به مناسبت پیروزی آیت الله باطله در سیرک انتخابات
امیدی که بستم بر این باطله
نبدم به شیخانِ دزدِ دله
نه کم دارد او از سرانِ قوا
نه با شیخِ طوسی شود هم نوا
چه کاری برآید از این جنتی؟
که سر را سِپُرده به آن لعنتی
چه آموخت شیخک در آن شش کلاس؟
که خر کم نباشد از او در قیاس
مگر آن سپاهی که قالی ببافت
بر املاکِ کشور تسلط نیافت؟
کِه دیده صداقت از آن آمُلی؟
که قبلا خودی بود و هم سوگلی
ز عادل نوشتن بکُلی خطا ست
چو هر کس بداند که بندش کجاست
نیامد بخاری ز شیخِ کلید
نه از شوخِ یزدی که لُکنت گزید
نداند علمدار بیتِ هوا
پرستو پرانی نباشد دوا
ندیدیم خیری ز آلِ عبا
مبادا به قدرت رسد مجتبا
نبینم کسی بهتر از باطله
از این رو ز شادی کنم هلهله
الهی سُکان را بگیرد به دست
چه در صحنِ مجلس، چه در بیتِ مست
ز آرایِ باطل نویدی دمید
که عمرِ ولایت به پایان رسید