Tuesday, Mar 26, 2024

صفحه نخست » این مرد ۸۵ میلیون ایرانی را مقطوع النسل کرد

roostayee.jpgفرزانه روستایی - هر روز که می گذرد تعداد آمار ``به کل محرمانه`` ها بیشتر و بیشتر می شود تا مردم ایران درنیابند که سیاست های جمهوری اسلامی چگونه ملت را در لبه پرتگاه قرار داده است. یکی از نگران کننده ترین آمار جمعیتی که در جریان یک سمینار خبرگذاری ایرنا در دزفول مورد بحث قرار گرفت مربوط به آمار تکان دهنده کاهش جمعیت و به کل، پیر شدن جمعیت در ایران است.

دکتر رضا فاتحی در جریان یک سمینار مطالعات جمعیتی که در دزفول برگزار شد تاکید کرد که ما وارد دوران پیری جمعیتی شده ایم. شاید او نمی دانسته، اما اتفاقا همان پیش بینی علی خامنه ای در باره نابودی اسراییل در ۲۵ سال آینده عملا در ایران در حال رقم خوردن است. زیرا کشور ما در ۲۵ سال آینده، حداقل از نظر شمار و کیفیت جمعیت بوضوح ویرانه ای است که آن را باید به حساب جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه گذاشت. در چنین شرایطی دیگر جمعیت جوانی وجود نخواهد داشت و سراسر کشور خانه سالمندانی می شود برای موج متولدان سال های ابتدایی انقلاب که همه جوانی و میانسالی خود را در دوران سیاه و ننگین و لعنتی یک اسلام جهنمی طی کردند. این نسل در سالهای پایانی عمر آویزان صندوق های بازنشستگی ورشکسته و غارت شده هستند که به قول آن کودک خردسال چوپان آذزی، آخوندها تخم همه چیز را در آن خوردند.

بحران تامین نیازهای یک کودک بیشتر در حالی اساس اقتصاد خانوار ایرانی را تهدید می کند که از جنجالی ترین فرزندآوری ها در کشور تولد فرزند پسر مجتبی خامنه ای است. همسر او با صرف دو میلیون پوند که از بنیاد ۱۵ خرداد تامین شد در یکی از بیمارسیتان های لندن بارور شد. هر چند تولد هر فرزندی از هر پدر و مادری و در هر شرایطی را باید مبارک شماریم، اما بازار واگذاری نوزادان مادرانی که پول خریدن شیر خشک را ندارند نیز داغ است. در حالیکه مقام های دولتی از برکت تحریم های بین المللی صحبت می کنند این روزها شمار نوزادانی که در سطل زباله یا در خیابات رها می شوند کم نیستند.

نابسامانی سیاسی اقتصادی و بی انتظامی در همه امور و نیز اداره کشور از سوی خنگ ترین کوتوله های تازه به دوران رسیده مذهبی بحران های لایه به لایه ای ایجاد کرده است که آب رفتن و پیر شدن تدریجی جمعیت به علل مختلف فقط یکی از آنهاست.

۱-- آمار واقعی مظلومان ایرانی کشته شده در دوران کرونا که علی خامنه ای مسبب آن است هیچگاه منتشر نشد.

۲-- آمار هموطنانی که با سرطان میمیرند و خانواده آنها به علت هزینه درمان از هستی ساقط می شوند هرگز اعلام نمی شود.

۳-- آمار سالانه حدود ۴۵ هزار کشته ایرانی در تصادفات جاده ای شفاف نیست و کسی نمی گوید که جمهوری اسلامی جان شیرین ایرانی ها را در سینی نقره ای به قطعه سازان جنایتکار چینی پیش کش می کند تا مافیای وطن فروش خودروساز تابوت های چرخدار تولید کنند و به مردم بفروشند و سودهای میلیاردی به جیب حزب کمونیست چین واریز کنند.

۴-- آمار ایرانیانی که توان زندگی در این هرج و مرج آباد را ندارند و فقط برای یک زندگی معمولی مهاجرت می کنند بین ۸ تا ۱۰ میلیون است. این آمار معنایی جز این ندارد که حدود یک دهم جمعیت ایران کشور را ترک کرده اند.

۵-- آمار مردان و زنانی که در اثر استرس تامین زندگی و به علت پارازیت یا آب و غذای آلوده و مسموم نازا می شوند در جایی ضبط و ثیت نمی شود، در حالیکه آنها مردم ایرانند و حسرت بچه دار شدن بر دل بسیاری از آنان باقی می ماند.

۶-- از همه بدتر آمار دختران خانواده های متوسط و پسرانی زیبا و سالم از طبقه متوسط است که نه مانند فرزندان علم الهدی از طبقه ویژه هستند تا هزار شغله شوند و نه هر قدر می دوند به جایی می رسند، زیرا برای اشتغال سابقه بسیج و امثالهم از ضروریات است. از همه بدتر اینکه تقریبا یک سوم ازدواج ها به دلايل مختلف از جمله اعتیاد به طلاق می انجامد.

هیچیگ از این گروههای اجتماعی حتی اگر بخواهند اساسا نمی توانند صاحب فرزندی شوند، مردم ایران نه فرزند مجتبی هستند که در بیمارستان های تخصصی لندن لقاح آنها انجام شود و نه فرزند غلامعلی حداد عادل برادر زن مجتبی که برای مدرسه رفتن او یک دبیرستان لوکس در بالای شهر بخرند.

در مقابل این طبقه مفت خوار دهها هزار کودک دختر و پسر ایرانی کار هستند که در زباله ها و در مجاورت با دلال های مواد مخدر روزگار می گذرانند و در هیچ آماری به حساب نمی آیند. در کنار این کودکان کار شهرهای بزرگ، هزاران کودک بلوچ و سیستانی هستند که شناسنامه ندارند تا در آمار به حساب آیند و بعضا گفته می شود اگر شناسنامه دار هم شوند برای تامین نان و اجتناب از گرسنگی فروش شناسنامه به خریداران افغان در میان آنها کم نیست.

در لبه پرتگاه جمعیتی قرار گرفتن مردم ایران در اثر یک حکومت فاسد فقط پرده اول فاجعه است. پرده دوم این است که نهادهای امنیتی و نظامی با وارد کردن مهاجران از افغانستان و عراق سعی می کنند جمعیت مطیع برای خود و برای آینده کشور فراهم آورند. اما آمار جرايم انبوه مهاجران افغان بدون پول و فرهنگ و آموزش و اکثرا مجرد مخاطرات اجتماعی بی شماری را سبب می شود.

اساسا افغان ها سه برابر بیشتر از ایرانی ها دچار جرايم می شوند. شش هزار زندانی افغان در سازمان زندانها هستند که ۳۶۸ میلیارد تومان هزینه نگهداری آنها و ۷۰۰۰ میلیارد تومان هزینه رسیدگی به پرونده آنهاست. از ۹ میلیون پرونده قضایی کشور یک میلیون آن متعلق به افعان هاست.

اساسا مساله جمعیت در ایران یک بحران امنیت ملی است. هشیار باشیم که بحران کاهش و پیری جمعیت و جایگزین شدن ایرانی ها با افغان ها احتمالا مادر همه بحران های فردای ایران است که سر نخ آن در دست نهادهای امنیتی سرکوبگر و مشکوک است.

جمهوری اسلامی دیر یا زود می رود اما میراثهایی که از خود باقی می گذارد دهها سال همه را با خود درگیر می کند.

***



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy