برای تغییر بنیادینِ جامعه، باید افراد جامعه تغییر کنند. این تغییر می تواند خود بخودی و در اثر تغییر شرایط جامعه اتفاق بیفتد یا آگاهانه و به خاطر خواست خود اشخاص باشد.
در حالت اول شخص در تغییر خود نقشی ندارد و اراده ای پشت این تغییر نیست لذا این که انسان از نظر شخصیتی یا فردی چه خصوصیاتی پیدا کند و این که این خصوصیات مثبت یا منفی باشد قابل پیش گویی نیست.
در دوران پیش از انقلاب، گروه ها و احزاب و شخصیت های مخالف حکومت، بر خودسازی و انسان سازی تاکید بسیار و برای آن برنامه داشتند لذا تغییر انسان به صورت فردی، علاوه بر تغییر اجتماعی و سیاسی کل جامعه جزو برنامه های اصلی آن ها بود.
این گروه ها و شخصیت ها در دو گروه عمده قرار می گرفتند که عبارت بودند از کمونیست ها و اسلامی ها.
گروه ها و شخصیت های ملی اصرار کمتری بر تغییر اشخاص داشتند و رهبران و به قولی پیشوایان شان مثل دکتر مصدق و دکتر فاطمی الگوهایی بودند که ملیّون سعی می کردند شخصیت فردی و اجتماعی شان را نزدیک به شخصیت آن ها بکنند.
کمونیست ها برای خودسازی انقلابی و تغییر ارادی شخصیت، تئوری ها و برنامه هایی داشتند که هدف آن تبدیل انسان معمولی به انسان «طراز نوین» بود.
برای این تغییر، کدکس های خاصی در نظر گرفته می شد که در راس آن ها کدکس های مربوط به تغییر رفتار جهت انقلاب و تغییر اجتماع بود و بعد کدکس های اخلاقی و رفتاری و مطالعاتی که در کتاب های تئوریک،،، این طرز تفکر بازتاب پیدا می کرد.
گروه های کمونیستی که معتقد به مشی مسلحانه بودند سعی داشتند افرادی که به این گروه ها می پیوستند به نحوی «تغییر دهند» که در جهت حفظ امنیت و شانیت آن گروه ها نهایت تلاش شان را بکنند و خاصه بر زندگی درون گروهی که بیشتر مخفی و پنهان از نگاه دیگران بود و نیز مقاومت در برابر دستگاه های امنیتی حکومت وقت و حفظ رازداری و امثالهم تاکید بسیار داشتند.
از نظر اخلاقی هم این گروه ها کمتر از گروه های مذهبی تعصب و سختگیری نداشتند.
کمونیست هایی مانند اعضای حزب توده بیشتر روی شخصیت سازی فردی جهت تغییر جامعه تاکید می کردند حال آن که کمونیست هایی مثل سازمان چریک های فدایی خلق، بیشتر بر قوی سازی فردی در حین مبارزه اصرار می ورزیدند.
تئوریسین بزرگ حزب توده، احسان طبری، در این موضوع نیز مانند موضوع های دیگر کمونیستی نوشته های دقیقی دارد که نشان دهنده ی اهمیت دادن این حزب به موضوع تغییر فردی انسان هاست.
کتاب هایی مانند «چهره ی یک انسان انقلابی» یا «چشمان قهرمان باز است» از ایشان، و کتاب هایی مانند «چهره های درخشان» یا «مارکس، انگلس، لنین در زندگی خصوصی» مریم فیروز برای مدلل کردن و تشویق به تغییر فردی و نیز الگو سازی «انسانی» نوشته می شدند.
ادامه دارد...
این مرد ۸۵ میلیون ایرانی را مقطوع النسل کرد