ویژه خبرنامه گویا
خوانندگان حتمن سخنان پزشکیان را در باره افزایش بهای بنزین شنیده‌اند. او در بخشی از سخنان‌اش در باره بهایِ بنزین می‌گوید:
"هیچ منطقی وجود ندارد که ما بنزین را به قیمت دلار آزاد بخریم و به قیمت سوبسید بفروشیم... من پول گندم ندارم، پول دارو ندارم، پول نهاده ندارم، پول ندارم حقوق بازنشته‌ها را بدهم اما بنزین دلار ۵۰ تومان را می‌فروشم ۱۰ تومان. "
آقای پزشکیان دیواری کوتاه‌تر از بهای بنزین نیافته است وهمه نابسامانی‌ها و انگیزه‌های آن‌را واگذاره و جسبیده است به بهای بنزین! آیا درد و گرفتاری‌های امروز ایران تنها زیر سر بهای بنزین است؟ گیریم شما با هر ترفندی به قول خودتان اندک، اندک بهای بنزین را بالا بردید، آیا همه گرفتاری‌ها از بین می‌رود و یا با این کار تنگنای زندگی مردم بازهم بیش‌تر و سفره‌های آنان خالی‌تر می‌شود؟
چند راه حل بسیار ساده
برای این‌که خزانه دولت پُر شود هیچ نیازی نیست یک‌بند به سروقت بنزین همیشه گناه‌کار بروید. راه‌های بسیار ساده‌تری هست که نه تنها خزانه دولت را پُرپول می‌کند و شما همه آنچه را که می‌گویید پولی برای خرید آنان ندارید می‌توانید بخرید و نیازهای مبرم مردم نیز هست، که سفره مردم را نیز رنگین تر و جیب آنان را نیز پُرپول تر می‌کنید. این راه‌ها ساده است ولی انجام آن شهامت و از خودگذشتگی می‌خواهد. اگر این شهامت را دارید و می‌خواهید در کنار مردم باشید پس توجه بفرما:
یک. به حساب و کتاب امپراتوری مالی رهبر که یک ریال مالیات نمی‌دهد بپردازید و خواهان دادن سال‌ها مالیات نداده این امپراتوری مالی بشوید تا هزاران هزار میلیارد به خزانه شما وارد شود. چرا این امپراتوری مالی حساب و کتابی ندارد و به چه انگیزه نباید مالیات بدهد در حالی‌که مردم گرفتار هر روز زیر فشار بیش‌تر مالیات‌ها و بهای سرسام آور و هر روز رو به افزایش کرایه خانه، نفت و گاز و برق و حتا نان هستند؟
دو. حساب‌وکتاب کنید که دادن پول و جنگ‌افزار به گفته شما به "میدان" چه میزان از سرمایه‌های این مردم گرفتار را دود هوا می‌کند؟ با اجازه چه کسی سیل پول و جنگ‌افزار به گروه‌هایی داده می‌شود که دعوای آنان ربطی به ما ندارد و تنها خواسته، هوس و اوهام‌های رهبری است که امروز همه می‌بینند اندک مشروعیتی در ایران ندارد. حساب کنید اگر این روند بریده شود، چندهزارمیلیارد به خزانه دولت شما سرازیر می‌شود؟
سه. هزینه‌های نجومی پروپاگانداهای مذهبی حکومت در شکل‌هایِ گوناگون را بررسی و بازرسی کنید. برای نمونه به ارزیابی نمایش پُرهزینه اربعین بپردازیدکه خود پوششی شده است برای سیاست‌های سپاه و راهی برای سیاه‌کاری‌هایِ آنان. یکی از مآموران مرزی می‌گوید هرسال در نمایش اربعین سپاه بسته‌های سنگین و بزرگی را از مرز عبور می‌دهد و می‌گوید ما حتا اجازه نداریم که بپرسیم این بسته‌های بزرگ و سنگین چه هستند تا چه رسد به این‌که بخواهیم درون‌مایه این بسته‌هارا بازبینی نماییم! خوب آقای رییس جمهور پس شما چه‌کاره‌اید؟ آیا درون آن بارهای سنگین، جنگ‌افزار است، طلا و جواهر است، عتیقه است، مواد مخدر یا منفجره و یا پول‌های کثیف است که برای پاک شدن وارد بازار عراق و... می‌کنند؟
این سه مورد تنها چند یادآوری بود که نشان دهم چه راه‌های دیگری هست که حتا به آن اشاره هم نمی‌کنید چون آن‌گاه گرفتار قضیه"ذوب در ولایت" می‌شوید؟ بهای بنزین در برابر این چندین و چند هزار میلیارد سرمایه‌های این مردم گرفتار که ماهانه بی حساب و کتابی به باد می‌رود و یا به جیب دزدان و اختلاس‌گران می‌رود، اصولن ارزشی ندارد و یک گونه خودگول زنی و رفتن به سوی بدتر کردن وضع معیشت و زندگی مردمی است که هیچ فریاد‌رسی ندارند.
آقای پزشکیان فرض بر این می‌گذاریم که شما می‌خواهید برای مردم کاری انجام دهید، بنا براین دوروبرت را خوب نگاه کن. دزدان و مفت‌خواران را خوب ارزیابی کن. بهای بنزین را رها کن و به‌چسب به حساب‌رسی از آن امپراتوری مالی اگر شهامت داری و می‌خواهی در کنار مردم قرار بگیری. همین!
کوروش گلنام
*
*
