در آستانهی سالروز قتل حکومتی مهسا امینی قرار داریم. مرور تاریخ مبارزات زنان ایرانی نشان میدهد که زنان تاثیرگذاری در این راه نقشهای بزرگی ایفا کردهاند، اما گاهی از خاطره جمعی جامعه فراموش شدهاند. این یادداشت به مرور نقش زنانی میپردازد که هر یک در برههای از تاریخ ایران، مسیر مبارزه برای حقوق و آزادی را هموار کردهاند.
بانوان پیشگام آزادیخواهی در تاریخ ایران
تاجالسلطنه، یکی از نخستین زنان ایرانی بود که به نقد اوضاع اجتماعی و سیاسی زمان خود پرداخت. او در خاطرات و مقالاتش به موضوعاتی چون آزادی زنان، آموزش و حقوق اجتماعی اشاره کرده و بهعنوان یکی از زنان پیشگام فمینیسم در ایران شناخته میشود. پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد، شاعران برجستهای که با آثار ادبی خود بر جامعه تأثیر گذاشتند، نیز هر یک به نوعی در مبارزه برای حقوق و جایگاه زنان نقش داشتند. فرخرو پارسا اولین زن وزیر در تاریخ ایران، بهعنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت هویدا تلاش کرد تا با اصلاحات آموزشی و توسعه مدارس، جایگاه زنان را در نظام آموزشی ایران ارتقا دهد و تغییرات مهمی ایجاد کند.
سردار بیبی مریم بختیاری، دختر حسینقلیخان ایلخانی و خواهر علیقلیخان سردار اسعد و همسر ضرغامالسلطنه بختیاری، از زنان برجسته و مبارز عصر مشروطیت به شمار میآید. او به عنوان یک زن تحصیلکرده و روشنفکر، با پیوستن به صفوف آزادیخواهان، نقش برجستهای در جنبش مشروطه ایفا کرد. مهارتهای او در تیراندازی و سوارکاری، و تسلطش بر فنون نظامی، او را به یکی از شخصیتهای کلیدی در مبارزات تبدیل کرد.
سردار بیبی مریم بختیاری نه تنها به عنوان همسر و جانشین خان، که مسئولیت فرماندهی گروهی از سواران را بر عهده داشت، بلکه در نقش یک مشوق و هدایتگر برای فتح تهران نیز شناخته میشود. وی با استفاده از نامهها، تلگرافها و سخنرانیهای انگیزشی، ایل بختیاری را به مبارزه با استبداد صغیر (محمدعلی شاه) ترغیب کرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و ضد استبدادی عصر قاجار شناخته شد.
قبل از فتح تهران، سردار بیبی مریم بختیاری به صورت مخفیانه با گروهی از سواران به تهران وارد شد و در خانه پدری حسین ثقفی سکونت گزید. با شروع حمله علیقلیخان سردار اسعد به تهران، او پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود، سنگربندی کرده و با گروهی از سواران بختیاری به جنگ با قزاقها پرداخت. حتی خود شخصاً تفنگ به دست گرفت و در نبردها شرکت کرد. نقش مؤثر او در فتح تهران، محبوبیتش را در ایل بختیاری افزایش داد و او به لقب سرداری مفتخر شد.
مستوره اردلان و مهسا امینی: دو نماد از دو دوره متفاوت
ماه شرف خانم در سال ۱۸۰۵ میلادی، در زمان امان الله خان والی اردلان در خانوادهای اهل فرهنگ در سنندج به دنیا آمد. خانواده وی، برخلاف فرهنگ و سنت آن زمان، او را همتراز با مردان به آموختن علوم آن زمان تشویق کردند و وی نیز با ذوق و قریحه شعریاش، به یکی از شاعران نامدار این دوره تبدیل شد و در تاریخ نویسی نیز برابر با سایر مورخان آن دوره جلوه کرد. زانهای کُردی، فارسی و عربی را نزد پدرش ابوالحسن بیگ قادری آموخت.
مستوره اردلان (۱۸۰۵-۱۸۴۸) و مهسا امینی (۲۰۰۰-۲۰۲۲) دو زن برجسته در تاریخ ایران هستند که هر یک در دورههای متفاوت با روشهای خاص خود، به نمادهایی از مبارزه برای حقوق زنان تبدیل شدهاند. بررسی مقایسهای بین این دو میتواند نگاهی عمیقتر به مسیر مبارزه زنان در ایران برای عدالت، برابری و حقوق فردی ارائه دهد.
مستوره اردلان، در زمانی که دسترسی زنان به آموزش و فعالیتهای علمی و ادبی محدود بود، توانست به عنوان نخستین زن تاریخنگار، شاعر پارسیگو و کردیگو، و نویسندهای که آثارش در زمینههای تاریخی، ادبی و دینی منتشر شده، جایگاه برجستهای پیدا کند. او با استفاده از موقعیت خود در دربار اردلان، آثاری ماندگار همچون "دیوان اشعار" و "تاریخ الاکراد" را خلق کرد. این آثار نه تنها ذوق شعری و تسلط او بر هر دو زبان فارسی و کردی را نشان میدهند، بلکه نمادی از مقاومت زنان در برابر محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی آن زمان هستند.
مهسا امینی، به نماد نسل جدید زنانی تبدیل شد که برای حقوق خود و آزادیهای اجتماعی مبارزه میکنند. مرگ او در پی دستگیری توسط "گشت ارشاد" به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، جرقهای برای اعتراضات گسترده در سراسر ایران و حتی در سطح بینالمللی شد. او نماد مقاومت در برابر تبعیض جنسیتی و مطالبه حقوق زنان شد و جنبشهای متعددی را علیه نابرابریهای موجود در ایران برانگیخت.
قانون مهسا که به نام HR۵۸۹ نیز شناخته میشود، پیشنهادی در مجلس نمایندگان آمریکا برای تحریم مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل نقض حقوق بشر است. این لایحه تأکیدی است بر جهانی شدن صدای اعتراض زنان ایران.
زمینه و زمانه
مستوره اردلان در زمانی زندگی میکرد که امکان مشارکت زنان در فعالیتهای علمی، ادبی و تاریخی بسیار محدود بود. با این حال، او با استفاده از موقعیت خود و پشتکار فراوان، به دستاوردهای بزرگی در زمینه تاریخنگاری و ادبیات دست یافت. آثار او نه تنها بخشی از ادبیات و تاریخ ایران و کردستان را تشکیل میدهند، بلکه الهامبخش نسلهای بعدی شاعران و نویسندگان، به ویژه زنان، بودهاند.
مهسا امینی در دورهای مدرن زندگی میکرد که جامعه با چالشهای جدیدتری در حوزه حقوق بشر، آزادیهای مدنی و تبعیض جنسیتی روبرو بود. جامعهای که همچنان نیازمند تغییرات عمیق اجتماعی و سیاسی است، مهسا را به نمادی از مبارزه و اعتراض بدل کرد.
روشهای مبارزه و اثرگذاری
مستوره اردلان از ابزارهای علمی، ادبی و تاریخی استفاده کرد تا نقش زنان را در جامعه برجسته کند. او با خلق آثاری که همچنان معتبر هستند، نشان داد که زنان میتوانند بهعنوان متفکران و نویسندگان نقشآفرین باشند و به تغییرات فرهنگی و اجتماعی کمک کنند.
مهسا امینی اگرچه به فعالیتهای ادبی یا علمی نپرداخت، اما مرگ او به عنوان نمادی از ظلمستیزی و مقاومت، نیرویی محرک برای جنبشهای حقوق زنان و آزادیخواهی در ایران شد. اعتراضات پس از مرگ او به آگاهی جامعه جهانی از وضعیت حقوق بشر در ایران کمک کرد و فشارهایی برای تغییرات قانونی و اجتماعی ایجاد نمود.
تأثیر بر جامعه و نسلهای آینده
در جنبشهای اخیر ایران که پس از مرگ مهسا امینی شکل گرفتند، نامهای بسیاری از بانوانی که جان خود را در راه آزادی و حقوق زنان از دست دادند، جاودانه شده است. زنانی چون مینو مجیدی، مهسا پیرایی، نیکا شاکرمی، حدیث نجفی، غزاله چلابی، حنانه کیا، سارینا اسماعیلزاده، مهسا موگویی، شیرین علیزاده، بهار خورشیدی، هستی نارویی، اسراء پناهی خانقاه، مونا نقیب، و دیگران، هر یک داستانی از مبارزه و مقاومت دارند. این زنان نمادهایی از نسل جدیدی هستند که برای عدالت، برابری و آزادی ایستادگی میکنند و مسیر آنها همچنان ادامه دارد.
مستوره اردلان با آثار و فعالیتهایش تأثیر عمیقی بر فرهنگ و تاریخنگاری ایران و کردستان گذاشت. او پیشگام زنان روشنفکری بود که راه را برای نسلهای بعدی باز کرد. مهسا امینی، از سوی دیگر، با تأثیر غیرمستقیم خود، به نمادی از مبارزات اجتماعی و حقوق زنان تبدیل شد. او به همه نشان داد که تلاش برای حقوق و آزادی زنان میتواند تأثیر عمیقی بر جامعه بگذارد و تغییرات مهمی را ایجاد کند.
با وجود تفاوتهای زمانی و زمینهای، مستوره اردلان و مهسا امینی هر دو نمایانگر مبارزات زنان برای دستیابی به حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی در ایران هستند. مستوره اردلان با آثار ماندگار خود به تثبیت جایگاه زنان در تاریخ و فرهنگ کمک کرد، در حالی که مهسا امینی با جانباختن در راه عدالتخواهی، به نماد مقاومت و خواستههای نسل جدید برای تغییرات اجتماعی و حقوق برابر تبدیل شد. این دو زن از نسلهای مختلف، هر دو نقشهای مهمی در پیشبرد گفتمان حقوق زنان و مبارزه با تبعیض داشتهاند.
معترضان جنبش مهسا به چالشهای جدی که در برابر جنبشهای انقلابی قرار دارند، آگاه هستند و میدانند که موفقیت این جنبشها نیازمند بسیج اجتماعی گستردهتر و حمایت بخشهای خاموش و ناراضی جامعه است.
کاوه اردلان
*
*
برگی از تاریخ ـ درآوردگاه پرشیا (۱)، کوروش گلنام
هر شهریور با یادی و دردی، ابوالفضل محققی