روش امریکایی ها در برخورد با دشمنان شان همیشه جنگ و رویارویی نظامی نبوده است. دوران جنگ سرد برای امریکایی ها تجربه های بسیاری به ارمغان آورده است.
از یک طرف ضدیت ظاهرا صد در صدی با دشمنان کمونیستی که نعره های جانخراش و هراس آورشان بیست و چهار ساعته گوش جهان را پر می کرد، و حتی در مرحله ی بحران انتقال موشک به سمت کوبا در زمان کندی، برخوردها به مرحله ی رو در رویی کامل نیز کشیده شد که با عقب نشینی روس ها موضوع در آن زمان ختم به خیر شد، ولی از طرف دیگر معاملات پنهان تجاری با خود روس ها و کمونیست ها که دریچه های گفت و گو را میان دو اردو باز نگه می داشت و به نوعی ترکیب «ودکا» با «کولا» را تداعی می کرد. در این میانه عملیات جاسوسی و ضربه زدن های موضعی نیز انجام می شد ولی این به نوعی زورآزمایی بود و نگه داشتن حریف پشت خط جنگ فراگیر.
درگیری جهان سرمایه داری با جهان کمونیسم هفتاد هشتاد سال ادامه داشت و در این فاصله هیات رهبری کمونیست ها در حال تغییر بود، و از خروشچفی که به نوعی شبیه به احمدی نژاد عمل می کرد و داد و فریادش گوش جهان را کر می کرد به تدریج ما به دوره ی میانه روانه ی برژنف ها رسیدیم که سعی می کردند تعادلی در روابط خودشان با جهان «دشمن» برقرار کنند که آن هم در حد شعار دادن های دیپلماتیک و نشان دادن چنگ و دندان در رژه های میدان سرخ مسکو محدود ماند و در دهه ی هشتاد ما شاهد شدت یافتن در گیری فضایی میان دو اردو بودیم که به جنگ ستارگان موسوم بود و کمونیست ها بعد از هفتاد سال خودزنی و ضعیف شدن از درون و عدم هماهنگی با پیشرفت تکنولوژی در غرب و عقب ماندن در تولید مثلا میکروچیپ ها و ریزپردازنده ها، در عرصه جنگ ستارگان به طور کامل عقب ماندند و تهدیدهای تو خالی که ما چنین و چنان می توانیم بکنیم، باعث نگرانی غرب نشد، هر چند غرب همواره و در همه ی دوران ها، با بزرگنمایی بیش از حد خطر کمونیست ها و ادعای هراس از آن ها، خود را ضعیف تر از آن چه بود و کمونیست ها را قوی تر از آن چه بودند نشان می دادند و در نهایت این رفتار نه جنگ و نه صلح به فروپاشی درونی اردوی کمونیستی انجامید و جنگ ستارگان به رغم پروپاگاندای روس ها، به در هم شکستن اقتدار ظاهری روس ها انجامید که با روی کار آمدن پرزیدنت ریگان و رفتار مقتدرانه ی دستگاه سیاسی امریکا از یک طرف و روی کار آمدن میخاییل گورباچف که به نوعی در پولیت بوروی روس ها جوان و اصلاح طلب شمرده می شد، اردوی کمونیسم فرو ریخت و اثرات اش تمام اقمار شوروی را به دگرگونی وادار کرد.
اکنون نیز به نظر می رسد امریکایی ها منتظر فروپاشی درونی جمهوری نکبت اسلامی بخصوص بعد از مرگ خامنه ای هستند و در مقابل شلنگ اندازی های این بچه ی چموش و نا آرام در منطقه، کج دار و مریز رفتار می کنند تا در لحظه ی محتوم، گورباچف ی بر سر کار بیاید یا بیاورند و شر این نظام شرآفرین را از سر خود و جهان کم کنند.
ترور مستشار سپاه در حمله امروز جنگنده های اسرائیل
رمزگشایی از تأخیر در حمله تلافیجویانه آمریکا