«جمهوری اسلامی آماده مذاکره است، از جمله با آمریکا»
بی بی سی - این جمله بخشی از عنوان مقالهای است که محمد جواد ظریف در روز دوشنبه در نشریه آمریکایی «فارین افرز» منتشر کرد؛ نشریهای که یکی از مهمترین رسانههای نخبگان روابط بینالملل در آمریکاست. عنوان اصلی مقاله هم این است: «راه صلح از نظر ایران چه شکلی است؟»
در روزهایی که به دلیل پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، نگرانیها از تنش نظامی در خاورمیانه و حتی وقوعی جنگی فراگیرتر افزایش یافته، مقاله آقای ظریف در واقع بخشی از یک کارزار گستردهتر است که از سوی برخی ازچهرههای جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است: انتقال پیامی مسالمتجویانه به ترامپ و اطرافیانش که در کمتر از ۵۰ روز دیگر قدرت را در واشنگتن در دست میگیرند.
در این مقاله، تصویری که آقای ظریف به عنوان معاون رئیسجمهور در امور استراتژیک، از مسعود پزشکیان ارائه میکند، تصویر یک رهبر سیاسی واقعگراست که آماده است از مسیر «دیپلماسی انعطافپذیر»، اختلافات ایران را با آمریکا و دیگر کشورهای غربی حل و فصل کند. حکومت ایران متهم است که به عرف و قوانین بینالمللی بیتوجه است و بر اساس اولویتهای ایدئولوژی اسلامگرایی شیعه به گروههای شبهنظامی در کشورهای مختلف کمک میکند. از نگاه منتقدان بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران حاکمیت ملی این کشورها را نقض میکند و به ثباتی و ناآرامی در منطقه دامن میزند.
حالا اما آقای ظریف میگوید پزشکیان آماده است که از «پارادایمهای کهنه» دست بردارد. ظریف نوشته که پزشکیان به دنبال همکاری با کشورهای همسایه و تقویت روابط ایران با متحدانش است، «اما او خواستار تعاملی سازنده با غرب نیز هست». او نوشته است که دولت پزشکیان برای «مدیریت تنش» با آمریکای ترامپ آماده است و رئیسجمهور ایران امیدوار است که مذاکراتی «درباره توافق هستهای و به شکل بالقوه درباره مسایل دیگر» انجام شود.
«لحظهای تاریخی»
استدلال ظریف این است: جمهوری اسلامی در مقابل فشار، همواره واکنش منفی نشان میدهد. بعد از اینکه ترامپ از برجام خارج شد و تحریمها بازگشت، واکنش ایران گسترش برنامه هستهای و سرعت بخشیدن به آن بوده، در نتیجه، اگر او و متحدانش به دنبال تغییر رفتار ایران و محدود کردن برنامه هستهای هستند، باید به همان راهی بروند که زمانی باراک اوباما رفت؛ یعنی مذاکرهای که برای هر دو طرف، منفعت داشته باشد.
او نوشته که دنیا در «لحظهای تاریخی» برای تامین ثبات و امنیت بینالمللی قرار گرفته است؛ توصیفی که ظاهرا اشارهای است به حضور یک دولت طرفدار دیپلماسی در تهران، همزمان با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید است. آقای ترامپ میگوید که به دنبال تغییر رژیم ایران نیست و برعکس، علاقهمند است از طریق مذاکره، تنش با ایران را به پایان برساند.
دیپلماسی در برابر «میدان»
آقای ظریف که در نشریه فارین افرز به عنوان «استاد دانشگاه تهران»، معاون امور راهبردی رئیسجمهور و وزیر خارجه سابق معرفی شده، کسی است که در پایان دوران حضورش در وزارت خارجه در مصاحبهای که قرار نبود منتشر شود، دوگانه دیپلماسی در برابر «میدان» را تشریح کرد.
در این دوگانه، عبارت «میدان» به معنای اقدامات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که خارج از کشور فعالیت میکند و در نتیجه اقداماتش «محور مقاومت» شکل گرفته است؛ ائتلافی غیرمتمرکز از گروههای شبهنظامی اسلامگرا در خاورمیانه که همگی از حمایت ایران برخوردارند و از دست زدن به حملات نظامی به نیابت از ایران، ابایی ندارند.
طبیعتا هرگونه فعالیت این نیروی نظامی که در داخل ایران نیز با انتقادهای گستردهای روبهروست، بخشی از سیاست خارجی ایران محسوب میشود. اما آقای ظریف در آن مصاحبه جنجالی گفت که در این دوگانه، «میدان» همواره دست بالا را دارد و «دیپلماسی» در خدمت نیازها، خواستهها، منافع و استراتژی مورد نظر نیروی قدس سپاه است.
فعالیتهای سپاه پاسداران در خاورمیانه، ریشه یکی از مهمترین دلخوریهای کشورهای منطقه است. آنها میگویند که حمایت نیروی قدس از گروههای سیاسی مسلح در یمن، عراق یا لبنان، به تضعیف حکومت مرکزی در این کشورها منجر شده و موجب شده تا ناامنی در خاورمیانه گسترش یابد.
در یک سال اخیر که بعد از حمله حماس به اسرائیل، دورانی تازه از تنشهای نظامی و سیاسی آغاز شد، آنچه که آقای ظریف «میدان» توصیف کرد، نقشی بسیار پررنگ در پیشبرد سیاست خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی ایران علیه منافع کشورهای غربی و اسرائیل، بازی کرد و حملات بسیاری از سوی گروههای «محور مقاومت» تنها در جانبداری از یکی از اعضا (گروه حماس) انجام شد؛ از حمله به کشتیهای باربری توسط شبهنظامیان حوثی در دریای سرخ گرفته تا موشکهای حزبالله لبنان و حملات شبهنظامیان عراقی به اهداف آمریکایی.
اما آقای ظریف، در مقاله جدید خود، هیچ پاسخ روشنی برای پرسشها در ارتباط با فعالیتهای نیروی قدس و مساله «محور مقاومت» ارائه نکرده است. چه مسعود پزشکیان در مقام رئیسجمهور و چه مجلس شورای اسلامی، ابزارهایی بسیار محدود و کمرمق برای کنترل نیروی قدس در دست دارند و این نیرو، خود را تنها به رهبر جمهوری اسلامی ایران پاسخگو میداند.