تروریزم یک طرفه تا حال دیدهاید؟ من که محکوم کردن یک طرفه دیدهام.
تروریزم سیاسی که بد و خوب ندارد، قاتل یا فاشیست که باشی چه هزار نفر را به قتل برسانی چه پنج هزار نفر را درزندان و یا چهل هزار نفر را در غزه و چه ۶ ملیون نفر را در آلمان.
تروریسم که یک معادله تک مجهولی نیست! که بدهیم یک محصل کلاس ششم حل کند!
کسی که خشونت میکارد شک ندارد که خشونت هم درو خواهد کرد. چه با توهین، چه با تحریم، چه باتفنگ و چه با گروههای نیابتی و چه با پیجر و چه با موشکهای نقطه زن و چه با بمب افکنهای رادار گریز و سنگرشکن آمریکایی.
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده،
حیران شد و بگرفت به دندان سرانگشت!
گفتا که کِرا کشتی تا کشتی زدی زار!؟
یا باز که او را بکشد آنکه ترا کشت.؟
این را میگویند خشونت که جوابش هم خشونت است چه کلامی باشد یا بمب بستن به کمربند و چه با آتش زدن پرچم و چه با فریاد مرگ بر.... و چه با جتهای انتحاری.
این واکنشهای خفته و پیدا و پنهان را میگویند چرخه خشونت و چرخه خشونت که ممکن است فوری هم باشد و یا ممکن است پس از سالها خاموشی، دریک بزنگاه سرریز کند و به انتقام جمعی فراموش شده فرا روید یعنی این کودکانی که امروز شاهد ترور و تراما هستند، فردا و یا فرداهای دیگر ممکن است به تروریستها یا freedom fighterهای جدیدی تبدیل شوند که جهان خوابشان را هم نمیدید!
چرا که تروریستهای امروز چه در لباس ژنرالها و چه در لباس شهرک نشینان، یا اعضای گردانهای زیر زمینی، کودکان دیروزند که شاهد قتل پدر و مادرهایشان ویا تخریب و تصاحب خانههایشان بودهاند! این چرخه خشونت دستاورد ۷۵ ساله جنگ جهانی دوم است که سرطانی شده است.
گاهی در کشورهای اروپایی هم از این خشونتها و اعمال تروریستی میبینیم که عدهای سازمان یافته متکئ به دریافتهای ایدیولوژیک و مذهبی از روند مدرنیته به خشم میأیند و هویت وقدرت سنتی خود را ازدست رفته میبینند وبه ترور و أدمکشی و چاقو و دشنه روی میأورنداما این پدیده درکشورهای دموکراتیک ومتکثر عمومیت ندارد فقط درممالکی که رهبر و یا حزب حاکم تمام ثروت وقدرت را برای خود میخواهند، این نوع خشونتها عمومیت پیدا میکنند. چرا که ابزاری میشود برای انگیزه تسلط و برتری طلبی بر دیگران.
خشونتهای سیاسی و ابزاری را که با دعا و نصحیت و شعار و محکوم کردن این و أن و بیانیه دادن و این جور چیزها نمیشود از بین برد. سیاست کلان ودرک اجتماعی از همزیستی مسالمت أمیز میخواهد. توان احترام و قبول مخالف میخواهد. گفتگوی سیاسی مسئولانه میخواهد. أموزش وپرورش ضد خشونت و فرهنگ گفتگو و روا داری از خانه تا کودکستان و تا دانشگاه میًخواهد، مشارکت در امکانات ومشارکت در مسئولیت (share credits and share responsibilities) میخواهد تا دانههای صلح و همزیستی کاشته شوند و به بار بنشینند.
وقتی که سیاست کلان یک حکومت مبتنی بر حذف فیزیکی و اجتماعی و دینی و هویتی دیگران باشد و راه روش خودش را مقدس و عین دیانت و راه و روش دیگران را غیر خودی و اهریمنی بداند، که نمیشود این گونه خشونتها را حل و فصل کرد. یک ضرب المثل أمریکایی میگوید " شما أدمهای معتقد به یک فکر رامی توانید بکشید ولی خود فکرراکه نمیتوانید بکشید"
پدیدههای اجتماعی و رفتارهای اجتماعی را یا باید ریشه یابی کنیم و ریشهها را بخشکانیم و یا یک فکر وأیده تروریستی را با یک فکر وأیده غیرتروریستی میتوان غیرفعال کرد جنگ را با صلحدرمان میکنند و نه با مقابله به مثل و یا مثل حضرات به منبرهای یکطرفه برویم و هی داد بزنیم که دوغ من شیرین است و دوغ دیگران ترش و هی داد بزنیم که نگاه کنید آنها تروریستاند و ما فقط دفاع میکنیم و لذا بر سرکوب و تبعیض و تقسیم یک ملت به (ما) و (شما) مصرانه پافشاری بکنیم.
این روشهای مملکت داری حتی برای اداره کردن یک مدرسه که من وتو معلمهایش هستیم بدرد نمیخورد و در ۵۰ - ۴۰ سال گذشته هم کارنامه مردودی دارد. برای أربین بردن تاریکی باید شمعی افروخت به تاریکی نا سزا گفتن کار خوش خیالهای متوهم است.
تجربه ۵۰ ساله ما از جنگ و خشونت و فرار و تبعید اجباری و خود تخریبی کافی نیست؟
این چرخه خشونت، ترو خشک را باهم خواهد سوزاند ودود آن به چشمها و خانههای ما هم خواهد رسید. تا دیر نشده، میز مذاکره و گفتگو را همین امروز براه بیندازید که فردا دیراست. خیلی دیر!
اشکبوس طالبی
*
*
جمهوری اسلامی دوست مردم فلسطین هم نیست، همایون مهمنش
مشاوران شاهزاده، خسرو تدین