Tuesday, Apr 30, 2024

صفحه نخست » آقای مهدی نصیری هم به کلکسیون «اپوزیسیون» جمهوری اسلامی افزوده شد!؛ ف. م. سخن

fms.jpgکسانی که می خواهند از وضعیت قاراشمیش سیاست کشورمان و نیروهای موافق و مخالف جمهوری نکبت اسلامی سر در بیاورند، اولین کاری که باید انجام دهند، تهیه دو لیست از شخصیت ها و احزاب و سازمان های موافق و مخالف جمهوری اسلامی است که بعد، آن ها را موقع تجزیه و تحلیل اوضاع ایران در مقابل خود قرار دهند.

امروز در این مطلب کوتاه می خواهم در باره ی لیست مخالفان جمهوری اسلامی و به عبارتی «اپوزیسیون جمهوری اسلامی» بنویسم.

در صدر این لیست اسامی سلطنت طلبان و پادشاهی خواهان از شاهزاده رضا پهلوی و شهبانو فرح پهلوی قرار می گیرند که از سال قبل از وقوع انقلاب تا امروز در این لیست قرار داشته اند.

به دنبال آن اعضای خاندان سلطنت و بعد افراد دستگاه های امنیتی و نظامی نظام پادشاهی و به افراد این لیست همین طور اضافه می شود تا به آخرین نفر می رسیم که امروز و در این ساعت آقای مهدی نصیری، سردبیر کیهان هوایی و کیهان ایران می باشد.

وجه اشتراک اکثریت غالب در این فهرست «از دست دادن مشاغل و منافع حکومتی و قدرت همراه با آن» است به عبارتی از خاندان سلطنت که در سال ۵۷ مشاغل و منافع و قدرت حکومتی را از دست داد تا مهدی نصیری که در سال های گذشته پست و مقام و منافع و قدرت متناسب با شغل خود را از دست داده است این وجه مشترک را دارا هستند.

میان این افراد، تعداد بسیار کمی از افراد و شخصیت ها هستند که هرگز شغل و منفعت و قدرت حکومتی نداشته اند و این ها جزو روشنفکران و اهل اندیشه و قلم به شمار می آیند.

خواستی که باز اکثریت قریب به اتفاق افراد این لیست دارند، حاکم شدن نظام‌ی مردمی و آزاد و مبتنی بر حقوق بشر است. این ها جمهوری اسلامی را دارای چنین مشخصه ای نمی دانند و معتقدند به انحا مختلف می توان نظام ی به جای نظام ی با «مشخصات» فعلی بر ایران حاکم کرد که این خواست ها را بر آورده کند.

وجه اشتراک دیگر این گروه این است، که هدف از تغییر نظام را سعادت و خوشبختی «مردم» می نامند، حال آن که اصولا چیزی به نام مردم در شکل کلی وجود ندارد و باز هر کدام از این افراد و گروه ها در بهترین حالت (که موجود نیست) تنها همفکر و همتراز بخش کوچکی از مردم می توانند باشند که در راس این مردم هم «خود آن ها» و «شخص آن ها» قرار دارد.

جالب اینجاست که مردم ایران یعنی جمعیتی از انسان ها با منافع و سلایق و خواسته های گوناگون، خود مانند همین گروه هستند و «تنها» به خواسته ها و منافع خود فکر می کنند به عبارتی وقتی برخی ادعا می کنند که اکثریت مردم ایران خواهان سرنگون کردن جمهوری نکبت اسلامی هستند اولا چنین نیست، و ثانیا اکثریتی که خواهان سرنگون کردن جمهوری اسلامی ست به چه دلیل خواهان این سرنگونی ست؟ اگر منافع و خواست های این «مردم» تامین شود باز خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی خواهند بود؟

مثال می زنم: فکر کنید نظام اسلامی ایران، مثل نظام اسلامی امارات عمل کند و ایران از نظر اقتصادی و جهانی وضعیت اش عالی شود. چند نفر از اکثریت خواهان سرنگونی حکومت، در خواست شان تجدید نظر می کنند؟

باز فکر کنید که نظام اسلامی با مردم و پوشش و بخور و بنوش و بزن و برقص شان کاری نداشته باشد و جیب مردم هم پر از پول باشد. چند درصد دیگر از این اکثریت حذف خواهد شد؟

و باز تصور کنید کسانی که از بازی قدرت بیرون رانده شده اند، به بازی بر گردانده شوند. چه میزان از مخالفان سیاسیِ قدرت از دست داده،،، از اپوزیسیون صد در صد به مخالفان چند درصدی تبدیل خواهند شد؟....

بنابراین در این جا ما، در اپوزیسیون با «من»هایی رو به رو هستیم با خواسته های متفاوت و یکی از دلایل هماهنگ و همصدا و همراه و هم پا «نشدن»ِ اپوزیسیون، تفاوت در علت اپوزیسیون شدن آن هاست هر چند همه یک صدا، دمکراسی و آزادی و حقوق بشر و مردم و غیره را فریاد می زنند....

«ادامه دارد...»

مطلب بعدی: آقای مهدی نصیری و شعار «از تاجزاده تا شاهزاده» و قاطی کردن آب و روغن با هم!؛ ف. م. سخن


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy