Tuesday, Mar 12, 2024

صفحه نخست » چهارشنبه‌سوری تکاپویی برای رهایی، اکبر کرمی

Akbar_Karami_3.jpg

درست یا نادرست گروهی در قامت نیک‌خواه از چهارشنبه‌سوری یک تصویر آخرالزمانی (Apocalyptic) پیش‌گذاشته اند! آن‌ها می‌گویند این جشن را باید ایرانی کرد؛ جشن زنده‌گی، شادی، رقص، شادنوشی و شادخواری و پای‌کوبی.
امید که چنین شود؛ و باشد.
اما این نیک‌خواهان از این نیک‌پنداری بریده‌اند و گریخته‌اند که نمی‌توانند از خود بپرسند، چه شده است، که جشن شادی و پای‌کوبی و رقص در ایران نکبت‌زده به محنت و میدان جنگ دگردیسیده است؟ پاسخ به این دست پرسش‌ها و آسیب‌شناسی ژرف این وضعیت دردناک است که می‌تواند ایران را دوباره ایران و جشن چهارشنبه‌سوری را دوباره جشن شادکامی کند.



در دویست سال گذشته (به طور چیره با نیت خیر) ایرانیان از پهنه ی عمومی هر روز بیش‌تر از دی‌روز رانده شده‌اند؛ نهادها ی مدنی خود را باخته‌اند؛ و نهادها ی جدید هم نساخته‌اند. در دوران نکبت‌بار جمهوری اسلامی این نهادستیزی به اوج خود رسیده است؛ تا از جامعه ی ایرانی یک جسد کامل بسازد؛ جسدی که پذیرنده ی کامل و بی‌اراده ی سیاست‌ها ی نکبت‌بار کله ی بی‌کله ی هرم باشد. میدان جنگی که در چهارشنبه‌سوری در ایران ام‌روز برپاشده است، پاسخی به این ویرانی است، که به اوج خود رسیده است؛ ریختی از ایستاده‌گی در برابر آن کله ی بی‌کله است.
ما با ریختی از ایستاده‌گی در برابر تعطیلی سیاست روبه‌رو هستیم که دویست سال پیش کلید خورده است. جامعه اکنون به‌کلی بی‌تراز و بی‌توازن شده است، و از این بی‌ترازی و بی‌توازنی و بی‌توانی (در پهنه ی همه‌گانی) رنج می‌برد. فروکاهیدن این دش‌واری عظما به بازار ترقه‌ها ی چینی در ایران، تنها یک بی‌سلیقه‌گی نیست! یک نادانی تمام عیار است. انگار کسی بخواهد بگوید مردم نادان هستند! اما فربود و واقعیت به کلی دیگر است؛ این حکومت است که بسیار نادان است؛ و همه روزانه‌‌ها ی بالنده‌گی جامعه ی مدنی را بسته است؛ و جامعه ی مدنی را به گوشه ی مرگ یا زنده‌گی رانده است. حکومت‌ها (در غیبت مردم و نهادها ی مدنی) با توزیع سرکوب، سانسور و سرب ممکن است بتوانند فرآیند مرگ را سامان دهند، اما در سامانیدن فرآیندها ی زنده‌گی و شادی و جشن ناکام خواهند ماند. (همانند کنید حضور مردم را در جشن‌ها ی ملی با جشن‌ها ی حکومتی)
مردم معیار و متر هر داوری‌ای هستند؛ و باید باشند. نیک‌خواهی در نبود نیک‌پنداری و نیک‌کرداری، ایستادن کنار آن کله ی بی‌کله است. به جا ی این حرف‌ها ی مفت و سد‌تایک‌غاز بگذارید جامعه نفس بکشید؛ و ایستاده‌گی را تجربه کند. به جا ی این درخشش‌ها ی تیره، از آن کله ی بی‌کله بخواهید بگذارد جامعه نفس بکشد؛ اندام‌مند و اندام‌دار شود؛ دست‌وپا پیدا کند؛ از خود دفاع کند. در برابر آن کله ی بی‌کله سکوت کردن و با مردم بادرشتی گفت‌وگو کردن شرط جوان‌مردی نیست.
جشن وقتی جشن می‌شود که جامعه آزاد باشد. در نبود آزادی و امکان آزاد جست‌وجو ی خوشبختی هر فرصتی کمین‌گاهی است برای یورش بر ستم؛ و زمین زدن آن کله ی بی‌کله. چهارشنبه در نبود نهادها ی مدنی سنتی و نو ،بار همه را یک‌جا به دوش گرفته است. اگر هنری دارید این میدان جنگ را مدیریت کنید؛ تا پس از آزادی ایران بتوانید جشن را هم مدیریت کنید.

اکبر کرمی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy