Thursday, Nov 7, 2024

صفحه نخست » آسیب‌شناسی انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ و چالش‌های پیش‌رو، بهرام فرخی

Bahram_Farokhi_2.jpgانتخابات اخیر ایالات متحده آمریکا، نمایانگر میدانی از کشمکش‌ها و تناقضات شدید در ساختار سیاسی این کشور بود؛ ساختاری که با تمام پایداری نهادهای دمکراتیک و شعارهای آزادی‌خواهانه، همچنان درگیر شکاف‌های عمیق ایدئولوژیک و اجتماعی است. تقابل بین دو حزب اصلی آمریکا، یعنی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، همچون آتشی است که پیوسته شعله‌ور شده و فضای سیاسی این کشور را متزلزل می‌سازد. به‌نظر می‌رسد آمریکا برای رسیدن به وحدت واقعی، راه دشواری در پیش دارد. در این نوشته سعی کرده‌ام به بررسی این تضادها، چالش‌ها و پیامدهای آن‌ها برای ایالات متحده و همچنین تأثیرات آن‌ها بر سیاست‌های بین‌المللی و مسائل منطقه‌ای بپردازم.

دموکرات‌ها؛ میان چپ لیبرال و پایگاه سنتی

حزب دموکرات که همواره به سیاست‌های میانه‌رو و حفظ تعادل شهرت داشت، اکنون تحت نفوذ جناح چپ لیبرال و تندرو قرار گرفته است که اقلیتی را در حزب تشکیل می‌دهند. این تغییر گرایش، که با افزایش حمایت از جنبش‌های اجتماعی و فرهنگی همراه بوده، باعث فاصله‌گیری حزب دموکرات از سنت‌های محافظه‌کارانه و ارزش‌های مذهبی قشر میانه رو و اکثریت جامعه آمریکا شده است. شعارهای جسورانه در حمایت از تنوع جنسیتی، حقوق اقلیت‌ها و محیط زیست اگرچه بازتاب‌دهنده دیدگاه‌های جدید و پیشرو است، اما برای بخش بزرگی از جامعه آمریکایی، نامأنوس و دور از واقعیت به‌نظر می‌رسد. این تغییر جهت، نه‌تنها سبب کاهش همدلی بین پایگاه سنتی دموکرات‌ها و رهبران جدید شده، بلکه باعث ایجاد شکاف‌های عمیق اجتماعی و سیاسی شده است که به سادگی قابل ترمیم نخواهد بود.

جمهوری‌خواهان؛ وفاداری به اصول سنتی و مقاومت در برابر تغییرات

در سوی مقابل، حزب جمهوری‌خواه با پیروی از ایدئولوژی راست‌گرایانه، به سیاست‌های محافظه‌کارانه و اصول مذهبی پایبند مانده است. این حزب با تمرکز بر ارزش‌های سنتی، همچنان برای بسیاری از مردم آمریکا، به‌ویژه در مناطق روستایی و ایالت‌های محافظه‌کار، جذابیت خود را حفظ کرده است. جمهوری‌خواهان با ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی و فرهنگی، موفق شده‌اند نیرویی منسجم و متحد ایجاد کنند که در انتخابات‌های مختلف به‌عنوان پایگاه قدرتمند حمایت از نامزدهای این حزب عمل می‌کند. در عین حال، تعهد شدید جمهوری‌خواهان به ایدئولوژی سنتی و مخالفت با تحولات فرهنگی جدید، سبب شده تا این حزب در برخی مسائل اجتماعی به مانند سقط جنین از جریان اصلی و اکثریت جامعه فاصله بگیرد.

ترامپ؛ تغییر تاکتیک یا تحول شخصیتی؟

ترامپ به عنوان یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های سیاسی آمریکا، با رفتارهای ضدسیستم و سخنان تند خود، در انتخابات‌ها موفق به جلب حمایت گسترده‌ای شد. اما در اولین سخنرانی پس از پیروزی، لحن او نسبت به برخی مسائل تغییر یافت؛ او با لحنی ملایم‌تر از تعامل با مهاجران قانونی سخن گفت و به‌نظر می‌رسد که در پی جلب حمایت اقشار بیشتری از جامعه است. این تغییر رفتار ممکن است تاکتیکی برای گسترش دامنه نفوذ او در میان اقشار مختلف باشد. البته ممکن است این تغییر، نشان از پختگی سیاسی او نیز داشته باشد؛ چرا که بسیاری از سیاستمداران، پس از پیروزی، از رویکردهای رادیکال خود فاصله گرفته و سیاست‌های میانه‌روانه‌تر را در پیش می‌گیرند. اما به‌طور کلی، ترامپ به‌دلیل سبک مدیریتی خود همچنان توانسته است جایگاه خود را در میان هواداران راست‌گرای خود حفظ کند.

سیاست خارجی آمریکا؛ مواجهه با رژیم اسلامی ایران و مسیری پرچالش

یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین حوزه‌های سیاست خارجی آمریکا، مسئله ایران است. آمریکا طی سال‌های گذشته، به‌ویژه در دوران اول ریاست جمهوری ترامپ، سیاست‌های سختگیرانه‌ای را علیه رژیم اسلامی به کار گرفته بود و تلاش می‌کرد با اعمال تحریم‌های شدید خامنه‌ای را مجبور به نوشیدن جام زهری بسان سلفش خمینی کند. ترامپ اگرچه به مخالفت با رژیم سراپا نکبت اسلامی در دوران جدید ریاست جمهوری‌اش ادامه خواهد داد، اما به‌نظر نمی‌رسد به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی باشد. در عوض، به‌نظر می‌رسد که ایالات متحده ترجیح می‌دهد از طریق تحریم‌های اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند. از سوی دیگر، امکان توافقی پنهانی میان آمریکا و ایران به عنوان گزینه‌ای واقع‌بینانه مطرح است که می‌تواند به جای مواجهه مستقیم، مسیر گفت‌وگو را تقویت کند.

خاورمیانه و اسرائیل؛ نتانیاهو و نظم جدید منطقه‌ای

پیروزی ترامپ و حمایت همه‌جانبه او از اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، را در موضع قدرت قرار داده است.
اولین رهبر سیاسی که به ترامپ برای پیروزی تبریک گفت شخص نتانیاهو بود، او با پیش‌بینی حمایت ترامپ، وزیر دفاع خود را روز قبل برکنار کرد و سمت‌وسوی سیاست‌هایش را به سمت راست‌گرایان هر چه بیشتر تغییر داد. در این شرایط، نتانیاهو تلاش می‌کند جایگاه اسرائیل را در میان کشورهای منطقه تثبیت کند و بر پایه حمایت آمریکا، نظمی جدید در خاورمیانه ایجاد کند. پرسش اساسی این است که آیا در صورت تغییر سیاست آمریکا نسبت به ایران و حرکت به‌سوی گفت‌وگو، این حمایت‌ها به همین شدت ادامه خواهد یافت یا نه؟

رابطه با اروپا: نگرانی همراه با تعامل

با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، مواضع کشورهای اروپایی احتمالاً با نگرانی و احتیاط همراه خواهد بود. در دوره ریاست‌جمهوری قبلی او، روابط میان اروپا و آمریکا تنش‌های زیادی را تجربه کرد، به‌ویژه در زمینه‌های ناتو، سیاست‌های تجاری، و توافق‌های بین‌المللی مانند توافق اقلیمی پاریس. کشورهای اروپایی احتمالاً نگران تکرار سیاست‌های مشابه خواهند بود که منجر به کاهش همکاری‌های چندجانبه و افزایش اختلافات خواهد شد.
با این حال، برخی کشورهای اروپایی ممکن است به تعامل و گفت‌وگو با ترامپ امید داشته باشند تا روابط را در مسائلی مثل امنیت و اقتصاد متعادل‌تر کنند. اروپا تلاش می‌کند تا از طریق هماهنگی داخلی و تحکیم اتحادهای خود، در برابر سیاست‌های یکجانبه آمریکا آسیب‌پذیری کمتری داشته باشد.

تقابل با چین و روسیه؛ روابط پیچیده و منافع متقابل

در میان اهداف سیاست خارجی ترامپ، مهار قدرت چین به عنوان یکی از اولویت‌های اصلی قرار دارد. دولت ترامپ با وضع تعرفه‌های سنگین بر کالاهای چینی، تلاش خواهد کرد از اقتصاد آمریکا حمایت کند و از نفوذ اقتصادی چین در جهان بکاهد. از سوی دیگر، روسیه و نقش آن در جنگ اوکراین نیز برای آمریکا و متحدانش مسئله‌ای حیاتی است. ممکن است در آینده با تحولات جدید، زمینه‌ای برای کاهش تنش‌ها و پایان جنگ در اوکراین و توافقات پشت‌پرده فراهم شود؛ توافقاتی که حتی می‌تواند بر رویکرد روسیه نسبت به خاورمیانه و ایران نیز تأثیر بگذارد. چنین سناریویی می‌تواند منجر به تغییراتی اساسی در مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای شود.

آینده‌ای مبهم و پر از امید برای ایرانیان

سیاست‌های آمریکا، به ویژه در دوران ترامپ، با امیدها و تردیدهای فراوانی برای مردم ایران همراه بوده است. برخی ایرانیان امیدوار بودند که این فشارها منجر به تغییرات بنیادینی در داخل ایران شود، اما سیاست‌ورزی جهانی به‌گونه‌ای است که اغلب منافع ملی در اولویت قرار می‌دهد.
شاید دولت آینده ترامپ به این نتیجه برسد که مواجهه مستقیم با ایران، هزینه‌بر و پرخطر خواهد بود و ممکن است توافقی میانه‌روانه‌تر را در پیش گیرد. در عین حال، رژیم اسلامی نیز ممکن است تحت فشارهای داخلی و خارجی، برای نجات از سقوط به نرمش‌هایی در سیاست‌های منطقه‌ای خود دست بزند.

چالشی دیرینه برای وحدت و یکپارچگی

و در نهایت، آنچه به‌عنوان چالش‌های درونی آمریکا دیده می‌شود، در واقع نمادی از تضادهای اساسی و دیرینه این کشور است. ساختار سیاسی آمریکا که بر مبنای دو حزب اصلی دموکرات و جمهوری‌خواه بنا شده، همچنان درگیر کشمکش‌های ایدئولوژیک و اختلافات عمیق اجتماعی است. هرچند آمریکا همواره خود را به‌عنوان مهد دمکراسی معرفی کرده است، اما واقعیت این است که رسیدن به وحدت و همبستگی واقعی برای این کشور همچنان دشوار است. آیا این ملت به‌راستی قادر خواهد بود به نقطه‌ای از همبستگی و یکپارچگی دست یابد، یا همچنان در پیچ‌وخم‌های سیاسی و اجتماعی اسیر خواهد ماند؟

بهرام فرخی
*
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy