نوع پاسخ گوئی ما به عناصر ونمادهای اجتماعی مشترک در یک جغرافیائئ سیاسی بنام ایران است که جایگاه وهویت ملی ما را مشخص میکند.
سرزمینی متشکل از اقوام مختلف بازبانهای مختلف، با زیست بومی مختص بخود و مجموعهای از آداب، سنتها، اعیاد، مناسک، مذهب، در هم تنیدگی قرنهای هم زیستی توام با مهر وتساهل و مدارا.
مقاومت در برابر هجوم بیگانه. طی طریقی سخت، افتادن، دست یکدیگر گرفتن وبر خاستن. حراست کردن از مجموعه زیبائی که ایران نام دارد.
نامی که با خود حسهای غریبی را حمل میکند. حس هائی که تمامی اقوام ساکن در این مجموعه جغرافیائی را به واکنشی مشترک وا میدارد. مجموعهای از بازتابهای شرطی شده یک سرزمین آبائی نسبت به یک امر مشترک در طول تاریخ.
بازتابهای شرطی شدهای که محصول چگونگی بر خورد آنها با مسائلی است که طی سالها، قرنها و در لحظه لحظه زندگی وپروسه تاریخی خود نا گزیر از جوابگوئی به آن بوده و به آنها جواب داده است! سپس آنها را در حافظه جمعی و تاریخی خود ثبت کرده وبیک کاراکتر ملی و عمومی بدل ساخته است.
بازتابی حاصل ازیک. پروسه طولانی وتاریخی که در هر قدم آن گاه با پهلوانان افسانهای همسفر گردیدهایم، گاه چون آرش جان بر تیر نهاده وگاه از خردمندی سیمرغ افسانهای بهره گرفته است.
باشور قهرمانی آزادهای چون رستم به شور آمدهایم! با حسی یک پارچه بر مرگ نا جوانمردانه سیاوش اشگ ریخته واز تراژدی تلخ سهراب غمین گردیدهایم. قرنها درسکوت مرگبار زیر شمشیرهای آخته اعراب که پبوسته خون چکان بود طاقت آوردیم. هر چند به قیمت گران. افتادیم وبرخاستیم هر چند بقیمتی بس گران.
با شعر رودکی از در لفظ دری حراست کردیم. در جای، جای ایران بر حکمت سعدی گوش سپرده برمحنت بنی آدم دلسوزاندیم تا نام آدمی بر خود نهیم. با مولانای شوریده و عاشق که نیمیش ز خون دل بود ونیمیش ز آب گل در جستجوی انسان بر آمدیم. با حافظ رندی کردیم دیوانش را در بالا ترین طاقچه خانه نهادیم. فرقی نمیکند در کجای ایران باشد. خرقه زاهدان در آتش افکندیم. بر جنگ هفتاد دو ملت عذر نهادیم.
باسهروردی در جستجوی عقل سرخ وغلبه نور بر تاریکی تا میدان گاهی حلب رفتیم و بر دار شدیم. با نسیمی در جستجوی معنای خفته در حروف که چیزی جز دست یافتن به روح ودرون خود نبود پوست تن بر جلاد سپردیم. در سیمای "مجید رهنورد" این عاشق نسل مهسا! چون حلاج بر سر دار رفتیم وبرای مردممان شادی آرزو کردیم.
از فارابی تا ابوعلی سینا، تا رازی و خیام را از دل خود بیرون دادیم. نقش خود بر هنر وادبیات جهان زدیم. زیبا ترین فرشهای جهان را با صوری از خیال از شکار گاه فرش کاشا ن تا نقشهای هندسی و رنگهای جادوئی فرش هریس وتبریز وماهی درهم بیجاربهم گره زدیم، بافتیم وحدت آفریدیم وجهانی را به تحسین وا داشتیم.
در نیشاپور مغولان از کشتههایمان کوهی ساختند. تحمل کردیم و بر پا خاستیم. برای کشیدن درد هائی چنین عظیم رگ، پی وعصبهای خود را بهم پیوند زدیم تا در وجودی یگانه آنها راتحمل کنیم. حماسهای بزرگ وملی بنام انقلاب مشروطه را رقم زدیم.
ماباشندگان این سرزمین تاریخی محصول چنین پیوند هائی هستیم! محصول جوشش در تیزابهای جان سوزی که زندگی و سرنوشتی مشترک ما را درون آنها قرار داد. ما بارها در وجود هم کشته وزنده شدهایم. ماتنبده شده درهم هستیم. ملتی با باز تابهای شرطی شده یکسان. هر فریاد، هر درد، دردیک هم وطن خوزستانی عینا در وجود من ترک زبان همان گونه باز تاب مییابد که در وجود مادری داغدار در کردستان.
کدام شادی؟ کدام رسم؟ کدام آئین؟ کدام اندوه؟ کدام خواست؟ است که یک هم وطن بلوچ بخواهد و هم وطن مازندرانی با آن بیگانه باشد؟ کدام فریاد آزادی است که از حنجرهای زخمی در قربانگاه اوین برنخیزد و در گلوی میلیونها ایرانی در اقصا تقاط این سرزمین بازتاب نیابد؟
"مهسا "این نماد زیبائی ومعصومیت کشته شده بدست حکومتگران اسلامی نام رمز یک وحدت ملی میگردد. همبستگی ملی بوجود میآورد. قلب هر آزادهای در هر نقطه از این سرزمین بزرگ را بدرد آورده و بر همدلی ملی میافزاید.
نسل جوان برخاسته از دل جنبش مهسا با شعار "زن، زندگی، آزادی"در سرتا سر ایران از کردستان تا آذر بایجان، از شمال تا جنوب، تا تهران این شهر بزرگ در بر گیرنده تمامی اقوام ایرانی حماسه میآفریدنند.
میلیونها ایرانی مهاجر در سرتاسر جهان در یک اتحاد ملی میادین شهرها و خیابانهای کشورهای مختلف جهان را با فریاد آزادی خواهی در حمایت از جنش "مهسا" پر میکنند و همایشی عظیم از همبستگی ملی رادر برابر دیده گان جهانیان میگشایند.
آری ما یک ملتیم! ما یک تنیم! هیچ مبارزه و بر آمد کوچک وبزرگی نیست که ما مشترکا در آن دخیل نباشیم و سهم نگیریم! ما درد و شادی مشترکیم! یک تن واحد که برای آزادی، عدالت و دموکراسی در یک نظام سکولار بر آمده از دل یک انتخابات آزاد مبارزه میکنیم. ما یک ملتیم با تنوع و زیبای خلقهای خود. این راز همبستگی یک پارچه سراسر ایران زمین است که پیوسته با چنگ و دندان از هویت ملی خود دفاع کرده و خواهد کرد.
ابوالفضل محققی
گزینشی هوشمندانه، مسعود نقرهکار
هِرَمهای هزارگانهی اسلام، رضا فرمند