Thursday, Mar 28, 2024

صفحه نخست » جدال پسرعموها بر سر ارثیه رهبری

arnz.jpgهنوز آرزومندان رهبری مثل سید حسن خمینی، سید ابراهیم رئیسی، محمد خاتمی و محمد موسوی خویینی‌ها با رویای رهبری زندگی می‌کنند

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

حسین نورچشم خمینی بود. یادگار مصطفی، نوه حاج آقا مرتضی حائری، پسر بنیان‌گذار حوزه، که نشان از دو کس داشت. آگاهی حسین از امور در برابر عموی بی‌سواد و لذت‌جویش سید احمد، حتی در میان اصحاب جدش جایگاه ویژه‌ای به او داده بود.

حسین همواره کنار خمینی بود و با خمینی به قم رفت ولی بیشتر مصاحب جد مادری شد. درس می‌خواند و سیاست‌بازی می‌کرد. خیلی زود با بنی‌صدر اخت شد. گاهی که تهران می‌آمد، شکایت‌هایش را نزد بنی صدر می‌برد و همین رابطه نزدیک پرونده‌اش را به صفحه ختم زودرس رساند. در زمان عزل بنی‌صدر، به فرمان جدش در مشهد دستگیر شد و شبی با چند مسلح ره به قم کشید. جد پدری درصدد آزارش برآمد، جد مادری سرپناهش شد.

جد پدری رفت و بعد جد مادری و حسین ماند و حوزه و گرفتاری اعتیاد؛ وقتی به خارج آمد و استبداد و انقلاب و جد پدری‌اش را محکوم کرد و با شاهزاده رضا پهلوی به گفت‌وگو نشست، دوری از آتش را طاقت نیاورد و بازگشت و با تهدید خامنه‌ای از سوی جده مادری، فقط به حصر خانگی دچار شد و بار دوم که به عراق رفت، دیگر سخن نگفت جز آنکه شمع‌فروشی در نجف را به استادی در حوزه آلوده ارجح می‌داند.

او بعد از سال‌ها مریض و خسته روی صندلی چرخدار در مجلس ترحیم آیت‌الله موسوی بجنوردی، پدر همسر پسرعمویش، حسن، ظاهر شد.

برخلاف قانون و روایت مذهب، به جای او که نوه ارشد بود، حسن صاحب قبر جد و پدر شد. با تولیت شدن، دکان مال و منال باز شد و کم‌کم‌ خیال رهبری نیز در گوشه ذهنش جای گرفت.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

ذهن «آقا» هم ناگهای طرحی نو در انداخت که این بار حکایت «بعد از نبی» تکرار نشود و سرنوشت حسن چنان‌که پدرش را نصیب شد، به همان گونه رقم زده شود. ناگهان فرماندهان سپاه و ارتش به دیدار حسن رفتند. چنین دیدارهایی بی‌سابقه بود. اصلاح‌طلبان شاد شدند، بی‌آنکه دلیل این مهرورزی را بدانند. در جمع تحلیلگران نیز بعضی به خطا پنداشتند آقا درصدد پیوند دادن مجتبی و حسن است. اما به تواتر شنیدم که حسین خمینی از کنج عزلت و حصر به پسرعم نامهربان پیغام داده است که قصه پدرت را برایت رقم می‌زنند.

از آن‌ سو، بعد از انتخابات و یکدست شدن مجلسین، برنامه طرح دوران محللی سیدابراهیم رئیسی به مرحله اجرایی نزدیک می‌شود. انتخابات شورای رهبری در جلسه جدیدش حاشیه‌ای بود که بر انتخابات و فعالیت خبرگان ششم حاکم بود.

صحبت از انتخاب جانشین علی خامنه‌ای در برخی از سخنان تبلیغاتی انتخاباتی نامزدهای این شورا مطرح شد. ابتدا محمدعلی موسوی جزایری، نماینده پنج دوره مجلس خبرگان رهبری از استان خوزستان که در دوره ششم از تهران وارد مجلس خبرگان رهبری شد، ادعا کرد که خبرگان جانشین خامنه‌ای را انتخاب کرده‌اند اما نام او مخفی می‌ماند تا هدف توطئه دشمن قرار نگیرد و ترور نشود. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری در این خصوص موضعی نگرفت.

همچنین محمود محمدی عراقی، نماینده پنجمین اجلاسیه خبرگان استان کرمانشاه و منتخب ششمین دوره خبرگان از تهران و رئیس سابق سازمان تبلیغات اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، گفته بود که طرح جانشینی یکی از فرزندان رهبری نظام در دوران ریاست محمد یزدی بر مجلس خبرگان از جمله در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ در کمیسیون اصل ۱۰۷ و اصل ۱۰۹ قانون اساسی مطرح شد ولی به دلیل مخالفت خامنه‌ای متوقف ماند. (از نوع تعارف‌های سیدعلی که نمونه‌اش را هنگام انتخاب او به رهبری شاهد بودیم)

عراقی نام خاصی را ذکر نمی‌کند، اما تقریبا مسلم است که منظور او مجتبی خامنه‌ای، پسر دوم (از نظر سنی) «ولی فقیه ثانی» است و از آنجا که محمدی عراقی به سندی اشاره نکرده و سخنانش بر اساس «شایعه» بوده و ناظر مستقیم ماجرای ادعایی در کمیته مربوط به مجلس خبرگان چهارم نبوده، این ادعا ظاهرا به‌دستور مطرح شده است.

اما این بیانیه‌ها اهمیت سیاسی دارند، زیرا برای اولین بار یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری و کارگزاران نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی آن‌ها را صادر می‌کند. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری و دفتر خامنه‌ای در دو هفته گذشته در این زمینه تعاملی نداشتند. اگر این درست باشد، لزوما به معنای رد وراثت رهبری آینده نیست. خامنه‌ای منصب ولایت فقیه را به عهده گرفت و با تعارف و غمزه «مسئله‌آموز صد مدرس شد» و به‌تدریج قدرت کامل را به دست گرفت و تمام دروازه‌های رژیم را تحت کنترل گرفت؛ به طوری که تردیدی وجود ندارد که مخالفت اولیه او با پذیرش ولایت‌مداری جدی نبود.

مخالفت خامنه‌ای، به ادعای محمدی عراقی، برخلاف ظاهرش می‌تواند راه را برای رهبری مجتبی هموارتر کند و در فرصت مناسب گفته شود که کارشناسان علی‌رغم مخالفت خامنه‌ای، مجتبی را واجد شرایط غیرارثی می‌دانند و او جدا از ارتباط نسبی با رهبر، حائز شرایط والای رهبری است.

در عین حال، این فرضیه نیز احتمال چراغ سبز به محمدی عراقی را رد نمی‌کند؛ به گونه‌ای که پس از مخفی ماندن طولانی‌مدت بحث درباره موقعیت آینده مجتبی خامنه‌ای، حاکمیت به‌ظاهر همچنان اصل گزینش ولی فقیه سوم را بر صلاحیت می‌گذارد و نه قرابت و تحولات آتی و انتشار اطلاعات بیشتر تعیین خواهد کرد که کدام سناریو محقق خواهد شد.

اما سخنان محسن اسماعیلی، یکی از اعضای غیرروحانی کارشناسان دوره پنجم استانداری تهران، تصویری واضح‌تر و نزدیک به واقعیت از معادله خلافت ارائه می‌دهد. او در مصاحبه‌ای توضیح داد که کمیته کارشناسی مواد ۱۰۷ و ۱۰۹ فردی را برای جانشینی انتخاب نکرد و تا اطلاع ثانوی هم این کار را انجام نخواهد داد و آنان مومنان و کارگزاران سخت‌کوش رژیم را که از نظر آن‌ها واجد شرایطند، زیر نظر دارند و این فهرست در طول زمان تغییر می‌کند، افرادی از لیست خارج و دیگران وارد می‌شوند و تا امروز هیچ‌کس برای انتخاب به مجمع عمومی مجلس خبرگان رهبری معرفی نشده است.

وضعیت متغیر و نامعلومی را که اسماعیلی اکنون توصیف کرده است، می‌توان با توجه به تحولات درون بلوک قدرت نیز مشاهده کرد. به عنوان مثال، در اوایل دهه ۱۳۹۰، صادق لاریجانی یکی از گزینه‌های برتر بود اما ستاره او به‌تدریج افول کرد، به طوری که در انتخابات غیرمتشکل نتوانست به عضویت خبرگان ششم دربیاید. ابراهیم رئیسی در دهه‌های اخیر جایی در گمانه‌زنی‌ها نداشت اما اکنون از دید کسانی مثل علم‌الهدی و بخشی از سپاه یکی از جدی‌ترین گزینه‌ها است. نام مجتبی خامنه‌ای هم که نزدیک به دو دهه است که در محافل سیاسی و رسانه‌ای رایج شده است.

بنابراین به نظر می‌رسد هنوز فردی انتخاب نشده است و خامنه‌ای‌ افرادی را زیر نظر دارد. بررسی رفتار خامنه‌ای به‌ویژه ژست نمادینش هنگام رای‌گیری در ابتدای ماه گذشته که بدون عصا و با فاصله زیاد از دیگران رایش را به صندوق انداخت هم نشان می‌دهد که او اصلا به مرگی قریب‌الوقوع نمی‌اندیشد.

از سوی دیگر، تجربه فقیه اولی نشان می‌دهد که در نهاد ولایت قانونی برای انتخاب جانشین و رونمایی از او تمایلی وجود ندارد. این رویداد به عنوان تضعیف جایگاه رهبر مذهبی شناخته می‌شود. علاوه بر این، ولایت فقیه ریشه در مرجعیت شیعه دارد که در آن فرهنگ، تعیین جانشینی مرجع مستقر وجود ندارد.

روح‌الله خمینی روی ادامه سیاست‌های رهبر بعدی و ادامه وضعیت سیاسی کلی که در دوران رهبری او شکل گرفت، حساس بود. زمانی که جدیت حسینعلی منتظری را در دیدگاه تجدیدنظرطلبانه و اصلاح طلبانه دریافت، تصمیم گرفت با او برخورد کند اما تا چشمانش را به روی دنیا نبست، جانشینی معرفی نکرد.

حالا ممکن است خامنه‌ای هم همین کار را بکند و فقط سعی کند رهبر بعدی فردی باشد که همسو با او و تغییراتی که در دوران رهبری او در بلوک قدرت رخ داد و انسجام تحمیلی در دوره ششم در مجلس خبرگان رهبری ادامه یابد.

نزدیکان او به تلویح و تاکید مدعی‌اند که مسیر آینده نظام در صورت بقا، ادامه برنامه خامنه‌ای است و قابل بازنگری و تغییر نخواهد بود؛ برخلاف تعامل جریان‌های محافظه‌کار و اصلاح‌طلب در دوره رهبری سلفش، به دنبال حفظ و تعمیق حاکمیت یکپارچه اصول‌گرایان است تا رهبر آینده از میان آن‌ها انتخاب شود.

سخنان خامنه‌ای در آخرین اجلاس خبرگان پنجم روشن می‌کند که او در اهمیت فعالیت مجلس خبرگان جدید به وظیفه انتخاب رهبر به‌خوبی واقف است. او پیش از این در دیدار با مردم قم در سال ۱۳۹۳، علت بررسی دقیق صلاحیت‌ها در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را این‌گونه بیان کرد: «رسالت مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر است. افراد واجد صلاحیتی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری انتخاب می‌شوند که بتوانند در روز موعود تصمیم درستی بگیرند. این شوخی نیست. روزی که رهبر فعلی در دنیا نباشد یا رهبر نباشد، باید رهبر انتخاب کنند. چه کسی را انتخاب خواهند کرد. آیا کسی را انتخاب می کنند که مقابل حمله دشمن بایستد، به خدا توکل کند، شجاع باشد و راه امام را ادامه دهد یا کسی متفاوت را انتخاب می‌کنند؟ این خیلی مهم است.»

او در ادامه افزود: «هرکس را که می‌خواهید به شورای رهبری انتخاب کنید، در واقع رهبری را انتخاب می‌کند که کلید نهضت انقلابی را در دست دارد.»

وجود این صفات را در سیدمجتبی تاکنون کسی نیازموده و تایید نکرده و چنین است که هنوز آرزومندان رهبری مثل سید حسن خمینی، سید ابراهیم رئیسی، محمد خاتمی و محمد موسوی خویینی‌ها با رویای رهبری زندگی می‌کنند. مردم اما بارها رایشان را آواز داده‌اند: «مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی»؛ همتی باید که این آرزو تحقق پیدا کند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy