گرایشِ رشد یابنده به ایده و جهان نگریِ سوسیال دموکراسی در میان گروههای اجتماعی مختلف به ویژه جوانان و طیفهای سیاسیای که با شکست و ناکامی زیسته و درسها نیز آموختهاند، نشانهای از بلوغ سیاسی و فرهنگی دارد.
سوسیال دموکراسی در ایران بحشی ازگفتمان سیاسی و فرهنگی و تاریخیای ست که در پیدایی و شکل گیریِ انقلاب مشروطه نقش داشت. سوسیال دموکراسی در ایران ایدهای مدرن و تجدد خواهانه در راستای تحقق دموکراسی، عدالت و آزادی در جامعه بوده است که تا به امروز به عنوان کیفیتی نوین به حیات و حضور تاثیر گذارِ خود در عرصه سیاست، جامعه و فرهنگ ادامه داده است.
ارزشها، اصول بنیادین و آرمان سوسیال دموکراتها، روشن و شفاف بوده، و در فکر وتلاش برای دستیابی جامعه به رفاه، آزادی، دموکراسی، عدالت اجتماعی، همدلی وهمبستگی و صلح تبلوریافته است. بی تردید ویژگیهای تاریخی، اجتماعی، طبقاتی و فرهنگی در جوامع مختلف و در جهان چهره هایی متفاوت از سوسیال دموکراسی نشان داده و خواهد داد. مهم این است که با اتکا به ارزشها و اصول اساسی سوسیال دموکراسی و تبدیل این ایده به باور و عملگرایی عقلانی در سیاست، امروز در بسیاری از جوامع رفاه، آزادی، عدالت اجتماعی، همبستگی و ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به طور نسبی پدید آمده است، و این محک و معیار خوبی است.
تفاوت کیفی سوسیال دموکراسی با بسیاری از"ایسم"های دیگر این است که سوسیال دموکراسی یک ایده و اندیشه سیاسی دُگم و جزم اندیشانه نیست، بُن مایهاش آزاداندیشی و آزادیخواهی و پراگماتیستی ست که تفاوتها و اختلافها در آن به عنوان محرک هایی بالنده برای رقابتهای سالم و سازنده عمل میکنند و بهمین خاطر تنوع و تکثر، و دشواریهای سیاسی و نظری نتوانستهاند مانعی در راه پیشرفت و تحقق عملی آن ایجاد کنند. سوسیال دموکراسی عرصه سیاست بازیهای ذهنی و مدینه فاضلهای و اتوپیایی وموهوم نیست، عرصه حضورسیاست عقلانی و عمل به آن است. و بی دلیل نیست که سالیانی ست اندیشههای آزادیخواهانه و عدالت طلبانه آن بازتولید میشوند و تطور و رشد مییابند. در همین راستاست که سوسیال دموکراتها هویت فردی و اجتماعی خود را بطور مداوم بازنگری میکنند و به آن شکل و قوامی نوین میدهند.
در باره سوسیال دموکراسی بسیار نوشته و گفته شده اما فراسوی نوشتهها و گفتهها حضور زمینی و واقعی نظامهای سوسیال دموکرات نشان دادهاند که این نظامها نه در حرف و ادعا که درعمل با پدیدههای دموکراسی، آزادی، رفاه، عدالت اجتماعی، همبستگی و صلح زمینی تر و واقعی تر برخورد کردهاند و در راستای تحقق عملی این پدیدهها نیز گامهای مؤثرتری برداشتهاند.
مخالفتها و دشمنیها با ایده و بنیانهای ارزشی و اصول سوسیال دموکراسی کم نبوده و نیست. جزم گرایان با پافشاری و لجاجت روی ایدهها و برنامههای ناکارآمدشان با تلاش در تخطئه و حمله به سوسیال دموکراسی ضعف پوشانی و عقده گشائی میکنند. " کمونیستهای وطنی" و چپهای افراطی سوسیال دموکراتها را خائن مینامند و متولی گریانه با تبختری با مزه خود را دربان دروازه نوعی ذهنیت " آسمانیِ سوسیالیسم" میپندارند ومی خواهند سوسیال دموکراتها را از طیف چپ به طیف راست هُل دهند، ویا با برداشتهای "انقلاب بهمنی" فحش " لیبرال" نثارسوسیال دموکراتها میکنند. چپ افراطی تلاش کرده و میکند که سوسیال دموکراسی را همان نظام سرمایه داری وانمود کند. آن روی سکه یعنی راست افراطی نیز سوسیال دموکراتها را کمونیست و وطن فروش نامیدهاند. در عرصه جهانی هم با تفاوت هایی جزیی همین نمایش برصحنه است، نمونه تازهاش سوئی دونالد ترامپ است که برنی سندرز سوسیال دموکرات وسیاستمدارِ نامدارِ امریکا را "کمونیست" میخواند، و سوی دیگر انگشت شمار" کمونیستهای امریکایی" که برنی سندرز را خائن و "راست" و لیبرال مینامند. این بساط و معرکه ادامه خواهد داشت بی آنکه کمترین تاثیری بر خواستهای واقع بینانۀ انسان هائی که آزادی، دموکراسی، رفاه، عدالت اجتماعی، همبستگی و صلح را نه در آسمان و ذهنهای یخ زده و مِه آلود و منتزع از واقعیت که برزمین و در زندگی میخواهند، بگذارد. تجربه پیدائی، استقرار و انکشاف سوسیال دموکراسی نشان داده است که سوسیال دموکراتها به جای نفی این و آن، با بهره مندی از ویژگیهای مثبت این و آن، در راستای اثبات خویش گام برداشتهاند.
در میان ارزشها و اصول بنیادین سوسیال دموکراسی همبستگی اجتماعی و ملی (و بین المللی) جایگاهی ویژه دارد.
از نگاه سوسیال دموکراتها تحقق منافع جمعی، بدون وجود همکاری و همبستگی میان مردم امکان پذیر نیست، همبستگیای زائیدۀ این درک است که همه ما به یکدیگر وابستهایم و بهترین جامعه، جامعهای است که براساس همکاری توام با احترام و رعایت حقوق یکدیگر بنا شود و هر فردی وظیفه داشته باشد برای حل مشکلات جامعه مسئولیت بپذیرد. بی تردید کیفیتِ همبستگی در جوامع به سطح رشد فرهنگی و اجتماعی و توسعه آن جامعه بستگی خواهد داشت.
درک و پذیرش مسئولیت مشترک، آگاهی از منافع، اهداف و معیارهای مشترک منجر به پدید آمدنِ احساس همدلی و همبستگی در میان گروهها و طبقات مختلف میشود، روابط اجتماعیای که مردم را در قالب یک واحدِ متکثر به هم پیوند خواهد داد. همدلی و همبستگی، احساس و درک دیگری، انتقال حس امنیت واعتماد به دیگران و فهم علاقهها و نگرانیهای دیگران، حسی عاطفی و آرام بخش و انرژی زا بهمراه خواهد داشت.
آرزوی بزرگ سوسیال دموکراتها همبستگی و ایجاد مناسبات سازنده میان مردم درهمه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی است. نباید از تکرار آنچه هدف سوسیال دموکرات هاست غافل شد: "جامعهای آزاد از سلطه گری و سلطه پذیری، جامعهای بدون تمایز طبقاتی، جامعهای بدون جداسازیهای نژادی و مذهبی و قومی، جامعهای بدون پیشداوری و تعصب و تبعیض، جایی که به حضورهمه نیازهست و برای همه نیز جا هست، جایی که هر کس حق مساوی و ارزش مساوی دارد، جایی که هر کودکی بتواند رشد کند و انسانی مستقل وآزاد بشود، هر کس امکان و فرصت داشته باشد بعنوان یک فرد مستقل رشد و پیشرفت کند و آزاد باشد و بتواند در همکاری برابر و وفادارانه با دیگران برای یافتن بهترین راه حلها برای مشکلات اجتماعی تلاش کند و راه گشا باشد"
این آرزوها دست یافتنی ست. کشورهایی که در آنها ایده و جهان نگری سوسیال دموکراسی واقعی و قدرتمند جاری ست نمونهها و نشانههای امکان تحقق چنین آرزوهایی هستند. سوسیال دموکراسی یک انتحاب خردمندانه و عقلانی است، یک روش وعمل سیاسی که سببِ گسترش آزادیهای فردی، اجتماعی، بالندگی فرهنگی، پیشرفت اقتصادی، امنیت و ماندگاری همدلی و همبستگی میشود.
مسعود نقرهکار
****
سایت رسمیِ "جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران"
آزادی و عدالت اجتماعی - آزادی و عدالت اجتماعی (azadivaedalat.com)