مهدی نصیری
بخش دوم و آخر: این مطلب که جمهوری اسلامی از آغاز استقرار تاکنون منافع مادی فراوانی برای آمریکا و غرب از جهت فروش سلاح به برخی از کشورهای منطقه داشته، حرف درستی است و نیز این که سیاست خارجی منطقه ای ایران و تهدید کشورهای عربی منطقه از رهگذر مداخلات نظامی منطقه ای و تاسیس ارتشهای نیابتی و سخن از هلال شیعی گفتن، کشورهای عربی را به اسراییل به نحو بی سابقه ای نزدیک کرده، امری پذیرفتنی است.
همچنین این که جمهوری اسلامی با سیاستهای انزوا گرایانه و تحریم پذیر و ضد توسعه ای خود امکان رشد اقتصادی کشورهایی چون ترکیه و امارات و قطر و عربستان را فراهم آورده است نیز با واقعیت بیگانه نیست اما این همه، نمی تواند اثبات کننده این ادعا باشد که جمهوری اسلامی آنچنان گاو شیرده و تامین کننده منافع آمریکا و غرب و متحدان منطقه ای آنهاست که مایل به رفتن و سقوط آن نبوده و دو دستی ج ا را نگه داشته اند.
سقوط نظام پهلوی یک شوک بزرگ برای جهان غرب و منطقه بود و ۴۴ سال تداوم آن نیز منشأ تهدیدها و مزاحمتهای فراوانی برای این بلوک قدرت بوده است. مداخلات ایران در لبنان و تاسیس حزب الله و مسلح کردن آن در کنار اسراییل ـ متحد استراتژیک آمریکا و غرب ـ قطعا پیوسته آزار دهنده برای آنان بوده است.
هر چند ج ا همیشه قصد خویش را برای دستیابی به سلاح هسته ای انکار کرده است اما آمریکا و غرب و متحدان منطقه ای آنان هرگز به این ادعاها اعتماد نکرده و پیوسته نگران دسیتیابی ایران به سلاح هسته ای که باعث برهم خوردن موازنه قدرت علیه منافع غرب در خاورمیانه می شود، بوده اند.
بعد از سقوط صدام با مداخله نظامی دولت بوش و همراهی تمام اپوزیسیون عراق با این ابرقدرت و حتی با چراغ سبز ایران، آمریکا انتظار داشت کشورعراق را در بلوک خود سامان دهد و با اجرای برنامه های توسعه در این کشور، آن را به رخ ایرانیان بکشد اما مداخلات بی ثبات کننده ایران در عراق توسط جریانهای سیاسی تابع خود و گروههایی چون حشد الشعبی، مانع از تحقق آرزوهای مشترک آمریکا و عراقی های متمایل به غرب در عراق شد.
نزدیکی بی سابقه و گاه نوکر مابانه جمهوری اسلامی به روسیه و عالیجناب پوتین که در جنگ اوکراین به وضوح خود را نشان داد، به هیچ وجه برای آمریکاییها و ناتو خوشایند نبوده و به شدت آزار دهنده است.
هر چند خطر ایران برای غرب را نباید هموزن خطر روسیه و چین دانست اما نمی توان منکر شد که ایران انقلابی و ماجراجو و موشک و پهپاد صادر کن به برخی کشورهای منطقه مانند لبنان و یمن و عراق و فلسطین، در بسیاری از اوقات عرصه را بر آمریکا و غرب تنگ کرده و برای آنان دل مشغولیهای مزاحمی در برابر خطر استراتژیک چین و روسیه ایجاد کرده است.
در واقع این دستاوردهای کاملا غیر استراتژیک و هزینه بردار و ایران بر باد ده ج ا در ستیز با آمریکا و غرب بوده است که رهبری نظام را کیفور کرده و حس ولایت بر منطقه و جهان اسلام را به وی بخشیده است، هر چند که این روزها شاهد هستیم این ابرقدرت! منطقه به چه موضع ضعف و انفعالی در برابر آمریکا و اسراییل افتاده است.
اگر با تحلیل و فکتها و شواهد فوق موافق باشیم، آن گاه نمی توان مدعی شد که منافع آمریکا و غرب در حفظ و بقای جمهوری اسلامی است بلکه می توان گفت آمریکا و غرب هرگاه بتوانند بدون ریسک و ورود به جنگی که هم هزینه های هنگفت دارد و هم بر خلاف موازین بین المللی است، از مزاحمت ج ا خلاص شده و آلترناتیو و جایگزینی مطمئن و متمایل به آمریکا و غرب را در صحنه سیاسی ایران مشاهده کنند، حتما در حمایت از نظام جایگزین تردید نخواهند کرد.
بدون شک سقوط جمهوری اسلامی که منجر به هرج و مرج و خلأ قدرت در ایران شود، نه مطلوب غرب است و نه کشورهای منطقه، و تنها ممکن است روسها در شرایطی از این وضعیت استقبال کنند و صد البته به نفع مردم ایران نیز نیست، از همین رو این که کسانی تمنای ورود آمریکا و غرب به جنگ با ایران و اسقاط نظام را دارند و از این بابت آنان را به خاطر تاخیر در این اقدام سرزنش می کنند، بیگانه با واقعیتها و قوانین عالم سیاست هستند.
بعید نیست در ترویج این حرف که آمریکا و غرب هرگز مایل به رفتن جمهوری اسلامی نیستند، سایبری های مزدور نظام که در فضای مجازی برای بقای نظام ایده پردازی می کنند، نیز سهیم باشند چرا که می تواند به یاس و سرخوردگی مردم ایران از تلاش و مبارزه برای رهایی از جمهوری اسلامی دامن بزند.
اسلامی ترین کشور دنیا کجاست؟ سوئیس در رتبه اول!
تقاطع تنشزایی