فرزانه روستایی
از قضا آن که می گویند در تهران است و به مردم ایران اعلان جنگ داده و در پی تنش و خونریزی در منطقه است سر مار نیست، بلکه بیشتر باید کسی شبیه َخرِ شِرِک باشد که در همه امور از دامن زنان تا سوخت موشک های ماهواره بر اظهارنظر می کند و هیچ مسئولیتی را هم نمی پذیرد.
اولین ویژگی َخرِ شِرِک پر گویی و ورّاجی اوست. دومین ویژگی او این است که چیزی در این عالم نیست که او نداند، و سوم اینکه از سر بلاهت خطرناکترین تصمیمات را با مدیریتی حیرت آور تا به سانتیمتر آخر به مرحله اجرا در می آورد.
وقتی می گوییم سر مار در تهران است و او فرمان سرکوب و اعدام فرزندان ما را پس از اذان صبح صادر می کند شاید تصویر کاملی از فاجعه ای که در حال رخ دادن است به دست ندهد. اما تمثیل او به خر شرک بدین لحاظ است که آحمق ترین و بدنام ترین و دست کج ترین مدیران او در حال غارت و تخریب کشور هستند و او هنوز هیچ خطری را حس نمی کند.
بزرگترین ویژگی خر شرک مانند همه دیکتاتورهای متوهم این است که اگرهمه ناکارایی ها را به دشمن نسبت ندهد، دیگر چیزی برای گفتن ندارد. حملات موشکی بدون توضیح به کشورهای همسایه و به پایگاههای آمریکا در منطقه همگی بخشی از همان سیاست دشمن پنداری است که به آن نیاز دارند.
هفت فاجعه جمهوری اسلامی برای ایران!
امروز کشور ما در حال تحمل عوارض ناشی ازچندین ابر اشتباه فاجعه بار جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته است. فجایعی که هر یک از آنها برای به خاک کشیدن هر تمدن و ویران کردن هر کشوری کافی است. از جمله:
ادامه یافتن جنگ با عراق پس از فتح خرمشهر با شعار راه قدس از کربلا،
فعالیت های پنهان و مخفیانه هسته ای،
تلاش برای بر هم زدن برجام پس از توافق با ۱+۵ و در نتیجه، برقرار شدن تحریم های خانمان سوز بین المللی،
حمایت از بیش از ده گروه نیابتی وحشی در منطقه،
حمایت و تشویق مداوم حماس از حمله به اسراییل،
وابسته کردن سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی و نفتی کشور به روسیه و چین،
و تجهیز گروههای نیابتی با هدف متشنچ کردن منطقه.
این ۷ فاجعه همه بنیان های کشور را به نحوی تقریبا جبران ناپذیر به ویرانی کشانده است.
آنها که در دایره نزدیکان شرک قرار دارند طبقه نوظهور ویژه ای را نمایندگی می کنند که هر چه می گذرد به مهارجه های هند شباهت می یابند. مهارجه های شیعه اثناعشری که مصالح ملی و مسائل مردم جایی در اولویت های آنها ندارد.
سند آن این است که بعد از پایان جنگ، جمهوری اسلامی هیچگاه انگیزه ای برای بازسازی آبادان و خرمشهر نداشته است. این دو شهر و بقیه خوزستان به حال خود رها شدند تا از بن ویران و مردم آن فراموش شوند. امروز پس از ماجراجویی های نظامی علیه پایگاههای آمریکا در منطقه و تهدید تقریبا همه کشورهای منطقه به نظر می رسد مهارجه های شیعه خواب مشابهی برای همه کشور دیده اند.
امروز اگر هریک از پالایشگاهها یا نیروگاههای برق کشور در اثر یک اقدام نظامی از مدار خارج شود تقریبا هیچ بودجه، توان، یا اراده دولتی برای بازسازی آن وجود ندارد.
تحریک دولت آمریکا و اسراییل به جنگ با ایران و نیز تشویق گروههای نیابتی برای حمله به پایگاههای آمریکا معنایی ندارد جز اینکه: اگر برای نابودی این آب و خاک برنامه ریزی عمدی نکرده اند، حداقل کشور به حال خود رها شده و مردم ایران گروگان گروههای تبهکار بیت رهبر هستند.
در شرایطی که تحریم های بین الملل، فساد هولناک و خانمان سوز، و خشکسالی فراگیر کشور را به ویرانی کشیده است محال است هیچ منطق یا سیاستی بتواند جنگ طلبی نظام علیه کشورهای همسایه و تحریک مداوم آمریکا به انجام عملیات علیه ایران را توجیه کند. مگر اینکه، مگر اینکه معتقد شویم خر شرک مست کرده و تحت تاثیر داروی روانگردان دارد خواب های خیلی خطرناک اتمی می بیند...
***
"آخوندهای در قدرت" به روایت آمار، یک گزارش تحقیقی
سخنان رضا پهلوی در میان یهودیان ایرانی ـ آمریکایی
