تا چندی پیش، معمول چنین بود که «چپهای ایرانی» از اصطلاح «سکولار دموکراسی» رویگردان بوده و این اصطلاح را متعلق به «جناح راست» (از معتدل گرفته تا افراطی) بدانند اما،
- پس از اینکه «سازمان مجاهدین خلق» (صاحب پرچم برگرفته از آیه ۹۵ سوره نساء که اعلام میدارد: «فضل الله المجاهدین علی القاعدین») تصمیم گرفت که از «جمهوری دموکراتیک اسلامی خود» کمتر حرف بزنند و در اعلامیهء چندین مادهای «رئیس جمهور منتخب خود» مدعی شود که، با وجود اسلامیتِ بافته شده در سراسر تفکرش، «سکولار و دموکرات» شده،
- در پایان سال ۱۴۰۱ هم این خبر رسید که سازمانهای شناخته شدهء چپ (از «حزب چپ» گرفته تا بخشی از بازماندگان مارکسیست شدهء «جبههء ملی» و بقایای «دفتر تحکیم و حوزه و دانشگاه) تصمیم گرفتهاند از یکسو با هم، تحت لوای عنوان «همگامی»، ائتلاف کنند و، از سوی دیگر، خود را «سکولار دموکرات» بخوانند!
- اعلامیهء این «همگامی»، که در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ (۹ مارس ۲۰۲۳) منتشر شد، چنین اظهار میداشت:
«بدینوسیله به آگاهی میرسانیم که جریانهای جمهوری خواه یک گام دیگر به جلو برداشتند. پنج حزب و سازمان جمهوری خواه: "اتحاد جمهوری خواهان ایران"، "جبهه ملی ایران ـ اروپا"، "حزب چپ ایران (فدائیان خلق) "، "سازمانهای جبههء ملی ایران در خارج از کشور" و "همبستگی جمهوری خواهان ایران" که مدت زمانی است همکاری نزدیکی را با هم پیش برده و مواضع سیاسی مشترکی حول رویدادهای کشور اتخاذ میکنند، با توجه به وضعیت بحرانی کشور، ضرورت تقویت جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی" و ضرورت گذار از جمهوری اسلامی و استقرار جمهوری سکولار دموکرات، مناسبات خود را ارتقا بخشیده و وارد روند ائتلاف شدند. در این ارتباط پنج حزب و سازمان سیاسی دیدگاههای خود را پیرامون "وضعیت سیاسی کشور، جنبش "زن، زندگی، آزادی" و مبانی "همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران" تدوین کرده»اند (۱).
این مجموعه اخیراً، و بقول خودشان در سالگرد تأسیس «همگامی»شان، در شهر کلن آلمان مراسمی برپا داشتند که بیشترین ویدئوهای آن بوسیله «حزب دموکرات کردستان ایران» بر روی یوتیوب گذاشته شده است (۲). چهرهها سرشناسی که در این نشست سخن گفتند عبارت بودند از خانم مهدیه گلرو و آقایان بهروز خلیق (از حزب چپ)، خالد عزیزی (از حزب دموکرات کردستان ایران)، همایون مهمنش (از سازمانهای جبههء ملی در خارج از کشور).
بدین سان، استفاده از اصطلاح «سکولار دموکراسی» از جانب مجاهدین و جناح چپ متشکل در «همگامی»، موضوعی نیست که از چشم نیروهائی که از ۲۰۰۷ خود را سکولار دموکرات خواندهاند و آن را به معنای خواستاری رژیمی غیر ایدئولوژیک و پابند به دموکراسی (آن هم از نوعی که چپها آن را «بورژائی» میخوانند) عرضه داشتهاند پنهان بماند.
بخصوص اینکه انتخاب صفت «سکولار دموکرات» برای هویت بخشی به «همگامی» از جانب نیروهای چپ، روز به روز رایج تر و چنان درست و بجا انگاشته شده که، مثلاً، آقای بهروز خلیق، از رهبران حزب چپ (که ذهن نظریه پردازشان سرمایهای برای جریان کمتر باسواد جمع شده در همگامی است)، آن را بعنوان امری بدیهی تلقی کرده و در پی نوشتن این عبارت (در ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۲ برابر با ۱۶ فوریه ۲۰۲۴) که:
«... این نظام، البته مانند هر حکومت ایدئولوژیک، از همان آغاز، بخاطر تحمیل هنجارهای خود بر کشور، در روند تقابل با اقشار و گروهبندیهای وسیع اجتماعی و سیاسی قرار گرفت و دچارآمدن به انزوای اجتماعی و انقباض مستمر برایش امری ناگزیر بود. عمدهء کانون آن نیز رودررویی جامعهء سکولار دمکراسیخواه با سکولار دمکراسیستیزی جمهوری اسلامی بود» (۳)،
با نوشتن مقالهای با عنوان «حلقهء مقدم برای سکولار دمکراتها ایجاد "مرکز هماهنگی" است» کلا این اصطلاح را به اردوگاه چپ خود اختصاص داده و آن چنان نوشتهاند که گویا سکولار دموکراسی مختص چپها است (۴).
این را بگویم که من، از یک نظر، خوشحالم که تلاش ما، در راستای آوردن سکولار دموکراسی به جلوی صحنهء گفتمان سیاسی اپوزیسیون مخالف رژیم اسلامی، بجائی انجامیده است که مجاهدین و فدائیان و مجموعاً چپها به این نتیجه رسیدهاند که صلاح کارشان در آن است که بکوشند تا این نکته را جا بیاندازند که سکولار دموکراسی در اصل متعلق به «جمهوری خواهان چپِ» گرد آمده در «همگامی» است. اما غرض من در نوشتهأ حاضر تنها توضیح این نکته است که، به دلایل زیر، چپها (نه تنها در اپوزیسیون، بلکه حتی در پوزیسیون ایرانی) هرچه باشند نمیتوانند «سکولار دموکرات» باشند:
۱. «چپ»، بهر صورتی که تلاش کند، نمیتواند خود را از شر این واقعیت برهاند که واجد «ایدئولوژی» است، چرا که با هرگونه «آزادی لیبرالی» (و بقول خودشان «بورژوائی») و «اقتصاد بازار محور یا آزاد» مخالف است و از طریق تحمیل ساختار شورائی - کارگری (که اخیراً مدعی شدهاند که با «دیکتاتوری پرولتاریا» تفاوت دارد اما هنوز توضیحی در مورد این اعراض نداده اند) همهء مشخصات یک تفکر ایدئولوژیک را با خود دارند و در نتیجه نمیتوانند «سکولار» (نه تنها در وجه «جدائی مذهب از حکومت» بلکه در وجه «جدائی ایدئولوژی از حکومت») باشند.
۲. و به همین دلیل جریان چپِ ایدئولوژی محور نمیتواند خود را «دموکرات» (در معنائی که جهان امروز دموکراسی را میفهمد) باشد.
در نتیجه، ادعای سکولار دموکرات بودن، از جانب حریانهای چپِ گرد آمده در «همگامی» از نظر من تفاوتی با سخنان خمینی در پاریس ندارد که میگفت «جمهوری اسلامی پدیدهای است مثل جمهوری فرانسه!»
باری، ما سکولار دموکراتهای که:
- از سال ۲۰۰۷ ندای ضرورت استقرار سکولار دموکراسی در کشورمان را در داده
- و از سال ۲۰۱۰ متشکل شده
- و از همان زمان شاهزاده رضا پهلوی را سرمایهء ملی خود دانسته
- و طنین تفکر خود را در سخنان ایشان یافته
- و او را سخنگوی بلیغ جریان سکولار دموکرات (چه جمهوریخواه و چه پاداشاهی پارلمانی طلب) دانستهایم...
ضمن ابراز خوشحالی از اینکه جریان چپ ما (که متاسفانه با نوعی تجزیه طلبی نیز همراه شده) اکنون، در ظل عنوان «هماهنگی»
- آلترناتیو خود را به ملت ایران عرضه میکند
- و اجازه میدهد که این ملت، به دور از جریان آدم فریب «همه با هم»، از بین گزینههای پیش روی خود دست به انتخاب بزند،
تنها خواهان آن هستیم که اردوگاه چپ
- به همان افکار «ایدئولوژیک» و «ضد سکولار دموکراسیِ» خود بچسبد
- و نکوشد، با گل آلود کردن روشنائی آب و دستبرد زدن به سرمایهای که ما سکولار دموکراتهای معتقد به لیبرالیسم مبتنی بر «جمهوریتِ» نظامهای دو ریاستی پادشاهی و جمهوری، آن را به مرارت اندوخته و اردوگاه خود را، در برابر اردوگاه چپ، به پا داشتهایم،
- ملت ما را در لحظهء انتخابی که بزودی فرا خواهد رسید دچار گیجی سازد.
همین.
اسماعیل نوری علا
____________________
۱. https://www.akhbar-rooz.com/196215/1401/12/19/
۲. https://www.youtube.com/watch?v=dAwnwAJ4r9Q
https://www.youtube.com/watch?v=Da50Rd4YS1o