• تاریخ جمهوری اسلامی تاریخ استیصال در برابر مبارزه و مقاومت زنان است
روز شنبه ۱۲آبان۱۴۰۳، ویدئویی در شبکههای اجتماعی بخش میشود؛ در این ویدئو یک زن جوان را مشاهده میکنیم که با لباس زیر در محوطه ورودی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران در حال راه رفتن است. توضیح ویدیوها یک حرف بود، حراست به او گیر داده، مقاومت کرده، لباسش را بر تنش پاره کردهاند و او هم لباسها را از تن کنده است. زن جوان با این عمل به نیروهای سرکوبگر حکومت میگوید شما حق ندارید به من بگویید چگونه باید پوشش داشته باشم.
عریان شدن یکی از رادیکال ترین اعتراضی میباشد که هر معترضی ممکن است انجام دهد. حال هر کدام از ما باید از خود این سوال را بپرسیم که چه ستمی بر این بانو که مادر دو فرزند و یک زن تحصیل کرده میباشد که در اینستاگرام خود مینویسد "مردم ایران لایق رفاه و آزادی" هستند روا داشته شده که او را به این عمل رادیکال واداشته است. سوال کنیم چه بر سر خانم آهو دریائی رفته است که او دست به عملی چنین شجاعانه و جسورانه زده است. جمهوری فاشیستی اسلامی کارد را به استخوان مردم بویژه زنان کشانده است. بکارگیری ظلم و ستمی رادیکال قدر مسلم موجب عکس العملی رادیکال میشود. عریان شدن آهو دریائی چنان هیکل نحس نظام ولایی را لجن مال کرده است که در تاریخ مبارزه انقلابی ملت ایران ثبت خواهد شد. علاوه براین عریان شدن این زن جوان اوج فاجعه حاکمیت استبداد دینی را اشکار مینماید که میخواست ایرانیان را به معنویت برساند. استبدادی که حق زیستن، حق نوع زیستن، حق نوع پوشش و حتی حق نفس کشیدن سالم را از زنان ایرانی سلب نموده است. زنان ایرانی به هر قیمتی شده استقلال و آزادی و حقوق خود را بدست خواهند آورد.
مبارزه زنان ایرانی به صور مختلف بر علیه حکومت اسلامی از اسفند ۱۳۵۷ تا به امروز ادامه دارد و به عریان کشاندن بدن عملی انقلابی بشمار میاید که تا امروز آخرین پرده از انقلابی است که زنان وطن ما در حال رهبری آن میباشند. مبارزهی زنان برای پوشش اختیاری بخشی از مبارزه آنان برای حق کنترل بر بدن است. حق کنترل زنان بر بدنشان یک مطالبه انسانی بر مبنای حقوق انسانی برای لغو تحمیل حجاب اجباری که جهت سرکوب و مطیع کردن زنان بکار گرفته میشود. حکومت اسلامی سعی میکند با محروم کردن زنان از هر گونه استقلال و حق آزادانه زیستن و نوع زیستن آنان را به انقیاد بکشاند. اما زنان مستقل و آزاده ایرانی هرگز تسلیم نظمی پوسیده و نظامی قرون وسطائی نمیشوند و به زانو در نمیآیند. زیرا آنان برای رهائی تاریخی خود در حال مبارزه میباشند. آنان برای حقوق ذاتی خویش، برای تساوی و برابری حقوقی همگان در برابر قانون، برای آموزش و پرورش یکسان برای زنان و مردان، برای تغییر فرهنگ و ذهنیت و اصلاح باورها و اندیشههای عقب مانده، برای شرایط زندگی مشترک دو انسان با- و در کنار هم مبارزه میکنند. تا زنان و مردان از شانس برابری در کرامت انسانی، حقوق انسانی و شهروندی برخوردار باشند.
بخاطر داریم که برای نخستینبار در خیزش انقلابی زن- زندگی- آزادی، مسئلهی حقوق زنان و حضور زنان در اعتراضات برجسته شد. در این جنبش زنان روسریها خود را به مثابه نماد انقیاد و ستمی که بر آنان رفته بود سوزاند، موها را از بند قیودات مرتجعانه و واپسگرایانه دینی و اجتماعی رها کردند و جلوههای جدید دیگری از مقاومت در خیابان را خلق نمودند. بطوریکه امروز زنان وطن ما در نقش کاوه آهنگر در حال رهبری انقلابی نو بر علیه نظامی قرون وسطائی میباشند.
زنان ایرانی برای مقاومت هر روز خود تاوان زیادی میدهند؛ از بازداشتهای خودسرانه خشنونتآمیز تا زندان و شکنجه. اما با وجود تمامی این فشارها و سرکوبهای مستمر، زنان شجاع ایران کماکان محکم ایستادهاند و به مقاومت خود ادامه میدهند.
خانم آهو دریائی با عریان شدن در مقابل نیرویهای سرکوبگر حکومت فاشیستی اسلامی دست به مقاومتی شجاعانه و انقلابی بزرگ زده است. انقلابی که زن، کرامت انسانیاش در کانون خواستههای آن میباشد. انقلابی برای رهایی از اسارت و بردگی و رسیدن به کرامت و حقوق انسانی و آزادی. انقلابی که زنان الگوهای جدیدی از مبارزه را عرضه کرده و برای موفق شدنش حاضرند بدن عریان خود را به نمایش درآوردند. اساسا همین عریان شدن خود یک انقلاب اجتماعی و فرهنگی میباشد که گفتمان اجتماعی و فضای عمومی را دوباره شکل دهی و امر سیاسی را از نو صورتبندی خواهد کرد.
به امید روزی که مردان ایرانی پا به پای زنان ایرانی برخیزند.
تاریخ جمهوری اسلامی تاریخ استیصال در برابر مبارزه و مقاومت زنان است.
فرید انصاری دزفولی
*
*