Monday, Jul 29, 2024

صفحه نخست » «سهام داران مساوی در شرکت ملی ایران» ـ نشستی در پاریس درباره عدم تمرکز و رفع تبعیض

markaz-e-iarani.jpgاشاره:

آنچه «مرکز ایرانی مطالعات سیاسی» منتشر کرده نظرات پیشنهادی خود مرکز است که البته از نظرات مطرح شده در آن نشست هم استفاده کرده و الهام گرفته است. این نکته در پاراگرافهای بعدی تصریح شده است. چندی پیش جمعی از صاحبنظران و کنشگران سیاسی و اتنیکی مختلف ایرانی (کرد، ترک، عرب و بلوچ) در مرکز ایرانی مطالعات سیاسی گردهم آمدند تا درباره یکی از حساس‌ترین موضوعات حقوقی و سرزمینی با یکدیگر گفت‌وگو کنند. برگزاری این نشست عمومی نبود تا به دور از مجادلات حاشیه‌ای، صاحبان دیدگاه‌های مختلف در فضایی منطقی با یکدیگر مباحثه و مفاهمه کنند. مرکز ایرانی مطالعات سیاسی خلاصه‌ای از دیدگاه‌های مطرح‌شده را منتشر می‌کند با این باور که درک متقابل ارزشها یک ضرورت است و گفتگوی میانه‌روهای دو سوی شکاف اتنیکی در ایران برای هر دو طرف سودمند است؛ یک طرف را با رنج‌ها و عمق تبعیضات و معضلات مناطق پیرامونی و اتنیکی آشنا میکند و توجه طرف دیگر را به پیچیدگی‌های عملی تحقق خواسته‌های‌شان جلب می‌کند، و به هموارتر کردن مسیر تقویت صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز مدد می‌رساند. این نشست در ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، برابر با ۱۶ ژوئن ۲۰۲۴ در پاریس برگزار شده است.
مقدمه
در حالی که مهمترین شکاف و تضاد حاکم بر جامعه ایران بین اکثریت ملت ایران از یکسو و استبداد دینی حاکم از سوی دیگر است اما در عین حال شاهد شکافها و تضادهای مختلف فرهنگی و سیاسی دیگری هم هستیم. مانند تعارض بین موافقان و مخالفان مذهب، نظام پادشاهی، نظام جمهوری، نظام متمرکز، فدرالیسم، فمینیسم، اصلاح طلبی، سرنگونی طلبی، انقلاب ۵۷، فلسطین، اسرائیل و...، که هر یک میتواند شکاف و تضاد اصلی را تحت الشعاع قرار دهد.

راهکار ترجیجی که مرکز ایرانی مطالعات سیاسی دنبال کرده است گفتگوی میانه روهای موجود پیرامون هر یک از این شکافها و تضادهاست.
این نکته قابل توجه است که آرایش نیروهای سیاسی در بحث پیرامون فدرالیسم نسبت به برخی مقولات دیگر دچار تغییر میشود و بخش مهمی از نیروهای ملی گرا، سلطنت طلبان و بخشی از جمهوریخواهان در یک صف مشترک قرار میگیرند.
جنبش بزرگ، فراگیر و عمیق مهسا/ ژینا در ایران آموزه‌ای دو سویه برای همگان داشت: از یکسو مردمان مناطق غیر اتنیکی را نسبت به تبعیضات عمیق و دردآلودی که در برخی مناطق ایران بر مردمان این سرزمین رفته است، آگاه ساخت و از سویی نیز میل به همبستگی مردمان و مناطق مختلف ایران را در شعارهای متعددی به ایرانیان و جهانیان نشان داد.
با توجه به نکات یاد شده، «مرکز ایرانی مطالعات سیاسی»، سمیناری خصوصی برای بحث پیرامون مقوله عدم تمرکز و مسئله مبرم رفع تبعیض، با حضور هموطنانی از اتنیکهای مختلف ایرانی (کرد، ترک، عرب، بلوچ) به همراه برخی فعالان سیاسی و کارشناسان دانشگاهی تشکیل داد. در این سمینار مباحث مختلفی به بحث و گفتگو گذاشته شد تا شاید بتوان به پیش نویسی برای یک توافق ملی، از میان مباحث و گفتگوهای میانه روهای پیرامون این شکاف، دست یافت.
بر این اساس «مرکز ایرانی مطالعات سیاسی» پیش نویس زیر را برای پیشبرد این امر ملی پیشنهاد میکند.
پیش‌نویس پیشنهادی درباره عدم تمرکز و رفع تبعیض در ایران
این پیش‌نویس می‌تواند با دغدغه‌ای مبتنی بر عدم تمرکز و رفع تبعیض، در چارچوب نگاهی ملی و فراگیر، مورد بحث و حک و اصلاح قرار گیرد. همراهی میانه روهای دلسوز و مردم دوست از دو سوی طیفهای پیرامون این شکاف میتواند به رفع یکی از نگرانی‌ها در باره آینده ایران و میهن و مردم مان یاری برساند.
یک- ایران کشوری است متشکل از یک ملت اما با مردمانی رنگین کمانی. به این رنگین کمان و فرهنگ و زبان و ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی آن باید به دیده یک فرصت نگاه کرد و نه یک تهدید. حضور مردمانی با زبانها و مذاهب متنوع، به خصوص در مناطق پیرامونی ایران که هم سنخی هایی با مردمان آن سوی مرزها دارند، میتواند یک فرصت طلایی برای توسعه ایران و نیز روابط حسن همجواری با کشورهای همسایه باشد.
دو- پیش فرض گفتگوی میانه روها با یکدیگر، برخورداری از نگاه و گفتگو بر اساس حسن ظن و اعتماد و پرهیز از پیش داوری‌های منفی و نگاه‌های کلیشه‌ای است. گفتگو بین این افراد علاوه بر دانش افزایی و گسترش افقهای دید طرفین همچنین میتواند نقش موثری در آشنایی با دغدغه‌ها و نگرانی‌های طرف دیگر و اعتمادسازی متقابل داشته باشد که یک نیاز بسیار مبرم و راهبردی برای ساختن ایران آینده است.
سه- هیچ فرد و جریانی نمی‌تواند داعیه نمایندگی و سخنگویی از سوی مردم اعم از سراسر کشور و یا منطقه خاصی را داشته باشد و تنها میتواند نقطه نظراتی را از سوی خود و یا جریانش مطرح کند.
چهار- توافق در استفاده از واژگان و مفاهیم اولیه میتواند به سهولت بحث و پرهیز از سوءظن‌های تاریخی کمک فراوانی بکند. استفاده از واژه «اتنیک» و تعبیر «حفظ یکپارچگی سرزمینی» و تفاوتش با ملت و تمامیت ارضی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. (یکی از شرکت کنندگان پژوهشگر در حوزه زبانی که از قضا متعلق به یکی از اتنیکهای ایرانی است در این سمینار تصریح کرد که ما چون مترادف متناسب و زیبایی برای واژه sub-nation یعنی زیر ملت یا خرده ملت نداریم به اجبار از واژه «ملیت» استفاده کرده‌ایم.)
پنج- اکثر قریب به اتفاق شرکت کنندگان در باره مسئله تبعیض در مناطق مختلف ایران (به خصوص مناطق اتنیکی) اتفاق نظر داشتند و برخی اختلافات پیرامون تفسیر و تحلیل این تبعیضها و یا شیوه‌های رفع آن بود. تبعیض نیز سویه‌های مختلفی دارد و نباید به یک سویه آن فروکاسته شود؛ از جمله تبعیضات سیاسی، اقتصادی، مذهبی، زبانی و....
شش- دموکراسی پارلمانی مبتنی بر حقوق شهروندی و بر اساس یک نفر یک رأی برای ایران و ایرانیان «لازم» است، ولی «کافی» نیست. بنا به تجارب تاریخی مدل دموکراسی پارلمانی متمرکز راه حل رفع تبعیض در ایران نیست. بنابراین باید به دنبال مدلی مناسب برای رفع تبعیض بود. جدا از تاریخ کهن ایران، از مشروطه تا کنون مدلهایی چون انجمنهای ایالتی و ولایتی، شوراها، انجمنهای محلی و نظایر آن و یا مطالباتی چون خودمختاری، فدرالیسم و... در پاسخ به مسئله عدم تمرکز مطرح شده است.
هفت- مسئله «عدم تمرکز» مقوله‌ای متفاوت و بزرگتر و اساسی تر از مسئله «فدرالیسم» به عنوان یک راه حل است. این فاصله گذاری باید در پیشبرد مباحث مورد نظر قرار گیرد. همچنین حافظه تاریخی و خاطرات متفاوت و مثبت و منفی در باره هر مفهومی در اذهان مردمان مختلف ایران جهت تسهیل‌گری در گفتگو و بسترسازی مناسب برای تصمیم گیری باید مورد نظر فعالان سیاسی میانه رو و پژوهشگران دانشگاهی باشد.
هشت- نیروهای ملی گرا و ناسیونالیست و مدافع نظام متمرکز باید دغدغه و نگرانی بخش مهمی از ملت ایران که از تبعیضات منطقه‌ای، اتنیکی، زبانی و مذهبی و... رنج میبرند را درک کرده و در دفاع از مدل پیشنهادی‌شان مورد نظر قرار دهند و در جهت رفع این نگرانی بکوشند و از تعصب و انگ زنی بپرهیزند.
نُه- طرفداران فدرالیسم باید نگرانی بخش مهمی از اقشار مردم و یا نیروهای سیاسی که تصور میکنند فدرالیسم مقدمه از بین رفتن یکپارچگی سرزمینی است را درک کنند و در دفاع از مدل پیشنهادی‌شان مورد نظر قرار دهند و در جهت رفع آن بکوشند و از تعصب و انگ زنی بپرهیزند.
دَه- همه فعالان سیاسی و روشنفکران آرمانگرا، از جمله ناسیونالیستها و یا فدرالیستها، باید حوزه ارزش و راهبرد (ایدئولوژی و استراتژی) را تفکیک کنند تا آنگاه بتوانند نسبت و پیوند مناسبی بین آنها برقرار کنند. آنها میتوانند در عرصه عمومی و رسانه‌ها به طور حداکثری همه ارزش‌های‌شان را تبلیغ و از همه باورهایشان دفاع کنند اما در حوزه راهبرد باید بتوانند راه هایی عملی و مورد توافق و قابل تصویب به طور دموکراتیک از سوی مردم، برای تحقق ارزش‌های‌شان بیایند. در حوزه ارزشها ملاک «حقیقت» و در حوزه راهبردها ملاک «موفقیت» است. اگر ناسیونالیستها از یکسو و فدرالیستها از سوی دیگر بخواهند در عرصه راهبردی نیز به طور حداکثری برخورد کنند و دنبال راههای توافق و بازی برد- برد نباشند آنگاه آینده کشور را دچار تلاطمات خشونت آمیز کرده و یا مردمان را در معرض سرکوب و دیکتاتوری قرار میدهند. در این میان ممکن است نظامیان و پوپولیستها هر دو سوی آرمانگرا را تحت اقتدار خود قرار دهند. تجارب مکرر سیاسی در ایران و جهان نشان داده که اگر حاضر نباشید از بخشی از خواسته‌هایتان کوتاه بیایید ممکن است کل آن را از دست بدهید و یا اصلا بازی را به دیگران واگذار کنید.
یازده- مسئله زبان یکی از مسائل مهم در بحث عدم تمرکز است. اکثر حاضران این سمینار در باره معضل آموزش ابتدایی در مناطق غیر فارس‌نشین اتفاق نظر داشتند. هرچند عامل رسانه‌های جمعی و نیز شبکه‌های اجتماعی تا حدی این معضل را تخفیف داده است. حاضران در سمینار روی زبان فارسی به عنوان زبان ارتباطی، میانجی و رسمی وحدت نظر داشتند. با این تکمله که می‌تواند بیش از یک زبان رسمی وجود داشته باشد و زبانهای دیگری (از جمله زبان انگلیسی به عنوان یک زبان علمی) از سوی مجلس موسسان به عنوان زبان رسمی مورد تصویب قرار گیرد. پیشنهاد برخی از دوستان اتنیکی این سمینار مبنی بر آموزش به زبان مادری در چند سال اولیه تحصیلات ابتدایی (که میزان این سالها میتواند بر اساس نظریات کارشناسانی مشخص شود) برای حل معضل آموزش کودکان در مناطق اتنیکی می‌تواند مورد توافق قرار گیرد. (در رابطه با زبان مادری برخی پیچیدگی‌های عملی نیز مطرح گردید از جمله زبان محل تولد، زبان مادر، زبان مادر و پدر در والدینی با دو زبان متفاوت و نظایر آن)
دوازده- آموزش به زبان مادری در هر مقطع، خود امری اختیاری است و نه اجباری که باید از سوی والدین طفل انتخاب شود.
سیزده- برخی از حاضران در سمینار از جمله برخی دوستان اتنیکی موافق بودند که سیستم مورد توافق برای عدم تمرکز می‌تواند با مبنا قرار دادن تقسیمات استانی موجود آغاز شود. برخی پژوهشهای تحقیقاتی و میدانی مبتنی بر آمایش سرزمینی میتواند راهنما، مکمل و تسهیل‌گر تصمیم‌گیری در این باره باشد. ضمن آنکه مهاجرت‌های وسیع، در هم تنیدگی‌های اتنیکی ناشی از ازدواج و... صورت مسئله را پیچیده‌تر هم کرده است.
چهارده- درباره تقسیم اختیارات و وظایف در مدل عدم تمرکزی متناسب برای ایران بحثهای کارشناسی تطبیقی میتواند مورد توجه قرار گیرد. شرکت کنندگان اتنیکی معتقد بودند اقتصاد کلان، سیاست خارجی و امور نظامی میبایست در اختیار دولت سراسر و بقیه امور در اختیار مناطق باشد.
پانزده- بنابر برخی تجارب تاریخی، هر مدل متناسب برای عدم تمرکز در اجرا می‌تواند به صورت آزمون و خطایی آغاز شود و در صورت موفقیت دایره اختیارات گسترش یابد. به عبارت دیگر عدم تمرکز امری روندی باشد تا یک بار برای همیشه.
در برخی تجارب جهانی در مدلهای عدم تمرکز، مدل واحدی برای کل کشور در نظر گرفته نشده و برخی محدوده‌های جغرافیایی و اتنیکی مدل عدم تمرکز متفاوت و احیانا با اختیارات متفاوتی داشته‌اند. این ملاحظه نیز میتواند در برنامه ریزی برای عدم تمرکز مورد توجه قرار گیرد.
شانزده- «تبعیض مثبت» برای مناطق اتنیکی و یا مناطقی که از تبعیضات مضاعفی رنج میبرند می‌تواند یک عامل راهنما و شاخصی مستقل برای برنامه ریزی و اجرا باشد.
هفده- بین سه سیستمِ «متمرکز» (مثل ایران و فرانسه) و «فدرال» (مثل آلمان) و سیستم «منطقه‌ای» که بین این دو قرار دارد (مثل اسپانیا و تا حدی پرتغال)، سیستم سوم مدل مناسبتری برای ایران با دو پیش شرط سکولاریسم و دموکراسی به نظر میرسد. برخی دوستان اتنیکی حاضر در سمینار تأکید داشتند که برای ما «محتوا» مهمتر از فرم و ظاهر و عنوان (مثلا فدرالیسم) است.
هجده- بحث و بررسی و اتخاذ تصمیم نهایی در باره نظام مدیریتی سیاسی کشور و حل مسئله تبعیض و موضوع عدم تمرکز، باید در یک مجلس موسسان دموکراتیک صورت گیرد. همه افراد و جریانات، با هر گرایشی که در این موضوع دارند، ضمن مشارکت فعال و دموکراتیک در فرایند شکل گری این مجلس و نیز مباحث و تصمیم گیری‌های آن، پایبند مصوبات نهایی این مجلس خواهند بود.
نوزده- باورمندان دو سوی شکاف اتنیکی و طرفداران و مخالفان تمرکز/ عدم تمرکز و از جمله در رابطه با فدرالیسم و یا هر مدل سیاسی دیگر، در نگاهی از بالاتر به مسائل ایران و مشکلات و شکافهای اصلی و کنونی آن می‌توانند روی برخی مبانی با هم اشتراک نظر داشته باشند و حل بقیه موارد را به مجلس موسسانی دموکراتیک بسپارند؛ از جمله این مبانی می‌تواند موارد زیر باشد:
*دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر
*سکولاریسم
*تفکیک قوا
*عدم تمرکز و رفع تبعیض
*یکپارچگی سرزمینی
*توسعه همه جانبه، متوازن و عدالت اجتماعی
دستیابی به همه این موارد مستلزم یک جهت گیری مشترک است: جایگزین کردن حکومت و اراده مردم به جای حکومت و اراده ولایت.
بیست- بنا به تجربه همین سمینار، گفتگوی میانه روهای دو سوی شکاف اتنیکی در ایران برای هر دو طرف سودمند است. مرکزگرایان را با عمق تبعیضات و معضلات مناطق پیرامونی و اتنیکی که از تبعیضات مختلف سیاسی، اقتصادی، مذهبی، زبانی و... رنج میبرند آشنا میکند. دوستان مدافع حقوق مناطق پیرامونی و اتنیکی را متوجه پیچیدگی‌های عملی تحقق خواسته‌های‌شان می‌کند. طرفین را به مفاهمه و درک متقابل ارزشها و دغدغه‌های گاه متفاوت یکدیگر آشنا میکند و نهایتا می‌تواند به فرایند اعتماد سازی به عنوان یک پیش نیاز مهم برای یک گذار کم هزینه تر و پس از گذاری موفقیت آمیزتر یاری رساند؛ تا همه نیروها و ظرفیتهای مختلف برای ساختن ایران آینده، و نه کشمکش و نزاع با یکدیگر که میتواند گاه پرهزینه و حتی خشونت آمیز هم باشد، بکار رود.

به امید ایرانی آزاد، آباد و توسعه یافته و بدور از هر گونه تبعیض برای همه مردمان رنگارنگ این سرزمین کهن

مرکز ایرانی مطالعات سیاسی
تیرماه ۱۴۰۳ / ژوییه ۲۰۲۴



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy