Sunday, Mar 24, 2024

صفحه نخست » مبارزه با حکومت اسلامی از دیدگاه آقای فرخ نگهدار، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_2.jpgمقاله ای" مبسوط "در هفت هزار سیصد کلمه، زیر عنوان" درباره جبهه اصلاحات ایران" که متاسفانه قادر به دریدن پرده پندار نیست. پرده ای بافته شده از سخت ترین الیاف مغزی که قادر نیست حتی پاراگرافی کوتاه به آنچه که در صحنه واقعی مبارزه امروز مردم به خصوص نسل جدید در جریان است اشاره کند.به شعار هایشان وخواسته هایشان. نمایشنامه ای با بازیگرانی قدیمی منجمد شده در سال های آغازین انقلاب با میزان سن نسبی بالای هفتاد سال. که طی این چهار دهه هیچ نیروی جوانی را جذب نکرده و هر روز بیشتر وبیشتر در پیله گروهی خود فرو رفته اند. پیله ای تنیده شده از"توهم ،خود خواهی، رویا پردازی، چاکرمنشی پیچیده درلفافه نصحیت گوئی به رهبر، تکریم اصلاح طلبان حکومتی و برجسته کردن نقش آن ها در مبارزه با جمهوری اسلامی، ندیدن وکم رنگ کردن نقش جانی مستبد نشسته بر اریکه قدرت که با دستورمستقیم او کشتن واعدام کردن مخالفان و آزادی خواهان به امری عادی وروزانه بدل گردیده است.
بی آنکه اعتراض جدی اصلاح طلبان حکومتی و محکوم کردن حاکم رادر پی داشته باشد.انگ زدن به هر نیروی سرنگونی طلبی که در جبهه فکری نمایش نامه نویس هفت هزار وسیصد کلمه ای نمی گنجد. نمایبش نامه ای فریبگر که تمام هدف آن زیر ضرب قرار دادن نیروهای خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی با شعار "زن ،زندگی ،آزادی" است. سبک زندگی نسلی که نمی خواهد در چهار چوب تنگ وبسته حکومتگران چه اصول گرا ،چه اصلاح طلب زندگی کند.
ولی چه باک که نویسنده دل درگروه اصلاح طلبان دارد .تلاش در نشان دادن وبالا بردن نقش آنها، امری که زمان آن بتلخی سپری گشته است. اصلاح طلبان بی رمقی که بخشی بدنه حاکمیت اند ،بخشی هنوز خود را به حکومت ودوام آن مقید می دانند وبخشی کوچک که از حکومت عبور کرده ورخت اصلاح طلبی از تن کشیده اند.اما آقای نگهدار هنوز آن دو بخش را منجی ملت دردمند وگرفتار بیزارازهرچه که رنگی از حکومت اسلامی دارد میدانند." منجی که دیر گاهیست مرده است".نماز گزاران بر جنازه اش همان نماز گزاران کم شمار نماز جمعه هستند.

نمایش نامه نویسی که نمی خوهد یا نمی تواند قبول کند که بخش عظیم جامعه امروز ایران از جمهوری اسلامی و جریان اصلاح واصلاح طلب فاصله گرفته،روی بر گردانده و با خشم ونفرت به حکومتی که یک سرزمین و یک ملت را به چنین جهنمی که هر روز بیشتر و بیشتر مردم را در لهیب خود می سوزاند کشانده! نگاه می کنند.

هیچکدام ازبازیگرانی که آقای نگهدار تلاش می کند آنها را بازی گران اصلی میدان که می توانند کشتی در هم شکسته و گرفتار در گرداب جمهوری اسلامی نجات دهند معرفی نماید.مورد قبول و وثوق اکثریت مردم نیستند.
مقاله ای طولانی که که مهم ترین هدف آن همان دکترین قدیمی آقای نگهدار است در قالب کلمات جدید که هنوز از امید تغیر در تفکر رهبری نظام دلسرد نشده و تنها را نجات جامعه را این بار نه با تهدید سوریه ای شدن جامعه بل با سایه هراس از کشیده شدن دامنه جنگ در منطقه و رو در روئی با اسرائیل می بیند. ترس از بالا آمدن دامنه اعتراضات در شکلی گسترده تر از جنبس "مهسا".
ایشان تمام نیرو های خواهان سرنگونی ،جماعت عظیم مهاجران میلیونی خارج از کشور را که جملگی در حمایت از "جنیش مهسا "که ماهیتا با نقطه نظرات و عمل کرد اصلاح طلبان اختلاف دارد،بمیدان آمدند وحماسه برلین را آفریدند ."نشانی از پتانسیل عظیم جنبش آزادی خواهی !" بکناری می نهد راه نجات را تنها در اتحاد بین رهبر و اصلاح طلبان وجمهوری خواهان نامفهوم می بیند.
"همه ما می‌بینیم که کشور ما در چشم اندازهای روبرو به هر علت ممکن است در وضعی بحرانی قرار گیرد و در آن «حکومت، بدون همراهی مردم»، و «مردم، بدون تمکین حکومت»، نتوانند برای کشور کاری بکنند.در چنان وضعیتی وجود جبهه اصلاحات ایران و همراهی آقای خاتمی، که هم آداب تعامل با حکومت را خوب می‌دانند و هم از سابقه و تجربه همدلی با مردم بهره می‌برند، نهاد گرانقدری است که غیاب آن در روز مبادا، خسرانی جبران ناپذیر و پرافسوس برای همه ما، برای ایران، است. آقای خاتمی که حتی یک بار هم بر پا کنندگان جنبش مهسا نامی از وی برزبان نیاوردند.
نگاهی که نتیجه تحریم انتخابات توسط مردم رانه حاصل مبارزه مردم و تاثیز جنبش عظیم "مهسا " که اگردر تداوم خود نتوانست حکومت را به زیر بکشد اما تاثیری بس عظیم در افکار جامعه نهاده و می نهد نمی بیند.
جنبشی بزرگ ببهای جان های عزیز و آشکار شدن تمامی ابعاد جنایتکارانه حاکم ودستگاه حکومتی.در این تحلیل هیچ نشانی از حضور نسل جوان ،از مبارزه پیگیر وروزانه مردم نیست!نشانی از نقش تاثیر گذار مبارزه میلیونی زنان از مسیح علی نژاد و نرگس محمدی در"نه به حجاب اجباری "که بزرگترین پیروزی بعد انقلاب ارتجاعی در این چهار دهه است .
در هیچ کجای این مقله "مبسوط هفت هزار سیصدکلمه ای " اشاره ای کوتاه به مبارزه عظیم جوانان جنبش مهسا نمی شود . آقای رضا پهلوی ،خانم علی نژاد و هر کسی را که مورد تائید غرب است! عاملان یک توطئه جهانی می داند که دست به دامن امریکا واسرائیل جهت سر نگونی رژیم می زنند.
خوشحالی نویسنده از شکست نشست جرج تان و شکل نگرفتن اتحاد بین نیرو های خواهان سر نگونی وصف ناپذیر است.
"خبر آمد اولین موج اختلاف در «ائتلاف جرج تاون»، بنیاد آن قصر ماسه‌ای را شست و با خود برد. خبر آمد که، شاهزاده‌ای که با تصویر پردازی منوتو خیال لطیف طیفی از جوانان ایران نوازش می‌داد، برای جلب حمایت نتانیاهو از نجات ایران به اسرائیل رفت."
خوشحال از شکل نگرفتن یک ائتلاف.
حواله دادن تمام دست آورد های جنبش مهسا که از نظر من بزرگترین دست آورد آن عریان کردن کامل پیکر اهریمنی رژیم و مشروعیت زدائی و نفرت بس گسترده از حکومت دراذهان مردم بود. تاثیری در جهت واقع گرائی و واقع بینی نویسنده ندارد. ایشان هر انچه که حاصل جانبازی "مجید رهنورد" ها ،ایستادگی جان های عزیزی چون نوید افکاری ها ،ستار بهشتی ها و شکل گرفتن مادران داد خواه و قد علم کردن میلیون ها زن ایرانی در برابر حکومت را نمی بینند وبرنمی تابند .عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات اخیر را بمراتب مهم تر از مبارزه مردم می بینند. عزم شرکت مردم در انتخابات راحاصل فرا خوان "جبهه اصلاحات " قلمداد می کند و آنرا حاصل لبیک گفتن به ندای اصلاح طلبان می داند. پیروزی بزرگ "جبهه اصلاحات با چنین نگاهی است که آقای نگهدار برای همراهی مردم و قبولاندن تمکین حکومت به خواست مردم گزینه ای بهتر از اصلاح طلبان نمی بیند و بهتر است بگویم نمی خواهد ببیند.
نوشته مبسوط خودرا با تحسین نقش اصلاح طلبان در انتخابات اخیرکه از نظر ایشان باعث مشارکت حداقلی مردم گردید. چنین پایان می دهد و تاکید می کند ."در میان همه گزینه‌ها، ظرفیتی کارآمدتر از جبهه اصلاحات در وضع حاضر در دسترس ایران نیست" شما چه فکر می کنید ؟



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy