریها و نزدیکی بیشتر و مؤثرتر برای یک ائتلاف بزرگ و وحدتدهنده.
زمانی که ما قادریم همدلی و همگامی بسیار فعالان سیاسی و احزاب را به درخواست ۶۱ زن سیاسی زندانی در" نه به اعدام" شاهد باشیم، چرا نتوانیم در نه بزرگ به جمهوری اسلامی زبان و همگامی تأثیرگذار داشته باشیم؟ چرا؟!
ابوالفضل محققی
الگویی برای پیکار و تغییرات سیاسی، امیر امیری
اندر آداب نجات ایران از طریق یک رهبر، کورش عرفانی