Tuesday, Nov 5, 2024

صفحه نخست » ارزیابی ۱۰۰ روز اول ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، ماشااله رزمی

Mashallah_Razmi.jpgوعده‌های انتخاباتی پزشکیان عبارت بودند:
۱ ـ برچیدن گشت ارشاد وطرح نور و برداشته شدن حجاب اجباری
۲ ـ رفع فیلترینگ اینترنت و شبکه‌های مجازی
۳ ـ مذاکره با کشورهای غربی وبرداشتن تحریم‌های اقتصادی
۴ ـ ایجاد وفاق و پایان دادن به اختلافات داخلی
۵ ـ استفاده از زنان واهل تسنن در ساختاردولت
۶ ـ حل مشکلات اقتصادی و رسیدگی به معیشت مردم
۷ ـ برقراری عدالت آموزشی و بهداشتی
فرانسوی‌ها می‌گویند کسی که وعده‌های کاندیدا‌های انتخاباتی را باور می‌کند، تنها خودش بدانها متعهد می‌شود. حالا کسانی که وعده‌های پزشکیان را باور کردند وبه وی رای دادند، نباید ازعملی نشدن آن وعده‌ها دلخورباشند زیرا وعده هائی که پزشکیان داده بود، در جمهوری اسلامی عملی کردن آن وعده‌ها در حوزه اختیارات رئیس جمهور نیست، دراینجا تصمیمات اصلی را رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه پاسداران می‌گیرند ونه رئیس جمهور. پزشکیان که همیشه دردرون رژیم بوده اینها را می‌دانست لذا عمدا وعده‌های دروغین داده است.
اصلاح طلبان حکومتی که برای بازگشت بقدرت ازمسعود پزشکیان حمایت کردند، ادعا می‌کنند که شعارهای این رئیس جمهورتصمیم ارکان اصلی جمهوری اسلامی است وعملی خواهند شد زیرا وضع فعلی قابل دوام وبقا نیست. اولا این ادعا اگر درست باشد وجمهوری اسلامی به آزارمردم پایان دهد و سیاست خارجی خود را عوض بکند، آنگاه دیگراثری ازجمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند. ثانیا این وعده‌ها باراول نیست که مطرح می‌شوند، تقریبا وعده‌های همه روسای جمهورقبلی، تصمیم ارکان اصلی رژیم معرفی شده‌اند اما نه تنها تغییری دروضع آشفته جمهوری اسلامی ایجاد نشده بلکه روز به روزوضع بدترهم شده است. ثروت، قدرت وموقعیت باندهای اصلی قدرت با ادامه وضع موجود تامین می‌شود و نباید تصور کرد که یک روزآنها منافع ملی را به منافع شخصی و گروهی خود ارجح خواهند دانست. آنان چنان مزه قدرت راچشیده‌اند که حاضرند به هرجنایتی دست بزنند تا برسرقدرت بمانند. یعنی کاری که تا بحال انجام داده‌اند.
بعد ازگذشت صد روز با قطعیت می‌توان گفت که هیچ یک از وعده‌های هفت گانه قید شده دربالا که مسعود پزشکیان عملی کردن آنها راتضمین کرده بود وگفته بود گردنم را در مقابل وعده‌هایم گرو می‌گذارم، عملی نشده‌اند و با اینکه مساله حجاب و رفع فیلترینگ اینترنت درهمان روز‌های اول ریاست جمهوری بدون اینکه هزینه مالی داشته باشد، قابل حل بودند اما طبق معمول به گره کور تبدیل شده‌اند وامیدی به برطرف شدن آنها نیست و سایر وعده‌ها نیز که خارج ازاختیارات رئیس جمهورهستند وتاجمهوری اسلامی برقراراست همچنان بعنوان معضل اساسی باقی خواهند ماند. شرایط جنگی ایجاد شده نیزدورنمای تاریکی را برای آینده ایران بوجود آورده است.
پزشکیان با شروع بکارریاست جمهوری برای اینکه وعده‌های داده شده فراموش بشوندحرف‌های جنجالی وغیرعملی زد و از جمله گفت که «پایتخت کشورباید به سواحل خلیج فارس منتقل شود». حکومت بشدت متمرکزجمهوری اسلامی آنقدر همه کارها را در تهران متمرکز کرده که تهران از بابت تراکم جمعیت، مسکن، ترافیک، هوای آلوده، بهداشت و نا هنجاری‌های اجتماعی وغیره با مشکلات لاینحل مواجه شده است اما این اولین بارنیست که مساله انتقال پایتخت مطرح می‌شود محموداحمدی نژاد در طرح آن پیشقدم بوده که پاسدارها گفتند پایتخت درجنوب کشورغیرقابل دفاع خواهد بود وباین ترتیب موضوع منتفی شد. مشکلات پایتخت جمهوری اسلامی، حکایت آن کلاغی است که کثیف کننده لانه‌اش، خودش بود.

مشکل ایران بزرگی بیش ازحدپایتخت نیست بلکه تمرکزبیش ازحد قدرت وثروت درمرکزاست چاره کارنیزعدم تمرکز قدرت و دادن اختیارات به ولایات است که اگرامروز داوطلبانه انجام نگیرد روزی با زور واجبارانجام خواهد گرفت.
حرف بی ربط دیگر پزشکیان، «برداشتن مرزها وایجاد اتحادیه‌ای شبیه اتحادیه اروپا دربین کشورهای اسلامی» است. در حال حاضر ترکیه در بخشی ازمرزهایش با ایران دیوار بتونی کشیده است و خود جمهوری اسلامی نیز در حال ساختن دیوار در مرزهای شرقی ایران است. جمهوری اسلامی دعوای شیعه وسنی براه انداخته وبا همه کشورهای همسایه نیزبه درجات مختلف اختلافات ارضی ومرزی دارد آنوقت پزشکیان برداشته شدن مرزها را مطرح می‌کند که یا نمی‌فهمد چه می‌گوید ویا عمدا برای انحراف افکارعمومی این مسائل را مطرح می‌کند. جمهوری اسلامی بیشترین مشکل مرزی را با کشورعراق نزدیکترین متحد خود دارد.
پزشکیان عراق را برای اولین سفرخارجی خود انتخاب کرد، نظر به اینکه قراربود برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک برود، قبل از آن عراق را انتخاب کرد تا یک کشورمسلمان مقصد اولین سفرش باشد. ایران از طریق گروههای حشد الشعبی نفوذ چشمگیری درعراق پیدا کرده است ولی پزشکیان نتوانست به هیچ یک از اهداف سفرخود برسد. عراق بابت گاز وبرقی که از ایران گرفته ۱۱ میلیارد دولار به ایران بدهکار است و یکی از اهداف سفرپزشکیان وصول کردن این پول بود اما مسئولین عراقی گفتند بخاطر اینکه ایران تحریم شده، خزانه داری آمریکا اجازه معاملات بانکی با ایران را نمی‌دهد وآنها نمی‌توانند این بدهی را به ایران پرداخت بکنند.
هدف بعدی پزشکیان دیدار با علمای بزرگ عراق بود که هیچ یک از آنها از جمله آیت اله سیستانی حاضر نشد با پزشکیان ملاقات بکند زیراعلمای عراق معتقدند که جمهوری اسلامی با حمایت ازتروریسم مذهب شیعه را بی اعتبار می‌کند وآنان نمی‌خواهند شریک اعمال جمهوری اسلامی باشند. با اینکه همراهان پزشکیان چندین توافق نامه مقدماتی امضاء کردند ولی نهایتا توافقی حاصل نشد تا بیانیه مشترکی از دیدار روسای جمهوردوکشورصادربکنند. عدم صدور بیانیه مشترک نشانه روشن شکست سفرپزشکیان به عراق است.
پزشکیان دست پرورده جمهوری اسلامی نیست بلکه او یکی ازسازندگان جمهوری اسلامی درایران است زیرا درسال ۱۹۷۹ وقتی که تنها یک دانشجوی سال دوم دردانشکده پزشکی دانشگاه تبریز بود با حمایت‌های رهبران جمهوری اسلامی ازجمله هاشمی رفسنجانی، د ر دانشگاه تبریزو بیمارستان وابسته به دانشگاه، پزشکان زن ومرد را ازهم جدا کرده، و رود پزشکان مرد به بخش زنان بیمارستان را ممنوع کرده، حجاب اجباری را با خشونت به زنان کارمند ودختران دانشجو وپزشکان شاغل تحمیل کرده، قبل از اینکه درتهران انقلاب فرهنگی بدستورخمینی به راه بیافتد، پزشکیان در دانشگاه تبریز انقلاب فرهنگی را شروع کرده، منتقدان. جمهوری اسلامی را پاکسازی وازکار اخراج کرده است.
مسعود پزشکیان ازهمه رانت‌های جمهوری اسلامی تا آنجا که می‌توانسته استفاده کرده است. با رانت مخصوص حزب اللهی‌ها ازبورس حکومتی برای گرفتن تخصص درآمریکا استفاده کرده، با پارتی بازی وزیر بهداری وقت رئیس دانشگاه تبریزشده درحالیکه صدها پزشک متخصص صد بار شایسته تر از او مجبور شده‌اند زیر دست او وبا اوامر اسلامی او کار بکنند. چون از خودی‌های رژیم بوده وزیر بهداشت دولت محمد خاتمی شده گفته شده است که محمد خاتمی مخالف وزیر شدن او بوده زیرا وی را یک افراطی متحجر می‌دانسته. پنج دوره نماینده تبریز درمجلس انحصاری حزب اللهی‌ها شده و نهایتا به اعتراف خودش با خواست و اراده رهبر جمهوری اسلامی، رئیس جمهور ایران شده است ولی بازهم بدون اینکه متوجه تناقض حرفهایش باشد، ادعا می‌کند که هرگز از رانت حکومتی استفاده نکرده است. اگرانتخابات آزاد در ایران وجود داشت و همه ایرانیان حقوق برابر داشتند، مسلما پزشکیان وهمردیف‌های او به هیچ یک ازاین مقامات نمی‌رسیدند.
اکنون ۱۰۰ روز ازانتخاب شدن پزشکیان به ریاست جمهوری ایران گذشته است، کابینه‌ای که تشکیل داده جمع اضداد است و بعید است بتواند مشکلی را حل کند چون وزرایش همدیگر را خنثی می‌کنند. او مرتب از وفاق حرف می‌زند والبته منظور وفاق در میان جناح‌های درون حکومت است و نه وفاق حکومت با ملت. کاری که پزشکیان انجام می‌دهد نامش وفاق نیست بلکه صاف وساده تبانی با دشمنان مردم است. طرفداران ومخالفانش تعبیر‌های متفاوت از وفاق دارند ولی رهبر جمهوری اسلامی صراحتا وفاق بین نیروهای خودی را مد نظر دارد بهمین جهت وزیر اطلاعات قبلی اسماعیل خطیب را که صلاحیت پزشکیان را برای نمایندگی مجلس دوازدهم رد کرده بود، بازهم وزیر اطلاعات خود مسعود پزشکیان کرده است. پزشکیان محمد صادق معتمدیان را که در دوره استانداری خود در آذربایجان غربی، ورود آب به دریاچه اورمیه را مسدود کرد و تا آنجا که توانست اختلافات کرد وترک را در استان تشدید کرد، اکنون ترفیع مقام داده واستاندار استان تهران کرده است که خودش می‌گوید استان تهران با ۱۵ میلیون جمعیت، یک کشور است.
کاراصلی پزشکیان تعمیر و آرایش کردن حکومت اسلامی است ممکن است چند صباحی باز هم جمهوری اسلامی پا برجا بماند اما هیچ اصلاحی در این رژیم امکان پذیر نیست زیرا جمهوری اسلامی تمامی سرمایه‌های اجتماعی و سرمایه‌های معنوی خود را خرج کرده ویا سوزانده است و با دنیا سر جنگ دارد، حکومت اسلامی تناقض بزرگ زمان ماست.
پزشکیان بجای عمل به وعده‌هایش، چند عمل نمایشی نظیر برگرداندن یک استاد اخراجی به دانشگاه و به جریان انداختن پرونده چند دانشجوی محروم از تحصیل انجام داده است. پزشکیان هرگزاز دموکراسی حرف نزده زیرامانند همه حزب اللهی‌ها، دموکراسی را ضد اسلام می‌داند و ازعدالت و انصاف حرف می‌زند. قرن بیستم گواه است، حکومت هائی که دموکراسی را قربانی کرده‌اند تا به عدالت برسند درنهایت ازدموکراسی محروم شده‌اند وبه عدالت نیز نرسیده‌اند. تجربه شکست خورده هفتاد ساله حکومت عدالت طلب اتحاد شوروی فرپاشیده سابق، جلوی چشم همگان است ونتیجه فاجعه بارحکومت عدالت علی در جمهوری اسلامی نیز مثل روز روشن است.
عدالت ورد زبان پزشکیان درآغاز کارش بود اما حالا ساکت شده وضد عدالت عمل می‌کند. بلا فاصله بعد از انتخاب شدن او به ریاست جمهوری قیمت نان بسته به نوع نان بین ۴۰ الی ۶۰ درصد افزایش یافته. مسعود پزشکیان نه تنها قیمت نان را دو برابر کرده بلکه فروختن نان به اتباع افغان را ممنوع کرده است. بعد ازرئیس جمهورشدن پزشکیان درشهرستان بردسیراستان کرمان تابلوئی برشیشه نانوائی زده‌اند و روی آن نوشته‌اند «فروش نان به اتباع (افغان ها) ممنوع است». افغان‌های برد سیر نمی‌توانند از نانوائی‌ها نان بخرند و فقط می‌توانند از اردوگاه پناهندگان افغان درآن منطقه نان بخرند.
جمع کردن گشت ارشاد وطرح نور که پزشکیان آنرا طرح تاریکی می‌نامید نه تنها عملی نشده بلکه به گواه ویدئوهائی که منتشرمی شوند، گشت ارشاد فعال ترشده است. قانون عفاف و حجاب را که مدتها معلق بود حالا شورای نگهبان تائید کرده و دولت ملزم به اجرای آن شده است. دادستان کل کشوربی حجابی را «بیماری» نامیده وگفته برای کسانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی‌کنند پرونده قضائی تشکیل گردد و سرداررادان فرمانده نیروی انتظامی گفته است که «برروی کفن من بنویسید که دردفاع ازحجاب کشته شده است» وپزشکیان هم بدون اینکه حرف ازبرچیدن گشت ارشاد بزند گفته «نباید هنجارشکنی بشود» که معنایش اینست که زنان باید حجاب اجباری رارعایت بکنند چون قانون است. پزشکیان بی وقفه تکرار می‌کند که کارهایش را با مشورت وموافقت رهبرانجام می‌دهد. نظررهبر درباره حجاب اجباری روشن است. وی برداشته شدن حجاب اجباری را با فروریختن دیواربرلین مقاسه می‌کند که مقدمه سقوط اردوگاه شرق شد. خامنه‌ای چندین باردرتلویزیون گفته است که «حجاب واجب شرعی و واجب سیاسی است».
شعارهای استفاده از نیروهای زنان و ملل غیر فارس (که از آنها بعنوان اقوام نام می‌برد) و در راستای مهندسی انتخابات مطرح شده بودند به اقدام نمایشی تبدیل شده ا‌ند و به انتخاب یک وزیر زن ویک معاون کرد و دواستاندار سنی مذهب خلاصه گردیده‌ند که رای دهندگان را راضی نمی‌کند زیرا افراد انتخاب شده عموما ازطرفداران سرسخت جمهوری اسلامی بوده و مورد قبول همزبانان و یا همجنسان خود نیستند. عدالت آموزشی با انتخاب یک وزیر متحجر که آموزش علمی معاصررا نمی‌فهمد و همچنین عدالت بهداشتی با نداشتن بودجه و ناتوانی در خرید دارو عملا به بوته فراموشی سپرده شدند.
من قبلا درمقاله «مسعود پزشکیان کیست» منتشرشده درسایت ایران گلوبال، نوشته بودم که من مسعود پزشکیان را ۴۵ سال است می‌شناسم ومی دانم که او ضعف‌های سیاسی اساسی دارد واکنون با بررسی اولین مصاحبه اوبا خبرنگاران داخلی و مهمتر ازآن رو برو شدن او با خبرنگاران خارجی در۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴ درسفر نیویورک برای شرکت در اجلاس سالیانه سازمان ملل متحد، آشکارمی شود که مسعود پزشکیان بطورجدی توان تحلیل و موضعگیری درست سیاسی ندارد و هروقت حرف می‌زند، آبرو ریزی برای خود وحکومت به بارمی آورد تا آنجا که بعضی از نزدیکانش خواهان آن شده‌اند که رئیس جمهورمدتی حرف نزند و با خبرنگاران روبرو نشود. غیراز آن هم به دلیل وعده‌های دروغین که داده امروز چگونه با مردم رو در رو شود؟
ایران ایالات متحده آمریکا را «شیطان بزرگ» می‌نامد با این حال پزشکیان درمقابل خبرنگاران داخلی گفت که «آمریکا برادرماست» که خشم مخالفان داخلی رئیس جمهوررا بدنبال داشت. همچنین سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تاسیس خود «نابودی دولت اسرائیل» است اما پزشکیان در نیویورک گفت که «اگر اسرائیل سلاح‌هایش را زمین بگذارد ماهم سلاح‌هایمان را زمین می‌گذاریم» که عباس عراقچی وزیر خارجه مجبور شد اظهارات اورا تکذیب کند درحالی که قبل ازتکذیب او، اصل نوارصحبتهای پزشکیان باترجمه‌های مختلف منتشرشده بود.
پزشکیان با شعار گفتگو و وعده برداشته شدن تحریم‌ها به نیویورک رفته بود. این هر دو هدف تحقق نیافتنی بودند زیرا رهبران جهان می‌دانند که در ایران رئیس جمهور تدارکاتچی بیت رهبری است واختیاری ندارد لذا او را جدی نمی‌گیرند و می‌خواهند با صاحبان اصلی قدرت درایران یعنی علی خامنه‌ای و سپاه پاسداران گفتگو کنند که آنها نیز درحال حاضر به ادعای خودشان مشغول جهاد هستند. بنا براین پزشکیان به نیویورک رفت اما درست مانند سفر به عراق با دستان خالی برگشت. این امر نیز قابل پیش بینی بود ایران در شرایطی که در موضع قدرت بود مذاکره نکرد و حالا که در ضعف داخلی و خارجی قرار دارد مذاکراتش به معنی تسلیم خواهد بود. پزشکیان از سفر ترکمنستان نیز دست خالی برگشت زیرا ترکمنستان حاضر نشد با جمهوری اسلامی قرار داد فروش گاز امضاء کند زیرا ترکمنستان می‌گوید ایران توان پرداخت پول گازخریداری شده را ندارد.
یکی ازبی معنی ترین شعارهای پزشکیان اینست که مرتب می‌گوید «ما با کسی دعوا نداریم». درسیاست منافع اشخاص وجریان‌های سیاسی تعیین کننده می‌باشد، وقتی تو با کسی دعوا نداری بدین معنی نیست که دیگری هم با تو دعوا ندارد. بقول یکی از آدمهای نکته سنج، این مثل آن است که به گرگ بگوئی چون من تورا نمی‌خورم توهم مرا نخور.
جمهوری اسلامی دچار ابر بحران اقتصادی است، برای حل مسائل اقتصادی اول باید سیستم اقتصادی مشخص شود و آنگاه براساس آن سیستم به کارتولید وتوزیع پرداخته شود. سیستم اقتصادی ایران ترکیبی از اقتصاد لیبرال، اقتصاد سوسیالیستی و سیستم ماقبل سرمایه داری یعنی اقتصاد اسلامی است این سه با هم جور درنمی آیند آنهم در دولتی که هر کدام از وزرایش به جناحی وابسته هستند و دیدگاه متضاد با دیگری دارند لذا اقتصاد ایران دست مافیاهای حکومتی است نه دست دولت واین مافیا‌ها هم بین خود وهم با رئیس جمهور دعوا دارند.
انحراف در انقلاب ۱۹۷۹ ایران زمانی انجان گرفت که ولایت فقیه وارد قانون اساسی گردید. دکترین ولایت فقیه آزادی، حقوق شهروندی، برابری انسان‌ها و مدرنیته را نفی می‌کند و جامعه را به بردگی وامی دارد. بر این اساس فردی که خود را ولایتمدار معرفی می‌کند آزاد نیست و فراتر از آن نمی‌تواند مبلغ و مبشر آزادی باشد. پزشکیان نه تنها ذوب درولایت است بلکه مقام ریاست جمهوری را تا حد معاون اجرائی بیت علی خامنه‌ای پاین آورده است. روسای جمهورقبل از او، سه وزیر را با اجازه رهبر انتخاب می‌کردند و پزشکیان بگفته خودش ومعاون امورپارلمانی‌اش تمام کابینه را با نظرعلی خامنه‌ای انتخاب کرده است. هفته‌ای یکبار پیش خامنه‌ای می‌رود و دستورکارهفته بعد را از او می‌گیرد. علی خامنه‌ای حلال مشکلات کشور نیست بلکه خود اومشکل بزرگ ایران است و بخش بزرگی از مشکلات موجود را در ایران ودرخاورمیانه، سیاست‌های علی خامنه‌ای بوجود آورده است.
پزشکیان شعار تعامل با جهان ورفع تحریم‌های اقتصادی را فراموش کرده در عوض حمایت ازگروههای افراطی را که جبهه مقاومت نام نهاده‌اند و آزادی قدس را ورد زبان خود کرده است. به دلایل تاریخی و بر خورد هائی که بعد از ورود اسلام به ایران بین عرب وعجم وجود داشته، یک ایرانی نمی‌تواند پرچمدار آزادی اعراب باشد حتی اگر این شخص واقعا بخواهد مبلغ آزادی اعراب باشد، آنها نمی‌پذیرند. شیعه‌ها در کل دنیا یک دهم جمعیت مسلمانان هستند و نود در صد بقیه مسلمانان اهل تسنن هستند بنا براین ایرانیان شیعه نمی‌توانند رهبر جهان اسلام باشند یعنی یک اقلیت کوچک نمی‌تواند رهبر یک اکثریت بزرگ باشد.
با توجه به سه مورد بالا، شعارآزاد کردن فلسطینی‌های عرب توسط شیعیان پیرو ولایت فقیه ایران، سیاستی نادرست وغیرعملی می‌باشد و هرگونه تلاش دراین راه دخالت در امور دیگران تلقی می‌شود.
دولت پزشکیان بودجه سال ۱۴۰۴ را به تصویب مجلس شورای اسلامی رساند. این بودجه را همان کسانی در سازمان برنامه وبودجه نوشته‌اند که بودجه سال ۱۴۰۳ دولت رئیسی را نوشته بودند وهیچ فرق ماهوی بین این بودجه با بودجه دولت قبلی وجود ندارد یعنی هیچ چیزعوض نشده است بخش عمده بودجه به نهاد‌های مذهبی و غیر تولیدی اختصاص یافته، بودجه نظامی نیز ۲۰۰٪ افزایش یافته وهمچنین مالیات بر در آمد ومالیات بر ارزش افزوده نیز افزایش یافته است یعنی کسری بودجه دولت را مردم باید بپردازند نه نهاد هائی که کشور را غارت می‌کنند وخارج از کنترل دولت وزیر نظر رهبر جمهوری اسلامی هستند.
مسعود پزشکیان متقاعد شده است که برای سر وسامان دادن به اقتصاد ورشکسته ایران حد اقل ۲۵۰ میلیارد دولار سرمایه گذاری در زیر ساخت‌ها لازم است. این مبلغ باید با سرمایه گذاری خارجی تامین شود ولی سالهاست که ایران در تحریم اقتصادی است وهر روز نیز تحریم‌های جدید اضافه می‌شوند. بنا بر این چشم اندازی برای گشایش اقتصادی وجود ندارد، کارشناسان اقتصادی با بررسی بودجه دولت پزشکیان اعتقاد دارند که تورم در سال ۱۴۰۴ حد اقل ۴۵٪ خواهد بود در صورتیکه افزایش حقوق کارگران در بودجه دولت ۱۸٪ درنظر گرفته شده است. پزشکیان برای افزایش قیمت بنزین زمینه سازی می‌کند فعلا صحبت از سه نرخی شدن قیمت بنزین است. درسال۱۳۹۸ افزایش ناگهانی قیمت بنزین شورش عمومی بزرگی بدنبال داشت که طی آن ۱۵۰۰ نفراز مردم بیگناه با گلوله‌های جنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شدند.
کابینه پزشکیان درصدمین روز شروع به کارخود اکنون با چهار مشکل بزرگ روبروست. اولین مشکل نارضایتی کسانی است که به پزشکیان رای داده‌اند. آنان از ترکیب کابینه، از عدم اجرای تعهدات، از تعیین استانداران مخالف خود پزشکیان و تمکین پزشکیان در مقابل اصولگرایان ناراضی هستند و می‌گویند ما بتو رای دادیم که مخالفان وعده‌های تبلیغاتی تورا در راس امور نبینیم ولی تو تحت عنوان «وفاق» داری به مخالفان خودت باج می‌دهی. پزشکیان بجای اینکه به استانهای آذربایجان برود وبه خواسته‌های کسانی رسیدگی کند که به او رای داده ا‌ند، به مشهد به کربلا به قم وبه زیارت و به دیدارآخوند‌ها می‌رود ومدافعان خود را عصبانی می‌کند.
مشکل بعدی فشارمخالفان انتخاباتی پزشکیان برکابینه اوست. آنان ازیک طرف نمی‌خواهند شکست خود درانتخابات را بپذیرند و اصرار دارند که افراد وابسته به آنان درپست‌های مدیریتی مخصوصا دروزارتخانه‌ها واستانداری‌ها ابقاء شوند وازطرف دیگرخواهان برکناری بعضی از وزراء ومعاونان پزشکیان هستند زیرا می‌گویند که بعضی از آنان انقلابی نیستند، سابقه بازداشت سیاسی دارند و برخی دیگرمانند محمد جواد ظریف فرزندشان ساکن خارج است و مشکوک به داشتن رابطه باکشورهای خارجی هستند. در ضمن مجلس شورای اسلامی که در کنترل مخالفان پزشکیان است قوانینی تصویب می‌کند که فشار برمردم را افزایش می‌دهد.
حزب «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» می‌خواهد ایران وارد جنگ مستقیم با اسرائیل شود و به شرایط بد اقتصادی ومعیشت مردم فکرنمی کند. تشدید اختلافات با اسرائیل و ازبین رفتن ویا ناکارشدن نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران درمنطقه خاورمیانه مشکل بزرگ بزرگی برای دولت است چون جمهوری اسلامی فکر می‌کرد نیابتی‌ها نیروهای بازدارنده هستند. اختیار سیاست خاورمیانه‌ای را رهبر جمهوری اسلامی همراه با فرماندهان سپاه پاسداران دردست دارند اما همان‌ها می‌خواهند شکست‌ها رابه گردن دولت بیاندازند ومی بینیم که پزشکیان عملا دراین رابطه کاملا موضع اصولگرایان را اتخاذ کرده و از جنگ و حمایت از نیروهای محورمقاومت حرف می‌زند و مشغول شدن با این مشکل فرصتی برای کارهای دیگر باقی نمی‌گذارد. موشک پراکنی ایران به اسرائیل و جواب دادن اسرائیل اوضاع را بسیار خطرناک کرده وسایه جنگی بزرگ بر کل منطقه افتاده است و مسعود پزشکیان نه ژنرال است ونه سیاستمدار و توان روبرو شدن با مشکلات عظیم اینچنینی را ندارد.
چهارمین مشکل فشارجامعه بین المللی است. افراد خارج از کابینه مانند کمال خرازی مشاور علی خامنه‌ای و یا بعضی از نمایندگان مجلس در امور دولت دخالت می‌کنند و راجع به اینکه ایران می‌خواهد بمب اتم بسازد حرف می‌زنند ومشکلات را چند برابرمی کنند. مذاکرات محرمانه با آمریکا که ازگذشته درمسقط پایتخت عمان انجام می‌گرفت در دوره پزشکیان قطع شده است زیرا مواضع عراقچی وزیرخارجه پزشکیان دررابطه با آمریکا نادرست است. او هدف ازمذاکره با آمریکا را نه حل مشکلات بلکه مدیریت کردن روابط با آمریکا اعلام کرده وآمریکائی‌ها آنرا نمی‌پسندند. همکاری با روسیه درجنگ اوکراین، فشاراتحادیه اروپا بر ایران را چند برابر کرده و وقتی خبر دادن موشک‌های ایرانی به روسیه منتشرشد اتحادیه اروپا هواپیمائی ملی ایران را تحریم کرد. جمشید شارمهد یکی از مخالفان جمهوری اسلامی که تابعیت آلمان را داشت و ماموران جمهوری اسلامی اورا ربوده وبه ایران آورده بودند، توسط قوه قضائیه ایران اعدام شد و اعدام او باعث گردید رابطه ایران با آلمان به حد اقل کاهش یابد، سه کنسولگری ایران درآلمان بسته شدند و آلمان واتحادیه اروپا تحریم هائی را علیه ایران در نظرگرفتند وآلمان که طرف اول اقتصادی ایران دراتحادیه اروپاست می‌تواند فشاربازهم زیادتری به ایران وارد کند.

ماشااله رزمی
اکتبر ۲۰۲۴



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy