حدود ۲۳ سال پیش در مقالهای به زبان انگلیسی خطاب به ژنرال پرویز مشرف در سایت بلوچ۲۰۰۰ با اشاره به عکس ضمیمه نوشتم که چگونه میتوان توجیه کرد در حالی که گاز استخراجی بلوچستان از طریق لوله کشی به ایالتهای دیگر مثل پنجاب و سند میرود و آنها در ادارات و کارخانهها و آشپزخانههای خود از نعمت گاز بلوچستان برخوردار میباشند، ولی مردم بلوچ در کنار همان لولههای گاز ناچارند برای آشپزخانه محقر و کپری خودشان چوب و هیمه و هیزم جمع کنند. همان زمان سایت بلوچ۲۰۰۰ مورد حمله سایبری شدید پاکستان قرار گرفت و ناپدید شد که داستانش طولانی است. خوشبختانه من در لندن زندگی میکنم و به خاطر طرح این سوال مشروع قربانی "ناپدید شدن قهری (اجباری) " نشدم. اما در داخل ایالت بلوچستان هزاران نفر بلوچ که این سوال را پرسیده بودند توسط سازمان مخوف آی اِس آی (سازمان اطلاعاتی و امنیتی ارتش پاکستان) دستگیر و ناپدید شدهاند. اجساد مثله شده حدود نیمی از آنها در کوه و دشت و بیابان پیدا شده است و از نیم دیگری هیچ خبری نیست.
در آن زمان ماهل بلوچ؛ دختر دانشجوی دانشکده حقوق که چند روز پیش بعنوان سومین زن انتحاری بلوچ با خودروی بمبگذاری شده به پایگاه ارتش پاکستان حمله انتحاری کرد، مثل بسیاری از جوانان و نوجوانان بلوچ که به گروههای مسلح پیوستهاند به دنیا نیامده بودند یا کودک بودند. اما از همان عنفوان نوجوانی طعم تلخ تبعیض و نابرابری و سرکوب و محرومیت را چشیده بودند.
خلاصه تاریخچه مشکلات بلوچستان
در سال ۱۶۶۶ میلادی یعنی بیش از ۳۵۰ پیش حکومت بلوچستان تحت عنوان خان کلات توسط میر احمد برقرار بود. بعد از سلطه بریتانیا بر شبه قاره هند، انگلیسها بر آن منطقه مسلط شدند و علاوه بر هند بزرگ؛ بلوچستان جزو چند حکومت شاهزادهای (Princely state) تحت قیومیت بریتانیا در آمد. در سال ۱۹۳۱ میلادی "انجمن اتحاد بلوچستان" برای استقلال بلوچستان تشکیل شد. در دوران گفتگوهای خروج بریتانیا برخی از حکومتهای شاهزادهای تحت قیومیت بریتانیا خواهان استقلال شدند. اما لُرد مُنتباتن (Lord Mountbatten) و گاندی با آن مخالفت کردند. پاکستان در آگوست سال ۱۹۴۷ به استقلال دست یافت. همزمان خان کلات (حکومت بلوچستان) اعلام استقلال کرد. ولی دولتهای پاکستان و بریتانیا آن را نپذیرفتند و ناچارا به مذاکره روی آوردند. در ۲۸ مارس سال ۱۹۴۸ ارتش پاکستان با هجوم به بلوچستان آن را ضمیمه خود کرد و اولین جنگ بلوچها با پاکستان آغاز شد که حدود دو سال طول کشید. با شکست سیستم قانونی فدرال در سال ۱۹۵۸ نواب نوروزخان بلوچ جنگ گسترده دوم را با پاکستان آغاز کرد. اما با مذاکرات بلوچها موافقت کردند از کوهستانها پایین بیایند و با حکومت نظامی مذاکره کنند. اکثریت بلوچ هایی که برای مذاکره (و نه تسلیم) آمده بودند بلافاصله به دار آویخته شدند.
جنگ سوم از سال ۱۹۶۳ تا ۱۳۶۹ طول کشید و تعداد زیادی از هر دو طرف کشته شدند. جنگ چهارم در دوران ذوالفقار بوتو در سال ۱۹۷۳ آغاز شد. بوتو توانست با کمک نیروی هوایی نسبتا پیشرفته سلطنتی ایران (در آن زمان در منطقه) بلوچها را شکست دهد. جنگ پنجم در سال ۲۰۰۴ آغاز شد و با کشته شدن سردار اکبر خان بگتی توسط ژنرال مشرف در سال ۲۰۰۶ به اوج خود رسید و تا به امروز ادامه دارد. در سال ۲۰۱۸ آی اّس آی از گروههای مسلح مذهبی علیه بلوچهای سکولار و ناسیونالیست استفاده کرد که منجر به کشته شدن و ناپدید شدن تعداد بیشماری از فعالان و تحصیل کردههای بلوچ شد. لذا تاریخچه جنگ بین بلوچ و پاکستان ۷۶ ساله است حتی چند ماه قدیمی تر از جنگ اعراب و اسرائیل.
شرایط فعلی بلوچستان
نکته مهم درباره گروههای مسلح بلوچ در ایالت بلوچستان (بر خلاف بلوچستان ایران) این است که آنها سکولار هستند و عقبه چپ دارند و حتی از زگریهای بلوچ (غیر مسلمان) نیز در میان آن فراوان است که در مبارزه ناسیونالیستی و نه مذهبی اشتراک نظر دارند زیرا حکومت و ارتش پاکستان نیز مثل اکثریت بلوچها سُنی هستند. در نتیجه برخلاف ایران مذهب فاکتور تعیین کننده نیست.
بلوچستان بیش از ۴۴ درصد خاک پاکستان را تشکیل میدهد و سرشار از منابع معدنی، طبیعی و گاز و فلزات متعدد است. بعنوان مثال معدن معروف و بین المللی رکو دیک (Reko Diq) دومین معدن طلا و مس جهان بعد از شیلی است که بسیاری از کشورها (از جمله کانادا ـ صاحب اصلی و عربستان) در آن سهامدار هستند. چینیها علاوه بر پروژه بزرگ بندر گوادر و کریدور اقتصادی بیش از ۶۰ میلیاردی چین، مشغول استخراج برخی از معادن مثل (China Metallurgical Group Corp (MCC)) در بلوچستان هستند.
در چنین شرایطی که بلوچستان مثل استرالیا و یا عربستان وسیع و نسبتا کم جمعیت است، اما از نظر منابع کشف شده معدن، و سنگهای قیمتی مثل مرمر (Onyx/Marble) و معادن طلا، نقره، مس، آهن، آنتیمونی، فلوراید، کرومایت و لیتیوم و زغال سنگ گاز و حتی نفت و غیره در بیش از ۱۶۰۰ معدن دارد. هنوز اکثر معادن بلوچستان بخاطر ملاحضات امنیتی هنوز کشف نشده هستند.
متاسفانه انتخابات در پاکستان (از جمله در بلوچستان) بیشتر به مزایده (حراج مهندسی شده) میمانند که فقط طرفداران حکومت میتوانند کرسیهای مجلس را تصاحب کنند. وانگهی مردم بلوچ سالهاست که انتخابات را تحریم کردهاند. در چنین شرایطی گروههای مسلح استقلال طلب بلوچ رشد تصاعدی داشته و توانستهاند هزاران بلوچ و بخصوص نسل تحصیل کرده و جوان و زنان را به خود جذب کنند و حتی عملیات انتحاری (فدایی) مانند عملیات هیروف (طوفان ابر سیاه) این هفته را در مناطق مختلف بلوچستان انجام بدهند. این در حالی است که سیاستمداران معتدل و "خشونت پرهیز" بلوچ خواهان توقف خشونت از هر دو طرف هستند و مسیر سیاسی و دیالوگ را دنبال میکنند که تا به گفته گروههای مسلح تا به امروز نتیجه مثبتی نداده.
کلام آخر اینکه این جنگ پیچیده و طولانی سابقهای بس دراز دارد که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ میشود و از حوصله اکثریت خوانندگان خارج خواهد بود. لذا ناچارا من از مفصل این نکته مجملی گفتم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
کرکسِ کردارِ سکوت، رضا بی شتاب